هدیه تهرانی هیچگونه شباهتی به دیگر سلبریتیهای ایرانی ندارد
سرنا_ حسین لامعی در یادداشتی، به نکاتی درخور توجه در مورد هدیه تهرانی اشاره کرد .
اواخر دههی ۷۰، مجلهای با هدیه تهرانی -که تازه اسم و رسمی در سینمای ایران بهدست آورده بود- مصاحبهای ترتیب میدهد. در ابتدای این مصاحبه به رسم مصاحبههای آن دوره از هدیه تهرانی میپرسند رنگ مورد علاقهی شما چیست؟ غذای بابطبعتان چه غذایی است؟ چه ماشینی را دوست دارید و... . به یاد دارم هدیه تهرانی همان ابتدا در جواب گفت: رنگ مورد علاقهی من چه اهمیتی برای شما دارد؟ غذا و ماشین مورد علاقهام را بگویم که چه بشود؟ مصاحبهکننده پاسخ داد: مَردم دوست دارند بدانند، تهرانی گفت: یعنی مردم اینقدر بیکارند؟! و تا انتها با مصاحبهکننده به بحث پرداخت و در انتها گفت: «من شما را نمیفهمم، علاقهای هم به نگاهتان ندارم، اشتباه کردم این مصاحبه را پذیرفتم!»، مصاحبهکننده دلخورانه پاسخ داد: این حرف شما توهین به ما و مخاطبان ماست، همهی چهرههای محبوب تا به الان به این سوالها پاسخ دادند و ما همین حرفهای شما را چاپ میکنیم تا مردم شما را بهتر بشناسند! و تهرانی گفت «مشکلی نیست، همینها را چاپ کنید»، و مصاحبه به پایان رسید... پای آن مصاحبه خشکمان زده بود. تا پیش از آن، ما نوجوانِ آن روزها، از یک اِستارِ سینما و حتی موزیسینها و فوتبالیستها، هیچگاه مصاحبهای اینچنین نخوانده بودیم. همهی اِستارها همیشه با ذوق و هیجان از رنگ و غذا و ماشین مورد علاقهشان میگفتند... امروز دو دهه از آن روزها میگذرد، اما هرچه زمان پیش رفت و گام به جلو نهادیم، فهمِ ابعادِ آن گفتوگو برایمان روشنتر شد. هدیه تهرانی، زنی منقطع از رسانهها و محیطِ مِدیا، بهدور از حواشی و شوآف، بدونِ هرگونه جلوهگری، در همهی این سالها، هیچگونه شباهتی به دیگر سلبریتیهای ایرانی نداشت. پیرامونِ هدیه تهرانی هنوز اطلاعات اندک است، و شناخت از او، اندکتر. او با آن شمایلِ سرد و سنگی، در همهی این سالها، همیشه دور از دسترس بود، همیشه با فاصله دیده شد، و همیشه گنگ و مبهم و رازآلود مینِمود. با این حال در هیچ سالی به اندازهی ۹۸، نام هدیه تهرانی تیتر شبکههای اجتماعی نبود و هیچ سالی به اندازهی این سال، ویدیوها و عکسهای او تکثیر و منتشر و دستبهدست نشد. آنهم بدون آنکه مصاحبهای کند، یا به تلویزیون برود و بر موجی سوار شود و جنجالی بسازد. او از ابتدای ۹۸ تا کنون، در کنار کمپینهایش در حمایت از پاکیزگیِ طبیعت و حقوق حیوانات؛ در هرجایی از ایران که بحران و فاجعهای رخ داد، سریعاً پا به میدان گذاشت و برای کمکرسانی و جمعآوری کمکها شتافت. او پشت کیبورد و موبایل ننشست؛ تنها کنش و واکنشاش هم، مشکی کردن پروفایل اینستاگراماش نبود! او برای حمایت از سیلزدگان، چند ماه در میانشان بود و تا به این لحظه، هنوز در میانشان است. چند روز قبل، ویدیویی تازه از او منتشر شد که در این شرایطِ هولناک، جهت مقابله با ویروس کرونا به بیمارستانها رفته و در حال کمک و بستهبندی و ارسال تجهیزاتِ پزشکی به مناطق محروم است. این در شرایطی است که بسیاری از فعالیتهای انساندوستانهی هدیه تهرانی به دلیل اهلِ شوآف نبودن این بازیگر، خبرش منتشر نمیشود و به گوش کسی نمیرسد. باری... هدیه تهرانی سالهاست به دور از حاشیه، از تهران مهاجرت کرده به شمالِ کشور؛ و آنجا هم در کمترین فاصله با مَردم در حال کمکرسانی به آسیبدیدگان است. اما این را هم رسانهای نکرده و کس نمیداند. همانطور که پس از گذشتِ دو دهه از آن مصاحبهی عجیب، هنوز علائق و سلایقِ شخصیاش را پنهان میدارد و از رسانهها و مِدیا فراریست. او همیشه در هالهای از راز و ابهام به سر برده. در هالهای بزرگ، که این ستارهی تکافتاده و کمحرف را، صاحب کاریزمایی یگانه کرده است.
منبع: سینمادیلی
دیدگاه