محمد لقمانیان: هنوز امیدواریم مشکل «کلاه قرمزی» رفع شود

سرنا_محمد لقمانیان کارگردان «شوخی شوخی»، تاکید دارد با ساخت این برنامه، نخواسته کاری شبیه «کلاه قرمزی» بسازد، چون باور دارد، هیچ‌کس نمی‌تواند جا پای ایرج طهماسب بگذارد.

محمد لقمانیان: هنوز امیدواریم مشکل «کلاه قرمزی» رفع شود

سالیان سال است که شاهد حضور برنامه‌های عروسکی زیادی در تلویزیون هستیم، برنامه‌هایی که در رقم زدن خاطراتمان نقش موثری داشته‌اند از «مدرسه موش‌ها» و «شهر موش‌ها» گرفته تا «کلاه قرمزی و پسرخاله». هنری که دنیای آن سر و کله زدن با عروسک‌ها است ولی چند سالی می‌شود که دیگر این سبک از برنامه‌ها جایی روی آنتن تلویزیون ندارند.

در چنین شرایطی، محمد لقمانیان، سراغ ساخت برنامه‌ای با نام «شوخی شوخی» رفته است. این برنامه که روی آنتن شبکه سه می‌رود، با تهیه‌کنندگی مرحوم محمد ابوالحسنی به معضل محیط زیست می‌پردازد و جامعه هدف آن، بزرگسالان است. به این بهانه، با لقمانیان که خود عروسک‌گردان و صدا گذار هم هست، گفت‌وگویی انجام دادیم و نگاهی هم به وضعیت برنامه «کلاه قرمزی» انداختیم که در ادامه می‌خوانید.

بازخوردهایی که تا کنون از «شوخی شوخی» گرفته‌اید چگونه بوده است؟

بازخوردهای خوبی بوده، اما یکسری انتقادهای اشتباه وجود داشت مثلا چرا چهره عروسک‌ها اینگونه است؟

چرا برنامه «شوخی شوخی»؟ آن هم با چنین رویکردی ؟

ساختار چنین برنامه‌هایی در سراسر دنیا از لحاظ بین المللی شناخته شده است، منتهی همیشه با سلبریتی‌ها به این موارد می‌پرداختند، من به عنوان کارشناس عروسکی، بررسی کردم و متوجه شدم که بهترین کار در قالب برنامه عروسکی در این دوران همین است و اینکه خیلی دوست داشتم یک کار عروسکی متفاوتی بسازم که بتوانم کارهای فانتزی عروسکی را در آن انجام دهم و خداروشکر این کار انجام شد.

اگر برای ساخت این برنامه به جای عروسک از یک هنرمند استفاده می‌کردید، هزینه ساخت برنامه بیشتر می‌شد؟

شاید، نمی‌توان در مورد این موضوع خیلی دقیق نظر داد به هرحال هر عزیزی که به عنوان مهمان در برنامه حضور پیدا می‌‍کند یک دستمزدی دریافت خواهد کرد، البته بسیاری از عزیزان هم بودند که ذوق کار عروسکی را داشتند و خیلی دوستانه حاضر شدند که در برنامه حاضر شوند، منتهی من گفتم همان هزینه را بگذاریم برای عروسک، چون زمان برنامه ما محدود است و هر عزیزی که بیاید قطعا حرف زیادی برای گفتن دارد و ممکن است زمان برنامه اجازه ندهد، اما خود عروسک‌ها حرف زیادی برای گفتن دارند و می‌توان عروسک‌ها را جای سلبریتی‌ها قرار داد و برنامه را پیش برد.

بسیاری به من گفتند لقمه بد آموزی دارد و مناسب بچه‌ها نیست من هم خیلی قاطع پاسخ می‌دادم که این برای شما ساخته شده و بچه شما اصلا نباید اینستاگرام را تماشا کند

در حال حاضر توجه به برنامه عروسکی، تئاتر عروسکی و نمایش عروسکی چه قدر است؟

هیچ توجهی وجود ندارد. نکته اول اینکه هرچیز عروسکی از دید مردم، یعنی عروسک بازی، تا یک کار عروسکی می‌بینند می‌گویند این برای بچه‌ها است و سریع آنها را مخاطب قرا می‌دهند. مردم کار عروسکی را برای بچه‌ها می‌دانند و من در این چندسال سعی کردم که با ساخت برنامه‌های متعدد از جمله «لقمه‌شو» این دید را از بین ببرم و پای آن هم ایستادم. بسیاری به من گفتند لقمه بد آموزی دارد و مناسب بچه‌ها نیست من هم خیلی قاطع پاسخ می‌دادم که این برای شما ساخته شده و بچه شما اصلا نباید اینستاگرام را تماشا کند.

هرچیز عروسکی از دید مردم، یعنی عروسک بازی، تا یک کار عروسکی می‌بینند می‌گویند این برای بچه‌ها است و سریع آنها را مخاطب قرا می‌دهند

درباره «شوخی شوخی» هم باید گفت که مخاطب آن خانواده است هم لبخند را روی لب والدین می‌آورد، هم روی لب کودکان، قرارمان هم این نیست که این برنامه مخاطب را به قهقهه بیندازد.

تئاتر عروسکی هم اینگونه است، اگر نگاه کنید، هر دو سال یکبار جشنواره تئاتر عروسکی برگزار می‌کنیم و بعد دوباره فراموش می‌کنیم. چند نفر از اساتید ما هستندکه خودشان را به آب و آتش می‌زنند تا این دنیای عروسکان زنده بماند منتهی اصلا کسی به این موضوع توجه نمی‌کند، آن هم به این دلیل است که ما اصلا در مدرسه‌هایمان تئاتر عروسکی نداریم، موسیقی نداریم. تئاتر گرایش‌های متفاوتی دارد و معلم‌ها و دانش‌آموزها در همه سنین می‌توانند برای یادگیری از این هنر استفاده کنند. در خیلی از مدارس خصوصی هم این اتفاق در حال رخ دادن است و متاسفانه این موضوع فرهنگسازی نشده است که عروسک، استعاره از انسان امروزی است که می‌تواند نماد یک کودک شیطان باشد و یا نماد آدم بزرگ با خلق و خوهای کاریکاتوری که ما را یاد خودمان بیندازد.

محمد لقمانیان: هنوز امیدواریم مشکل «کلاه قرمزی» رفع شود محمد لقمانیان (سمت چپ) در کنار مرحوم محمد ابوالحسنی (تهیه‌کننده) که هفتم فروردین امسال درگذشت

موضوعی که وجود دارد این است که اگر واقعا به بحث عروسک و تئاتر، هیج توجهی نمی‌شود، چرا ما سالانه این تعداد فارغ التحصیل در این رشته داریم؟

من هم مقطع کارشناسی و هم کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران گذراندم. ورودی‌های ما در سال ۸۲، ۷۰ نفر بودند و از این ۷۰ نفر، حدود ده نفر مشغول کار در این حوزه هستند.

من فکر می‌کنم حتی دانشگاه‌هایمان هم ضعیف عمل می‌کنند، یک موضوعی مطرح می‌شد که می‌گفتند این حجم از دانشجوی تئاتر را می‌گیرند تا تماشاچی‌های تئاتر زیاد شود، در واقع خود این دانشجوها به تماشای تئاتر بروند، به ندرت می‌بینیم کسی که مکانیکی دارد دست خانواده‌اش را بگیرد و به تماشای تئاتر برود، حتی اگر بخواهند تئاتر هم ببینند سراغ تئاتر آزاد می‌روند. حتی سینما را به تئاتر ترجیح می‌دهند و این مسئله نه تنها برای تئاتر عروسکی، بلکه کلا برای تئاتر یک معضل است و من در دوران کرونا واقعا برای تئاتر تاسف خوردم. و دوران کرونا باعث شد تئاتر نابود شود، به قدری وی اودی‌ها، سریال‌ها و شبکه نمایش خانگی رشد پیدا کرد، واقعا تئاتر از بین رفت و چیزی از آن باقی نماند.

زمان ما عده‌ای می‌گفتند این حجم از دانشجوی تئاتر را می‌گیرند تا تماشاچی‌های تئاتر زیاد شود

جامعه تئاتر هم جامعه ضعیفی است و معمولا به مطالباتشان هیچ پاسخی داده نمی‌شود، چون جامعه کوچکی هستیم و بین خود گروه‌ها و نماینده‌ها هم بسیار اختلاف وجود دارد.

در صورتی که بخاطر یک کرونا نباید تئاتر ما از بین برود و تئاتری‌ها بیکار شوند، برای ساخت«شوخی شوخی» بسیاری از دوستان تئاتری با من تماس گرفتند و به من گفتند اگر کار صدا پیشگی یا کار دیگری خواستی ما درخدمتیم. من هم افتخار می‌کردم که این عزیزان با من تماس می‌گیرند و هم ناراحت می‌شدم که چرا یک هنرمند تئاتری که تمام زندگی‌اش را صرف هنر کرده است حالا باید محتاج کار باشد؟

البته این موضوع خیلی به کرونا ارتباطی ندارد، پیش از آن هم وجود داشت و در این ایام بیشتر مشهود شد.

بله دقیقا، ما در کرونا متوجه شدیم که تئاتر چه هنر ضعیفی است. یک خانه‌ای که قدیمی و کهنه شده است با یک زلزله سه ریشتری هم از بین می‌رود، این بلا سر تئاتر ما هم آمد.

یعنی شما فکر می‌کنید تئاتر با همین وضع ادامه پیدا کند نابود می‌شود؟

بله و این موضوع کاملا واضح است. یک موضوعی هم وجود دارد ، اگر بخواهیم تئاتر را به عنوان یک کالا حساب کنیم، یک کالای لوکس به حساب می‌آید و جزو سبد خرید خانوارها نیست هیچ وقت هم نبوده است. اکثر تماشاچی‌های تئاتر را نگاه کنید، یا خودشان تئاتری هستند، یا فامیل‌های بازیگران هستند و یا به یک دلیلی دعوت شده‌اند، درصد خیلی کمی از آنها افراد متفرقه هستند.

اگر بخواهیم تئاتر را به عنوان یک کالا حساب کنیم، یک کالای لوکس به حساب می‌آید و جزو سبد خرید خانوارها نیست و هیچ وقت هم نبوده است

اما بازهم این را نگاه کنیم که بهترین تئاتر که در یک ماه، هرشب، روزی چهار اجرا رفته است، در نهایت چند مخاطب آن را تماشا کرده‌اند؟ اگر بخواهیم با مخاطبان سینما مقایسه کنیم واقعا رقم ناچیزی است. شما هر کتاب یا هر فیلمی را در سراسر ایران می‌توانید پیدا کنید و به تماشای آن بروید، اما نمی‌توانید در همه جای کشور به یک تئاتر دسترسی داشته باشید.

در جهان هم اگر بخواهیم مقایسه کنیم اوضاع خاورمیانه به قدری خراب است که ایران بهترین کشور برای تئاتر به حساب می‌آید، در قاره آسیا هم خبر چندانی از تئاتر نمی‌شنویم، تنها اروپا و آمریکا می‌ماند، در هر جای دنیا که به تئاتر نگاه کنیم متوجه می‌شویم که از نظر استقبال مردم، هنر ضعیفی است مگر اینکه جشنواره‌ای وجود داشته باشد.

بپردازیم به موضوع «شوخی شوخی» شما کارگردان، عروسک‌گردان و صدا پیشه این برنامه هستید، با اینکه تا این اندازه دستتان باز بود، چرا سراغ ساخت برنامه‌ای مانند «کلاه قرمزی» که کار کودک است، نرفتید؟

«کلاه قرمزی» هم برای خانواده بود.

محمد لقمانیان: هنوز امیدواریم مشکل «کلاه قرمزی» رفع شود

کار برای کودک ساخته شده بود اما خانواده‌ها هم از آن استقبال می‌کردند، اما «شوخی شوخی» برای بزرگسالان ساخته شده است.

من در این چند سال به دلیل اینکه همیشه کار عروسکی را، کار کودک فرض می‌کردند، تصمیم گرفتم هرکاری که می‌کنم برای بزرگسال باشد و به همین دلیل برنامه «شوخی شوخی» را اختم که مخاطب هدف آن بزرگسالان است، در واقع هدف من از ساخت چنین برنامه‌ای فرهنگسازی است. یعنی احساس می‌کنم که رسالت من به عنوان یک هنرمند عروسکی این است که تمام مردم را نسبت به این موضوع آگاه کنم که عروسک می‌تواند برای بزرگسالان هم مفید و سرگرم کننده باشد.

البته ساختارش بی شباهت به «کلاه قرمزی» نیست.

یک مقدار ساختار این برنامه شبیه «کلاه قرمزی» هست، اما به تئاتر سنتی مبارک و استاد، حاجی و نوکرش بیشتر شباهت دارد. ما در تئاتر های سنتی هم این موضوع را داشتیم.

یعنی شما می‌فرمایید که «شوخی شوخی» از پیشینه تئاتر نشات می‌گیرد؟

بله، کاملا. از طرفی من شاگرد آقای طهماسب هستم و در گروه ایشان رشد کردم و بزرگ شدم و به همین دلیل خواستم یک کاری انجام دهم که کسی نگویند ادای «کلاه قرمزی» را درآورده است. قطعا که هیچ کس نمی‌تواند مانند «کلاه قرمزی» را بسازد و اگر قرار باشد که ادای آنها را در بیاوریم تا جا پای ایرج طهماسب بگذاریم، یک شکست بزرگ به حساب می‌آید و جالب است که این اتفاق هم افتاده است. در این چند سال بسیاری از مدیران یا تهیه کنندگان، دنبال این بودند که برنامه‌هایی مانند «کلاه قرمزی» ساخته شود ولی کسی زیر بار نرفته است.

هیچ وقت قصد ندارم جا پای استادم، ایرج طهماسب بگذارم، همیشه سعی می‌کنم پرچم نمایش‌های عروسکی

تهیه کننده کار، از من یک طرح نو خواست که بتوانیم بدون حاشیه و ادعا آن را ادامه بدهیم، من این طرح را پیشنهاد دادم و ایشان هم بسیار استقبال کردند با همه این موارد، هیچ وقت قصد ندارم جا پای استادم، ایرج طهماسب بگذارم، همیشه سعی می‌کنم پرچم نمایش‌های عروسکی را بالا نگه دارم.

به شخصیت‌های «شوخی شوخی» بپردازیم، شاید نقدهایی که در ابتدای صحبتمان به آن اشاره کردید بخاطر عدم وجود جذابیت بصری خاص در چهره عروسک‌ها باشد. خیلی‌ها معتقدند که عروسک‌ها می‌توانستند زیباتر باشند.

ایراد همه مردم همین است، زمانی که نام عروسک می‌آید، آدم یاد تعدادی عروسک بامزه می‌افتد، اما قرار نیست همچین اتفاقی بیفتد. اصلا مشکل اینجاست که وقت نام نمایش عروسکی می‌آید عروسک‌های اسباب بازی در ذهن شنوندگان تداعی می‌شود که قرار است زیبا باشد، ولی متاسفانه این موضوع اشتباه است. مثلا همین عروسک‌های «کلاه قرمزی»، نمی‌گوییم زیبا هستند، بامزه هستند، کلام و طنز پردازی‌ای که دارند، به جذابیت آنها اضافه کرده است.

شما در «شوخی، شوخی» و «کلاه قرمزی» هم کار عروسک‌گردانی انجام داده‌اید هم کار صدا گذاری، کدامشان سخت‌تر است؟

عروسک‌گردانی واقعا سخت‌تر است. بخاطر شرایط فیزیکی، اینکه دست دائم در حال حرکت است، مدام رگ پشت گردن و کف دست و ماهیچه‌های آن دچار انقباض می‌شود. عروسک‌گردان از صدا پیشه دور است و بیشتر وقت‌ها نمی‌داند که صداپیشه چه کاری را می‌خواهد انجام دهد و چه چیزی بگوید.

شما در حال حاضر یک شخصیت بامزه به نام لقمه را کنار خودتان دارد، بارها از تولد این شخصیت گفته‌اید، نام خانوادگی شما لقمانیان است و اسم عروسک هم لقمه، اسم عروسک را از فامیلی خوتان گرفتید؟

بله، همیشه در مدرسه من را لقمه صدا می‌زدند و کارکترش هم از روی خود من طراحی شد. من چهارسال پیش و قبل از اینکه لقمه به وجود بیاید یک دابسمش کوتاهی انجام دادم اما با یک عروسک دیگر و از این دابسمش خیلی استقبال شد، چون در آن زمان که تب و تاب دابسمش زیاد بود، من با عروسک اینکار را انجام دادم و به نوعی کار جدیدی بود و تهیه کننده آمد سراغ من و پیشنهاد داد که یک عروسک جدیدتر بسازیم، تست کنیم و در فضای مجازی آن را بفرستیم، آن را فرستادیم برای عروسک ساز و طراح عروسک سفارش داد که یک عروسکی را با مشخصات اعلام شده خلق کنیم، اتاق فکر تشکیل دادیم و اسمش مشخص شد و در نهایت شروع به تولید محتوا کردیم .

شما یک هنرمند هستید و در اینستاگرام هم بیشتر از ۵۰۰هزار دنبال کننده دارید، قرار است افرادی که بالای ۵۰۰هزار فالور دارند، مالیات پرداخت کنند، شماهم قرار است مالیات پرداخت کنید؟

نمی‌دانم، خدا را شکر فعلا ۵۰۹هزار دنبال کننده دارم، آن ۹ هزار نفر هم من را آنفالو کنند، مشکل حل می‌شود. من مدتی است که کارم با لقمه کم‌تر شده است ولی هنوز این موضوع را جدی نگرفته‌ام و خیلی از آن اطلاعاتی ندارم، باید بروم صحبت کنم ببینم شرایط چگونه است.

در ایام عید «کلاه قرمزی» از تلویزیون پخش شد، تا کنون کسی متوجه نشد که چرا پخش این برنامه به طور ناگهانی متوقف شد و دیگرپخش نشد، شما به عنوان یکی از عوامل آن برنامه می‌دانید چرا این اتفاق افتاد؟

یک‌سری مشکلات بود که ما خودمان هم نمی‌دانیم و هنوز هم امیدواریم مشکل «کلاه قرمزی» رفع شود و همه چیز ختم به خیر شود.

با آقای طهماسب که در ارتباط هستید، صحبتی از این موضوع شده است که «کلاه قرمزی» دوباره ساخته می‌شود یا خیر؟

نه، اصلا هیچ صحبتی دراین‌باره نشده است. ما اصلا با آقای طهماسب درباره «کلاه قرمزی» صحبت نمی‌کنیم، چون می‌دانیم خودش دوست ندارد که درباره «کلاه قرمزی» بحث کند.

این برنامه در زمان پخش مشکل پخش یا سانسور نداشت؟

سانسور که همیشه وجود دارد اما من چیزی به خاطر ندارم، ما جز عوامل بودیم و از پشت صحنه خیلی اطلاعی نداشتیم. اصول کار حرفه‌ای همین است که عوامل از همه ماجراها با خبر نباشند.

صدای بچه فامیل دور از کجا کشف شد؟

عروسک‌گردان فامیل دور بودم، بعدها بچه‌اش وارد شد، ما یک ماه قبل از اینکه کار آغاز شود، ما با آقای طهماسب تمرین می‌کردیم و در این تمرین‌ها صدای عروسک‌های جدید را در تست می‌کردیم و یکبار صدای بچه فامیل دور را اتود زدم و اولش نمی‌خواستم این اتفاق رخ دهد چون من عروسک‌گردان فامیل دور بودم، ولی از این صدا خیلی استقبال شد و نتیجه اینگونه شد.

در تمام کارهایی که در این‌سال‌ها ساخته شده است، هیچ برنامه‌ای به قدر «کلاه قرمزی» مورد توجه قرار نگرفته است، این برنامه چه ویژگی متمایزی داشت که مورد توجه همه افراد قرار گرفت؟

سازندگان این برنامه کسانی بودند که استاد این فن بودند و زمانی که تلویزیون دوتا شبکه بیشتر نداشت، این اساتید، سلطان‌های کار عروسکی بودند، که این کار را انجام می‌دادند و «کلاه قرمزی» هم زمانی به وجود آمد که پیش از آن کار عروسکی انجام شده بود اما بهترین آنها «شهر موش‌ها» بود و «کلاه قرمزی» یک اشل جدید بود که آمد و کمی متفاوت‌تر بود.

کلاه قرمزی هم عروسکی بود که واضح حرف نمی‌زد، دائم اشتباه می‌کرد و بامزه بود به هر حال این موارد باعث شد که از آن استقبال شود و زمانی هم که استقبال شد و هوشمندی آقای طهماسب و جبلی باعث شد که این برنامه ادامه پیدا کند.

منبع: خبرآنلاین

کد مطلب: ۲۰۲۶۳۰
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت