جشنواره فجر ۹۸؛ نیکی کریمی: آتابای داستان تنهایی است/آن را تقدیم به تمام کسانی می‌کنم که در ناخودآگاه من تأثیر گذاشتند

سرنا_ نیکی کریمی در گفت‌گویی پس از نشست خبری فیلم آتابای اظهار داشت فیلمسازی در ایران برای مردان سخت است برای زنان سخت‌تر.

جشنواره فجر ۹۸؛ نیکی کریمی: آتابای داستان تنهایی است/آن را تقدیم به تمام کسانی می‌کنم که در ناخودآگاه من تأثیر گذاشتند

پگاه ماسوری_ نیکی کریمی بازیگر برجسته کشور، علاوه بر نقش‌آفرینی‌های متعدد و خاطره‌انگیز در سینمای ایران، چند تجربه در زمینه کارگردانی نیز، در کارنامه کاری خود ثبت کرده است. دو فیلم اول او در ایران، هرگز به نمایش درنیامدند، ولی سومین فیلم او یعنی «سوت پایان»، در سراسر ایران اکران شد و به فروش قابل توجهی نیز دست یافت.

این کارگردان در سال ۱۳۹۳، با فیلم «شیفت شب» برای اولین بار در قامت کارگردان در جشنواره فیلم فجر حضور یافت.

امسال نیز با آتابای حضور دارد و این فیلم با بازخورد مثبت از سوی منتقدان و اصحاب رسانه مواجه شد. گفت‌وگوی کوتاهی با او داشته‌ایم که در ادامه میخوانید.

آتابای را به چه کسی تقدیم می‌کنید ؟

آتابای را به تمام نویسندگان و شعرایی که در ذهن من هستند و در ناخودآگاه من تاثیر گذاشته‌اند و باعث شدند تبدیل به هنرمندی بشوم که الآن هستم تقدیم می‌کنم.

خیلی از این اشخاص، از فروغ فرخزاد گرفته تا غلامحسین ساعدی، احمد محمود و دولت‌آبادی و... که همه آن‌ها را به شدت دوست می‌دارم.

ما هر پلانی که می‌ساختم فکر می‌کردیم که چه کنیم تا به شاعرانه‌ترین شکل، روح این شهر و شخصیت اصلی فیلم را نشان دهیم.

ساختن فیلم در ایران برای فیلمسازان مرد سخت است، برای زنان سخت‌تر، به عنوان یک فیلمساز زن چه توصیه‌ای برای کسانی که می‌خواهند در این راه، گام بگذارند دارید؟

(با خنده) از این سوالات در نشست نمی‌پرسید ها

بله فیلمسازی در ایران سخت است چه برای مردان و چه برای زنان...

اما قطعاً برای زنان سخت تر است؛

چرا که آقایان خیلی بیشتر هوای همدیگر را دارند؛ و در همه جا رفاقتی عمل می‌کنند و پشت هم هستند. ولی خانم‌ها مجبورند مستقل عمل کنند. مجبورند اثبات کنند حرفی که می‌گویند مهم است.

در نهایت آنچه که می‌توانم بگویم این است که مهم ایمان و اعتقاد است. وقتی شما در راهی که به آن ایمان دارید گام برمی‌دارید، سختی‌هایش را نیز تحمل خواهید کرد.

شما گفتید در شکل‌گیری آتابای، اساطیر، افسانه‌ها و اسطوره‌ها نقش اساسی داشتند؛ از جمله مثالی که از شمس و مولانا در رابطه با دو کاراکتر اصلی فیلم زدید. کدام داستان یا اسطوره نقش پر رنگ‌تری در شکل‌گیری آتابای داشته است؟

همانطور که گفتم بخش اساسی را ناخودآگاه شکل می‌دهد؛ جزئیات بسیار، از سنگ چیدن پدر؛ از دیدن قبر، از تنهایی آتابای...من خودم عاشق داستان‌های «سلینجر» و تنهایی کاراکتر اصلی او هستم. من خودم فیلم‌های «پری» و «سارا» را کار کردم. پری و سارا هر دو تنها بودند. آتابای قصه تنهایی آدم‌هاست. آتابای با تمام پیچیدگی‌های روحی و روانی و خشم‌هایی که دارد و شما می‌بینید تنهاست. وقتی او تنها با سگش در خیابان در شب راه می‌رود برای من یادآور داستان ناطوردشت سلینجر است. وقتی پسرک تنها در خیابان‌های نیویورک راه می‌رود.

آتابای می‌تواند در هر جای جهان رخ دهد.

نیکی کریمی در پاسخ به خبرنگاری دیگر در رابطه با چگونگی شکل‌گیری موسیقی این فیلم گفت:

حسین علیزاده موسیقی این فیلم را به حدی هنرمندانه ساخت که من پس از شنیدن آن واقعاً گریه کردم. من از تصنع بیزارم و در فیلم‌هایم موسیقی زیاد استفاده نمی‌کنم؛ و در ابتدی ساخت این اثر برای برای موسیقی آن، به شدت نگران بودم که استاد علیزاده به خوبی و درستی موسیقی مناسبی برای این فیلم خلق کرد. ایشان فیلمنامه را به شدت دوست می‌داشت.

منبع: سرنا

کد مطلب: ۱۳۳۱۳۳
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت