در گفتوگو با خالق موزیکالیگرافی و نمایشگاهش مطرح شد
نمایشگاهی با مفهوم واقعی هنر معاصر
نخستین نمایشگاه گروهی «موزیکالیگرافی»، همراه پرفورمنس و موسیقی و کارگاه هنری زیر نظر بهمن پناهی در مؤسسه فرهنگی هنری صبا ۲۵ تیرماه آغاز به کار کرد.
در این نمایشگاه آثاری از استاد بهمن پناهی به همراه بیش از ۵۰ اثر برگزیده از هنرآموختگان مکتب هنری «موزیکالیگرافی» از سراسر کشور به نمایش گذاشته شده است. بهمن پناهی که خود مبدع مکتب هنری در عرصه خط و خوشنویسی معاصر و مدرس هنر در فرانسه است، سرپرستی این گروه را برعهده دارد و در یک دوره آموزشی مستمر از راه دور موفق شده آموزههای مکتب هنری «موزیکالیگرافی» را با دو رویکرد «مفهومی» و «حرکتی» به هنرجویانش بیاموزد. گفتوگوی حاضر با پناهی درباره مکتب موزیکالیگرافی و این نمایشگاه است که با هم میخوانیم.
در ابتدا تعریف ساده و توضیح مختصری در مورد مفهوم موزیکالیگرافی بفرمایید.
موزیکالیگرافی در واقع نقطه مشترک و جایگاه انطباق دو هنر با دو طبیعت و ساختار مختلف است، یکی خوشنویسی که هنری تجسمی و ایستاست و دیگری موسیقی که یک هنر پویا، حرکتی و زمانی است. زمانی که این دو را بتوانیم در یک نقطه مشترک با هم تعریف کرده و با هم منطبق کنیم چه از نظر مفهومی و احساسی و چه از نظر اجرایی من به آن موزیکالیگرافی میگویم. خیلی ساده مطرح میکنم که قابل درک باشد. نکته مهم این است زمانی که ما از موسیقی حرف میزنیم در اینجا باید به این نکته دقت کنیم که بحث موسیقی به عنوان یک هنر مطرح نیست یعنی ما نمیخواهیم هنر موسیقی را با هنر خوشنویسی تلفیق کنیم ما میخواهیم موسیقایی یا موزیکالیته و یا به عبارتی به جنبه موسیقایی یک اثر نه خود موسیقی توجه کنیم. این سؤالی است که خیلی دوستان از من میپرسند که به طور مثال آثار شما از چه نوع موسیقی متأثر یا تحت تأثیر چه قطعهای است. این فهم اگر به عنوان کلید ماجرا اتفاق نیفتد اصلاً نمیتوانیم وارد بحث موزیکالیگرافی شویم. این نکته بسیار مهم است بنابراین موسیقا یا موزیکالیته یک عنصر تحلیلی، یک مفهوم ادراکی و اثباتی است یعنی شما میتوانید موسیقایی را در شعر هم پیدا کنید، در معماری، ادبیات، نقاشی و در همه هنرها موسیقایی، موزیکالیته یا موسیقا وجود دارد. در اینجا به خوشنویسی معاصر و مدرن توجه داریم. چون این بحث موسیقایی در خوشنویسی کلاسیک و سنتی هم بوده و هست مثل هر هنر موزون و هماهنگ که دارای چهارچوبهای زیبایی شناسی است در آن موسیقایی قطعاً به شکل عنصری پنهان وجود دارد. اما بحث ما در چهارچوب هنر معاصر و مدرن است. سعی کردیم در موزیکالیگرافی نوع برخورد و نگاهمان به خوشنویسی معاصر از منظر موسیقایی باشد یعنی یک حرکت در لایه موسیقایی حرف اول را بزند. از نظر یک مفهوم یا مکتب هنری این یک نگاه است. همان طور که در تاریخ خط و خوشنویسی معاصر ما تعدادی از نقاشان و هنرمندان هنرهای تجسمی آمدند و با خط و خوشنویسی برخورد مدرن کردند و مکتبی به اسم نقاشیخط یا خط نقاشی را ابداع کردند حال ما داریم از منظر موسیقی که مفهوم و برخورد جدیدی هست، به این موضوع نگاه میکنیم.
چطور شد که تصمیم به برگزاری نمایشگاه گروهی گرفتید؟
شخصاً سه سال پیش در ایران نمایشگاه داشتم ولی تقریباً دو سال پیش طی یک فراخوان ملی تعداد بسیار زیادی اعلام آمادگی کردند تا در مجموعهای شرکت کنند که ما اسم آن را گروه هنری آموزشی موزیکالیگرافی گذاشتیم. سالهاست که دوستان از من میخواستند تا بحث موزیکالیگرافی را در ایران بیشتر و گستردهتر تعریف کنم و آموزش بدهم. این کارها همان طور که در جریان هستید به صورت متفرقه در دانشگاهها و مراکز هنری انجام شده بود. این بار با توجه به اصرار دوستان و اینکه میخواستم این موضوع به صورت جدیتر و فراگیرتر در ایران رشد پیدا کند و معرفی شود، فراخوانی در اوایل دوران کرونا دادم و اعلان عمومی شد. حدود ۲۰۰ نفر تقاضای شرکت در این گروه موزیکالیگرافی که از هنرمندان و معلمان هنر در رشتههای مختلف هنری بودند، دادند. از بین آنها تعدادی را با یک روش کاملاً علمی، حرفهای و هنری انتخاب کردم. افرادی که صاحب ذوق و صاحب دیدگاه نوین بوده و آمادگی پذیرش مفاهیم مدرن و نوین را دارند همچنین زمینههای هنری مناسبی چه در هنرهای تجسمی و چه در خط و خوشنویسی داشته باشند. تعدادی برگزیده شدند و از راه دور آموزش مرتب، منسجم و سختگیرانه هفتگی بصورت مجازی انجام شد. هفتهای حداقل ۴ تا ۵ ساعت دیدار مجازی داشتیم به همراه ارسال آثار، آموزش، تصحیح و تمرین دادن. طی یک پروسه یک سال و نیمه این کار انجام شد و البته چند کارگاه حضوری هم برگزار شد تا از نظر تکنیکی هم کار شود و بالاخره با افتخار میگویم که این دوستان از سراسر کشور نازنین و عزیزمان مشارکت داشتند نه تنها از تهران که از چهار گوشه ایران هستند و انتخاب من به این دلیل یک انتخابی ملی بود. نهایتاً ۱۸ نفر این آموزشها را به نتیجه رساندند و انتخاب شدند و کارهایشان در دو نمایشگاه گروهی با همکاری مجموعه فرهنگستان هنر که لطف کردند این مجموعه وزین و شایسته را در اختیار ما گذاشتند برنامهریزی شد تا در این مجموعه بیش از ۶۰ اثر از سراسر کشور گرد هم بیاید و در مکتب هنری موزیکالیگرافی به نمایش گذاشته شود.
علت حس و حال مشترک بین کارها در عین حال که بسیار خلاقانه و متنوع کار شدهاند، چیست؟
آن حس مشترک همان موزیکالیگرافی است. تنوع کار از نظر تکنیکی، متریال و اجرایی زیاد است ولی کاملاً یک پوستهای مثل یک نخ تسبیح اینها را به هم متصل کرده که دوستان از من میپرسند موزیکالیگرافی کجای مطلب است و من میگویم همین انسجامی که در کارها میبینید نگاه مکتب موزیکالیگرافی است. در بعضی کارها میبینید تکنیکهای رایج بهکار رفته به طور مثال روی بوم و با آکریلیک یا رنگ و روغن و یا موادی که در حال حاضر مرسوم است یا با متریالهای دیگری مانند گل و خاک و پارچه و... با تکنیکهای مختلف انجام شده است. من خواستم هر کسی فردیت و در واقع توانمندی و علاقهمندیهای خود را در بحث مفهوم ارائه دهد به این دلیل خیلی ادعا داریم که کار ما یک کار مفهومی مدرن و معاصر است و در این شکی نیست و نخواستیم همه کارهای دکوراتیو و با یک نوع برخورد با یک ابزار، یک موتیف و موتیفهای تکراری و یک شکل انجام دهند. مطلب دوم اینکه در دو مسیر و خط موازی کار کردیم و تفاوت ما با کارهایی که دکوراتیو، تزئینی و تکراری هستند این است که ما فقط به تزئین و چشمنوازی و وجه بصری قضیه توجه نداشتیم، هر کسی یک مفهوم جدی را دنبال کرده و برای آن مطلب نوشته، مطالعه کرده و از جنبههای مختلف از جمله جنبه بصری، تاریخی، فلسفی، شاعرانگی و... به نقطه مطلوب رسیده است. مثلاً فرض کنید آب، خاک، سکوت، ملکوت، ماه، دود و... انتخاب شده و هر کسی با مطالعه و کار جدی به موضوعات جالبی رسیده و بعد از اجرای چند اثر، مفهوم را با تکنیک و متریال خود به صورت بصری و تجسمی اجرا کرده و به طور موازی به بحث حرکتی و موزیکال رسیده و همان کار را با حرکت مرکب و کاغذ که عصاره هنر خوشنویسی است، به صورت دست باز اجرا کرده است. کاملاً دست باز آنجا دیگر تکنیک و مهارت و اجرا به منصه ظهور رسیده که هم بحث تکنیکی و کالیگرافیک است و هم بحث مفهومی که در آثار وجود دارد.
با توجه به گستردگی و تعداد علاقهمندان زیادی که این روزها کار نقاشیخط انجام میدهند چه توصیهای برای هنرمندانی که در ابتدای راه هستند، دارید؟
توصیه من همین کاری است که ما کردیم چون به این کار اعتقاد داشتم و واقعاً با اعتقاد قلبی این حرکت را شروع کردم، اتفاقاً چون دیدم که جریان خوشنویسی معاصر ما که اسمش نقاشیخط یا خط نقاشی است، بسیاری از کارها نه تنها در مسیر نیست که کاملاً از مسیر هنر مدرن و معاصر دور است. البته از نظر مبانی و فهم هنرهای امروزه میگویم نه از نظر سلیقه. بخش عمدهای از آنها هم مربوط به جهل و ناآگاهی میشود. به همین دلیل با تغییر نوع نگاه قطعاً حرکتهای جدیدی انجام میشود و لازمه آن این است که در یک مکتب، مفهوم و در یک قالب تدوین شده و به طور مدون کار شود وگرنه کار تبدیل به صنایع دستی میشود. مثل هر کار تکراری که در بهترین حالت میتواند کاری تزئیناتی باشد. مثل همین وضعیتی که شاهدش هستیم. آثار غالب ما چه در سطح هنرجویی چه متوسط و چه حتی در سطح عالی کارهایی تزئینی و اپتیک هستند. بنابراین قبل از هر چیزی باید برنامه خود را تغییر دهیم تا نتیجه کار به طور طبیعی تغییر کند و به مسیر بهتری منجر شود.
دیدگاه