«مجری- تهیه‌کننده» آفت برنامه‌سازی یا در تلویزیون است یا امتیاز؟

سرنا_بیشتر کسانی که در رسانه ملی به عنوان مجری فعالیت دارند این روزها خودشان هم تهیه‌کننده شده‌اند اما این اتفاق برای تلویزیون امتیاز محسوب می‌شود یا یک آفت؟

«مجری- تهیه‌کننده» آفت برنامه‌سازی یا در تلویزیون است یا امتیاز؟

مریم قربانی‌نیا یک فعال رسانه در یادداشتی از مجری -تهیه‌کننده‌ها نوشته است؛ پدیده‌ای که بر تلویزیون و برنامه‌سازی تلویزیونی در سال‌های اخیر سایه انداخته است.

این یادداشت را در زیر می‌خوانید:

«پدیده مجری-تهیه‌کننده در تلویزیون و برنامه‌هایی که این روزها روی آنتن می‌رود، یکی از نقاطی است که توجه و کنکاش در آن خالی از لطف نخواهد بود. اینکه بیشتر برنامه‌های پرمخاطب و مهم تلویزیون در مقاطع و فصول مهم با مجری-تهیه‌کننده‌هایی روی آنتن می‌رود که شاید خود آنها هم از زاویه‌ای دیگر به جایگاه و تاثیرشان نگاه نکرده‌اند.

اجرا و تهیه‌کنندگی در تلویزیون، هر کدام دانش و تخصص مختص به خود را می‌خواهد و در حالت طبیعی به نظر می‌رسد که بهترین شکل آن تمرکز بر دایره مسئولیت یک جایگاه و عنوان است. این در حالی عنوان می‌شود که به‌طور حتم منجر به نتیجه‌ای مطلوب‌تر خواهد شد. چرا که ساده‌انگاری در هر مسئولیتی و تکیه بر تجربه ناظر و غیرمستقیم، شاید یک فرد را به صورت همزمان در هر دو جایگاه بنشاند و برنامه‌ای هم حاصل شود، اما توجه به تخصص و کنار هم قرار گرفتن دو اندیشه و نگاه متفاوت و البته متعامل که یکی موتور محرک و دیگری هم ویترین کار است، تنوع و انعطاف و البته خروجی ماندگارتری خواهد داشت.

در اصل شاید با چنین نگاهی که یک فرد هم به‌عنوان تهیه‌کننده و هم مجری برنامه باشد، علاوه بر تمرکززدایی از حیطه مورد نظر و پراکندگی فکری و عدم انسجام در یک سیکل مشخص، بخش مهمی از ظرفیت‌ها و اندیشه‌هایی که می‌تواند از ذهنی دیگر صادر و در تعامل با دیگران به حاصلی درخور برسد را به صورت ناخودآگاه فیلتر کرده و از دست می‌دهد.

ساختار برنامه‌سازی در تلویزیون و توجه به مراتب و ابعاد مختلف تخصصی در تولید برنامه‌های تلویزیونی، از حیاتی‌ترین ملزومات در جهت ترسیم الگوها و طراحی‌های حرفه‌ای برای رسیدن به هدفی مطلوب است. ساختاری که توجه به ابعاد حرفه‌ای و گزینش و چینش درست عوامل و همچنین طراحی محتوایی تا اجرای آن ضروری است و باید به شکلی دقیق و هدفمند به آن پرداخت.

در راس چنین ساختاری حضور تهیه‌کننده به عنوان مغز متفکر و در واقع هدایت‌کننده یک گروه از واجب‌ترین اتفاقاتی است که توجه به کیفیت حضور و فعالیت اثرگذار این عنصر، بی‌شک یکی از عوامل ماندگاری و موفقیت یک برنامه خواهد بود. طبیعی است که تهیه‌کننده باید به عنوان یک متخصص جامع‌الشرایط و مشرف بر مسائل اقتصادی، فرهنگی و فنی که هر کدام شاخه‌هایی متنوع و گسترده دارند، ستون و پایه اصلی یک برنامه محسوب شود و در واقع باید ناظر بر کیفیت و خروجی مطلوب و با گزینش صحیح و درست عوامل و قراردادن آنها در مسیری که از پیش برنامه‌ریزی شده، نقش مهم خود را ایفا کند. این تنها مختصر و برشی از مسئولیت یک تهیه‌کننده است که در چند سطر به آن اشاره شد، مسئولیتی که نیاز به تمرکزی بالا و حضور محسوس در میان عوامل و نظارت دقیق بر عملکرد آنها دارد.

با این تفاسیر به نظر می‌رسد تهیه‌کننده باید با توان و مقاومتی بالا و متمرکز بر شاخه‌های متنوع مسئولیت خویش، به اثرگذاری حداکثری بیاندیشد؛ اتفاقی که متاسفانه با مرور برنامه‌های تلویزیون با آن مواجه نمی‌شویم و اتفاقاً به جز معدود برنامه‌هایی، اکثر تولیدات مناسبتی این روزهای تلویزیون تن به پدیده‌ی رایج مجری-تهیه‌کننده داده‌اند که در همین ویژه‌برنامه‌های نوروز ۱۴۰۰ هم کاملاً مشهود بود. احسان علیخانی، علی ضیاء، رامبد جوان، مهران مدیری و دیگرانی که بر هر دو صندلی مجری‌گری و تهیه‌کنندگی تکیه زده‌اند و بی‌تردید مدیران و خود آنها بیش از توجه به تخصص و دانش روز آنها در زمینه تهیه‌کنندگی و اجرا، به نام و آوازه‌شان بسنده کرده‌اند. البته که در این میان تک برنامه‌هایی هستند که از این فضا دور بوده و با ساختاری آینده‌نگرانه و فکر شده روی آنتن رفته‌اند.

مساله و دغدغه این نوشته و تحلیل این است که تهیه‌کنندگی یک دانش و تخصص دشوار محسوب می‌شود که در دانشکده‌های معتبر دنیا تدریس می‌شود تا با نیروهای فارغ‌التحصیل آن بتوان تولیداتی حرفه‌ای و رو به جلو داشت، همانطور که فارغ‌التحصیلان بسیاری از دانشکده صدا و سیما هم هستند که فرصت اجرایی کردن تفکرات و تخصص به آنها داده نمی‌شود. اینکه مجری-تهیه‌کننده‌هایی که از آنها نام بردیم، چند سال است که برنامه‌هایی پرمخاطب دارند، دلیل بر این نیست که همه ظرفیت‌های اجرایی و تولیدی آنها استخراج شده است و قطع به یقین اگر تهیه‌کننده‌ای با دانش روز و تخصص و اشراف بر جریانات اقتصادی و همچنین الگوهای روز جهانی مسئولیت تهیه برنامه را برعهده داشت و در چالشی مثبت با تجربیات مجریانی که آنها نیز در حیطه خود متخصص هستند، دست به تولید می‌زد، به برنامه‌ای موفق‌تر و محبوب‌تر از این می‌رسید.

شاید این ایراد هم دور از ذهن باشد، اما نکته‌ای که شاید در بلند مدت و در راستای همین پذیرش همزمان دو مسئولیت بروز کرده و خود را در تار و پود برنامه نمایان می‌کند، به تکرار افتادن و کرختی برنامه و همچنین رکود در ایده‌پردازی نوین و به‌روزرسانی در محتوا است. مساله‌ای که یکی از دلایل آن جمود فکری و یک تک‌محوری پنهان در ناخودآگاه مجری-تهیه‌کننده‌ای است که به مرور نیاز به هیچ‌گونه تعامل و ورودی جدیدی را حس نکرده و خود را متخصص امر از ابتدا تا انتها می‌داند و نتیجه آن سال‌ها تکرار در آیتم‌ها، موضوعات، ساختار و حتی اجرای آن فرد می‌شود که از نشانه‌های افت و افول او محسوب خواهد شد.

به هر صورت فارغ از برنامه‌هایی که این روزها با چنین الگوهایی تولید شده و روی آنتن می‌روند، بد نیست مدیران و مسئولان صدا و سیما به الگوی تخصص‌گرایی و تمرکزگرایی در مسئولیت‌ها نیز توجه کرده و از نیروهای متخصص و خاموشی که معدودی از آنها در حال فعالیت هستند، بهره ببرد تا شاهد تنوع در برنامه‌هایی باشیم که فارغ از گفت‌وگو با چند سلبریتی و خاطره‌گویی و … ایده‌هایی نوتر و به‌روزتر داشته باشند که رگه‌هایی از آن را در برنامه‌هایی که مجری و تهیه‌کننده آن یک شخص نبود شاهد بودیم و تلاش برای تنوع و نوگرایی در بخش‌های مختلف آن قابل ردیابی بود.»

منبع: مهر

کد مطلب: ۲۰۰۷۰۸
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت