۱۰ نکته به بهانۀ نگاه غیر صنفی ابراهیم رییسی به روز خبرنگار
آقای رییس جمهور! همۀ خبرنگاران در صداوسیما نیستند/ کارمند صدا و سیما اگر هم خبرنگار باشد حقوق بگیر سازمان است
دیدار رییس جمهور با خبرنگاران باید با همه نشستها متفاوت باشد چون در اینجا نه با محصول که با افراد طرف است.صدا و سیما هم چون نهادی کاملا رسمی است بازتاب دهندۀ واقعیت خبرنگاری و روزنامهنگاری به مثابه یک حرفه پر خطر با درآمد کم نیست. کارمند صدا و سیما اگر هم خبرنگار باشد حقوق بگیر سازمان است و در استخدام رسمی. داستان خبرنگاران بیرون و روزنامه نگاران اما از همه نظر متفاوت است.
حضور ابراهیم رییسی در صدا و سیما البته نشان می دهد چه نگاهی به خبرنگاری و روزنامه نگاری مستقل و در معنای متعارف جهانی دارد. رسانه یک بحث است و دستگاه تبلیغات بحثی دیگر.
رییس جمهوری دیروز به مناسبت روز خبرنگار و البته یک روز جلوتر به سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران رفت و 5 ساعت در آنجا بود. ذوق و شوق برخی به لحاظ سیاسی چنان بود که انگار جایی فتح شده و یکی هم فریاد زد: بچهها ابراهیم آمده. در این دیدار مدیران و کارکنان بیش از هر امر دیگر بر کمیت و بزرگی صدا وسیما و تعداد تأکید داشتند. صحبت از 158 کانال رادیویی و تلویزیونی به میان آمد که واقعا حیرتآور است و دیگری آمار تعداد ساعات محتواهای تولید شده را ارایه داد و البته هیچ کس از نظر و پسند مخاطبان نگفت.
آقای رییسی دقایقی هم در استودیو خبر نشست و به روش مألوف به سلف خود حسن روحانی طعنه زد و گفت: «ما هیچ گاه منتقد خود را بیشناسنامه و بیهویت نمیخوانیم.»
معاون اول رییس جمهوری هم به خبرگزاری جمهوری اسلامی رفت زیرا محمود صارمی که در سال 1377 در مزار شریف همراه با دیپلماتها به دست طالبان به شهادت رسید خبرنگار این خبرگزاری بود.
بازدید رییس جمهوری از صدا وسیما و نه یک رسانه مستقل – با هر گرایش – و حتی غیر مستقل اما متفاوت با صدا وسیما مثل کیهان و اطلاعات نشان میدهد نگاه دولت فعلی به مقوله خبر، مدرن نیست تا دریابیم استفاده از تجهیزات مدرن و پیشرفته و صرف بودجههای هنگفت به منزله نگاه مدرن در این مقوله نیست.
نگاه مدرن به معنی ضدیت با سنت نیست. خوانش انتقادی سنت و فراتر از کلیشه هاست. بازدید از صدا وسیما در روز خبرنگار و نه در جمع خبرنگاران بودن مثل حضور در وزارت آموزش و پرورش به مناسبت روز معلم است و نه میان معلمان رفتن!
درست است که شماری از 40 هزار تن از کارکنان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران را میتوان خبرنگار یا گزارشگر دانست ولی دیگران تنها کارمند سازمان صدا وسیما هستند و ارتباطی با مقوله رسانه در تعریف مدرن و جهان شمول آن ندارند مثل کارمند هر اداره دیگر دولتی. یعنی هویت و شهرت مستقل ژورنالیستیک ندارند و این سخن نه در مقام تخفیف که تنها در بیان توصیف است. کما این که بخش قابل توجهی از محتوا هم از بیرون تأمین میشود.
1. رابطه خبرنگار واقعی با قدرت رابطه رییس و مرئوس نیست. به همین خاطر روزنامه نگارانمشهور در مصاحبهها درست رو به روی شخصیت های برجسته سیاسی می نشینند. این در حالی است که کارمند صدا و سیما اگر هم خبرنگار باشد حقوق بگیر سازمان است و اگر چه صدا و سیما ذیل دولت نیست ولی رییس جمهوری به عنوان عالی ترین مقام رسمی پس از رهبری رییس هر کارمندی به حساب میآید. در تصویر بالا رییس جمهوری به یکی از استودیوها رفته نه آن که خبرنگاری سیاسی را رو به روی بنشانند. مانند برنامه های دیگر که مجری و میهمان دارد.
2. کارمندان صدا وسیما و خبرگزاری جمهوری اسلامی در استخدام دولت هستند. خبرنگاران مستقل و بخش خصوصی اما در چارچوب قانون کار استخدام میشوند. خبرنگار کارمند با خبرنگار کارگر تفاوت دارد. به همین خاطر بیکار شدن یک خبرنگار در فلان روزنامه هرگز از جنس بیکار شدن احتمالی خبرنگار صدا و سیما نیست.
3. صدا وسیما در ایران رسانه کاملا انحصاری است و هیچ رقیبی ندارد یا برنمیتابد و حتی تازگی قصد بلعیدن شبکه نمایش خانگی را هم کرده است.اگر در کشورهای توسعه یافته از گزارشگران رادیو و تلویزیون به عنوان روزنامهنگار یاد می شود به خاطر خصوصی و غیر دولتی بودن آنهاست و گرنه رسانه حکومتی یا دولتی بیشتر بنگاه تبلیغاتی است. این توصیف به معنی منفی دانستن تبلیغ یا آنچه اخیرا تلاش برای تبیین وصف می شود یا مقابله با برنامه های فرهنگی سامان یافته در بیرون مرزها نیست. اما خبرنگاری چیزی دیگر است. تلاش برای کشف واقعیت و گزارش آن به مردم است نه تشریح دیدگاه های رسمی در قالب هاب مختلف.
5. مدیران کنونی صدا وسیما به لحاظ تعلقات سیاسی و اجتماعی بدنه خود سازمان را هم نمایندگی نمیکنند چه رسد به افکار عمومی را. جدای این ترجیح کارکنان و کارشناسان و برنامه سازان غنیسازی اوقات فراغت است اما تیم آقای وحید جلیلی نگاه بسیار غلیظ سیاسی دارند و همین بسیاری از مخاطبان را زده کرده است. خبرنگار واقعی اما صدای افکار عمومی است.
6. هدف از نامگذاری روزها مراقبت از بخش ضعیفتر است. مثلا روز کارگر داریم اما روز کارفرما نداریم! یا روز مادر پررنگ است اما روز پدر در حاشیه. چون مادران بیشتر به تکریم و حمایت نیاز دارند. مادام که پزشک بیکار نداشتیم هم روز پزشک هم نداشتیم! گمان نمیکنم غرض از تعیین روز خبرنگار نیز دیدار رییس جمهوری با کارکنان و مدیران صدا وسیما بوده باشد. اعلام برنامههای حمایتی از یک قشر مظلوم است و کاش وزیر ارشاد به جای همراهی با رییس جمهوری یا بعد از آن سر زده به دفتر یک نشریه مستقل هم میرفت و مثلا میپرسید چگونه با چندرغاز یارانه ما و این همه مشکل و تغییر ذایقه مخاطب سرپا ماندهاید؟
7. اگر در بین آن همه خانم که با آقای رییسی در صدا وسیما عکس یادگاری گرفتند یکی در گوش او گفته باشد دو همکار خانم ما بعد از ماجرای مهسا قریب یک سال است در زنداناند و قولی و وعدهای میگرفت این حس درمیگرفت که خبرنگاران صدا و سیما همان دغدغههای بیرونیان را دارند. نمیدانیم گفتهاند یا نه. اما بعید است این اتفاق افتاده باشد و شاید دلیل ترجیح کارکنان صدا وسیما برای ملاقات نیز همین بوده باشد.
8. مشکل البته از کارکنان صدا وسیما نیست چرا که میدانیم بخش عظیمی از آنان مثل دیگر کارمندان دولت زندگی و فکر میکنند. نویسنده خود سابقه اجرا و کارشناسی در رادیو و دوستانی در آنجا دارد که اگر بال پرواز داشته باشند کم از بیرونیها نیستند. مشکل اما از انحصاری بودن رادیو و تلویزیون و این تصور است که راه مقابله با شبکههای ماهوارهای و اینترنتی فربه کردن صدا و سیما و انحصاری ماندن آن است.
9. اگر قرار بر این است که روز خبرنگار روز تجلیل از صدا وسیما شود یک روز را به همین مناسبت اختصاص دهند و مدام از هم تعریف کنند و تنها قید این باشد که در پایان دولت هوس نکنند مثل آخر دولت احمدینژاد زمینهای نمایشگاه بینالمللی را به صدا و سیما ببخشند. اما یک روز هم به خبرنگاران و روزنامهنگاران اختصاص یابد تا با رییس جمهوری گفتوگو کنند و مثلا بپرسند چرا پس از 12 سال خانه روزنامهنگاران ایران بازگشایی نمیشود؟
10. درست است که ایده آل مردان دولت رییسی بازگشت به دهۀ 60 است اما زمانه تغییر کرده و امروز هر گوشی هوشمند یک رسانه است و کاش صدا وسیما کوچک اما چابک شود. چند شبکه برای انعکاس رخدادهای رسمی لازم و معمول است ولی اصرار بر انحصار و انسداد ره به جایی نمیبرد مگر آن که ابراهیم رییسی نه به جامعه که به جماعت و تنها به گروه های خاص فکر کند.
دیدگاه