مادرم را با این پنج فیلم به‌خاطر آورید

سرنا_ایزابلا روسلینی بازیگر معروف به مناسبت ۲۹ آگوست سالروز تولد و سالگرد درگذشت مادرش اینگرید برگمن مطلبی را نوشته که خواندنی‌ست!

مادرم را با این پنج فیلم به‌خاطر آورید

ایزابلا روسلینی به پنج فیلم پرداخته؛ فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینما که حضور اینگرید برگمن به آنها اعتباری خاص بخشیده است.

مادرم خودش را پرنده مهاجر توصیف می‌کرد. او به پنج زبان روان صحبت می‌کرد: سوئدی (زبان مادری‌اش)، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی.

او در اروپا و ایالات متحده در فیلم‌ها و تئاترها کار می‌کرد. زمانی که مشغول جمع‌آوری این فهرست برای آکادمی (اسکار) بودم بیشتر روی کارنامه مادرم در هالیوود تمرکز کردم اما نتوانستم دو فیلم اروپایی را شامل فهرست انتخابی‌ام نکنم؛ آخرین فیلم او به کارگردانی اینگمار برگمن و دیگری فیلمی به کارگردانی پدرم روبرتو روسلینی.

مادرم برای پیروی از روحیه ماجراجویانه‌اش، هزینه زیادی پرداخت. والدین من هنگام فیلمبرداری «استرومبولی» عاشق یکدیگر شدند. ازدواجش با پدرم باعث ایجاد رسوایی بزرگ شد که در نتیجه آن مادرم نتوانست به مدت ۱۰ سال به ایالات متحده بازگردد. حتی مجلس سنای ایالات متحده علیه او موضع گرفت و در بیانیه‌ای اظهار داشت: «از خاکستر اینگرید برگمن هالیوود بهتری رشد خواهد کرد.» پس از این اوضاع مادرم هرگز به هالیوود برنگشت. او در اروپا ماند و ابتدا در پاریس و سپس در لندن زندگی کرد و در نهایت در ۶۷ سالگی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان پستان در لندن درگذشت. مادرم شخصیتی جذاب و خوشایند داشت. امیدوارم سبک‌بالی روح، مهربانی و پایبندی او را به ارث برده باشم. می‌دانم که اشتیاق او به تمیزکاری را به ارث برده‌ام: خانه من همیشه برق می‌زند!

دلم برای مادرم تنگ شده است.

بدنام ۱۹۴۶

مادرم و آلفرد هیچکاک دوستان خیلی خوبی بودند.هیچکاک او را می‌خنداند. او درباره اشتیاق مادرم به بازیگری گفته بود: «اینگرید فیلم را از زندگی جدی تر می‌گیرد.»

«هیچ»، همانطور که مادرم او را صدا می زد، روحیه‌اش را خوب می‌کرد. آنها با هم سه فیلم ساختند، اما «بدنام» مورد علاقه من است. ماما در آن بهترین بازی را دارد که فیلم فوق العاده‌ای است.

کازابلانکا ۱۹۴۲

«کازابلانکا» یکی از رمانتیک‌ترین فیلم‌های تاریخ، با جاذبه عمیق بین مادرم و همفری بوگارت است. مادرم در زندگینامه خود درباره بوگارت نوشت: "او را نمی‌شناختم،" بوگارت مخصوصاً سر صحنه بسیار تودار بود.

این فیلم، یک کلاسیک واقعی‌ست؛ دارای دیالوگ‌های فوق‌العاده هوشمندانه با گفت‌وگوهای به یادماندنی. مادر در مورد این فیلم قدرتمند گفته بود: "اگر من تنها در فیلم «کازابالانکا» حضور پیدا می‌کردم ، شهرتم به همین شکل می‌بود."

چراغ گاز ۱۹۴۴

مادرم با ایفای این نقش در «چراغ گاز» موفق به کسب اولین جایزه از سه جایزه اسکارش شد. «چراغ گاز» به موضوعی می‌پردازد که در بحث اجتماعی امروز نیز بسیار وجود دارد: سوءرفتار با زنان، به ویژه سوءاستفاده روانشناختی. چارلز بویر یک متجاوز «دلربا»ست و آنجلا لانسبری بسیار جوان به وضوح حضور قدرتمند خود را روی پرده نمایش می‌دهد.

استرومبولی ۱۹۵۰

مادرم و پدرم عاشق هم شدند و پنج فیلم ساختند و دارای سه بچه شدند (من یکی از این سه نفر هستم!). «استرومبولی» اولین فیلم مشترک آنها بود. این فیلم اجازه می‌دهد که ببینم این دو هنرمند چگونه با هم به ساخت فیلم های اکسپریمنتال با روایت های نوگرانه و ترکیب سبک مستند و سینمایی پرداختند.

صحنه ماهیگیری ماهی تن به طور ویژه فوق‌العاده است زیرا دیگر ماهی تن به وفور وجود ندارد. امروزه، ماهی تن مدیترانه‌ای به عنوان یک گونه بسیار در معرض خطر طبقه‌بندی شده است.

تماشای مادرم بدون آرایش «استرومبولی» در حال کار با ماهیگیران واقعی، جدا بی نظیر است.

سونات پاییزی

این آخرین فیلم مادرم بود. هنگام فیلمبرداری مبتلا به سرطان بود. برای بازی دراین فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد. این مادرم بود که برای کار با اینگمار برگمن پیشدستی کرد (نام فامیلی یکسان داشتند اما خویشاوند نبودند) مادرم به او پیشنهاد داد که هر دو هنرمند سوئدی مطرح در سطح جهانی باهم کار کنند.

اینگمار داستان پیانیست موفقی را نوشت که به خاطر حرفه خود از خانواده‌اش غافل می‌شود. مادرم در زندگی واقعی خود به این موضوع متهم شده بود. لیو اولمان به من گفت که اینگرید در این عرصه زیاد جنگید و به نفع زنان شاغل حرف زد تا آنان مادران «بد» شمرده نشوند.

من به عنوان فرزند زنی که بیش از هر چیز عاشق حرفه خود بود، فقط احساس قدردانی می‌کنم. مادرم راه را برای من و بسیاری دیگر از زنانی که عاشق کار هستند باز کرد.

می‌خواهم عنوان دیگری اضافه کنم، در صورتی که کسی به زندگی مادرم علاقه‌مند باشد که بحث‌برانگیز و پرشور بود، مستند «اینگرید برگمن: در کلام خودش» ساخته خارق‌العاده استیگ بورکمن را ببیند…

منبع: بانی فیلم

کد مطلب: ۱۶۵۵۹۳
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت