منیژه حکمت: در کثافت نمیغلتیم/ آدمهایی که تفکر مبتذل را حاکم میکنند در همه عرصهها ورود و آن عرصه را نابود کردهاند
منیژه حکمت از ساخت فیلمهایی لوباجت (کمهزینه) چون «بَندَربَند» میگوید و با تاکید بر لزوم تبارشناسی مالی آثار سینمایی میخواهد سمت درست تاریخ بایستد.
در خلاصه داستان «بَندَربَند» چنین آمده است: «یک بند کوچک موسیقی از شهرستانهای دور جنوب ایران قصد دارند بعد از مدتها در یک کافیشاپ در تهران وارد یک رقابت غیر رسمی شوند. مهلا به همراه سایر اعضای بَندَربند، همسرش و یکی از نزدیکترین دوستانشان سفر خود را از یک استان جنوبی به تهران آغاز میکنند، آن هم درست زمانی که همه داشتههای خود را در سیل از دست دادهاند…»
رضا کولَغانی، امیرحسین طاهری، مهلا موسوی و پگاه آهنگرانی گروه بازیگران «بَندَربَند» به تهیهکنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی را تشکیل میدهند.
منیژه حکمت از هجومی که برای اکران فیلمهای سینمایی دیده میشود انتقاد و تاکید کرد «وقتی هفتهای سه فیلم اکران میشود، فیلمها دیده نمیشوند، همه از لحاظ مالی ضرر میکنند و کار خوب هم در میان هیاهو گم میشود.»
وقتی هفتهای سه فیلم اکران میشود، همه از لحاظ مالی ضرر میکنند
منیژه حکمت با بیان این که «به هر حال عنوان اتاق شما حوزه تخصصی من نیست اما خطری که الان سینما را شدیدا تهدید میکند ممکن است شما را هم تهدید کند» ادامه میدهد: «پرانتزی باز کنم و بگویم من به هیچکدام از سالنهای کنسرت و موسیقی نمیروم تا وقتی نیمی از جامعه نمیتوانند آواز بخوانند. این را بگذاریم کنار ولی بلایی که سر سینما و فیلمهای خوب آمده است ممکن است سر شما هم بیاید و آن هجوم شکلگرفته در پی تعطیلیهای مکرر ناشی از شیوع کرونا است. زدوبند، رانت، ارتباط و بُدوبُدو شرایطی را شکل داده است که در آن هفتهای سه فیلم اکران میشود، فیلمها دیده نمیشوند، همه از لحاظ مالی ضرر میکنند و کار خوب هم در میان هیاهو گم میشود. این خطری برای هنر در رشتههای مختلف است؛ هجوم برای اکران، برای دیدهشدن در کنار شرایط نامناسب اقتصادی، عوارض کرونا، ابتذالی که قبل از کرونا چه در سینما، چه در موسیقی و چه در تئاتر دیده میشد در کنار این پولها و شرایط مالی عجیبوغریب. بنابراین فکر میکنم شما هم به واسطه این هجوم آسیب خواهید دید، همانطور که سینما آسیب میبیند.»
میتوانستند از فضای باز برای اکران و اجرا استفاده کنند
کارگردان «بَندَربَند» میافزاید: «فیلمهای زیادی پشت اکران است و هفتهای سه فیلم اکران میشود و هیچ مدیریتی نمیکنند و باری به هر جهت، همینطور میگویند بیایید و بروید. این خیلی دردناک است و کار خوب حتما گم میشود چون کسانی هستند که با امکاناتی ویژه، پولها و تبلیغات عجیبوغریب گردوغباری میکنند که اگر اجرایی هم خوب باشد، دیده نشود. من اینطور فکر میکنم و همان آسیبی که به ما خورده است، به کارهای خوب موسیقی هم خواهد خورد. برداشتم با توجه به صحبت دوستان این است. این بچهها، کسانی که خوب کار میکنند باید دیده شوند و من فکر میکنم میشود از فضاهای باز استفاده کرد و حتی سینما هم میتوانست این کار را انجام دهد ولی ما مدیریتی نداریم که سامان دهد.»
او تصریح میکند: «در دوران کرونا، شبها میتوانستند فضاهای بسیاری ایجاد کنند، پرده بزنند و فیلم نشان دهند، کنسرت بگذارند و تئاتر اجرا کنند. این مهم انجام نشد چون مدیریت فرهنگی ما هیچوقت به سامان نبوده است و دوست هم ندارد به سامان باشد.»
با خود فکر کردند پول بریزیم تا همه در خدمت ما باشند
کارگردان آثار بسیار دیدهشدهای چون «زندان زنان» میگوید: «وقتی هفت، هشت سال پیش فکر کردند پول بریزیم؛ در سینما، در موسیقی، در تئاتر تا همه در خدمت ما باشند، ابتذال جایگزین آن بخشی شد که به هر حال در هر رشتهای، مرجع بود. اینها، این کار را دانسته انجام دادند. در همین برج میلاد، اصلا حیرت میکردید که این کیست و به چه حقی این همه جمعیت را اینجا کشانده است و میخواند؟ این ابتذال که توهینی مستقیم به مردم، توهینی مستقیم به هنر است، از کجا آمده است؟!»
میخواهیم با لوباجتها جریانسازی کنیم
او با اشاره به تازهترین اثرش «بَندَربَند» میافزاید: «در «بَندَربَند» یک بند موسیقی از یک شهرستان دور راه میافتند و میآیند که در کافههای تهران بخوانند شاید دیده و شناخته شوند. یک فیلم جمعوجور و لوباجت که سعی کردیم جریانساز شود. وقتی لوباجت و تبارشناسی مالی در سینما روشن شود آن وقت خیلی چیزها روشن میشود و من امیدوارم در این جریانسازی موفق باشیم. هرچند همانطور که دوستان گفتند کلا به من در کل ایران ۲۲ سانس دادهاند. خب چه کار میخواهیم بکنیم؟! یک فیلم چون تولیدکنندگانش ارتباطات عجیبوغریبی دارند، ۵ ماه است که روی پرده است و مسئولین، باری به هر جهت فقط مسئولیت را از شانه خود برمیدارند و میگذارند فیلمها بیایند و بروند و در این میان گم شوند.»
فیلمهای زیادی پشت اکران است و هفتهای سه فیلم اکران میشود و هیچ مدیریتی نمیکنند و باری به هر جهت، همینطور میگویند بیایید و بروید
حکمت با بیان این که «ما نه امکانات ویژهای داریم و نه فرش قرمزهای عجیبوغریب و نمیخواهیم هم داشته باشیم و کاملا آگاهانه نمیخواهیم وارد این بازیها شویم» ادامه میدهد: «ما ترجیح میدهیم حضور خود را خُردخُرد اعلام کنیم تا شاید این جزیرههای تکافتاده بتوانند به هم پیوند بخورند و اینگونه حداقل نزد خود پاسخی برای این پرسش که در شرایط موجود قرار است کدام سمت تاریخ بایستیم، داشته باشیم. این مسئله من است و سعی کردهام جریان لوباجت را راه بیاندازم و اولین برآیندش «بَندَربَند» بود و سه فیلم دیگر هم هست تا بتوانم بهخصوص برای نسل جوان مفری ایجاد کنم. میخواهم به جوانان بگویم نترسید. نترسید که فیلمنامههای خوبتان را هرجا میبرید میگویند هفت میلیارد بیاور. این دروغ است، پولشویی است، رانت است و هزار چیز دیگر. این اگر یک روز آسیبشناسی یا تبارشناسی شود خیلی چیزها از آن بیرون میآید.»
در کثافت نمیغلتیم
منیژه حکمت در پایان با بیان این که «به هر حال فکر میکنم این در مورد همه، چه تئاتر، چه سینما، چه موسیقی و چه مطبوعات صدق میکند» میگوید: «الان بخشی از اهالی مطبوعات تبدیل به روابطعمومی یکسری آدمهای پولدارِ عجیبوغریب و بیسوادِ مبتذل شدهاند. من این را به صراحت میگویم، آدمهایی که تفکر مبتذل را حاکم میکنند در همه عرصهها ورود و آن عرصه را نابود کردهاند. من فکر میکنم کسانی باید در نقاطی بایستند، کارهایی کوچک، کوچک انجام دهند، خودشان را به نمایش بگذارند و نسبت به تفکری که دارند آگاهسازی کنند. من خیلی خوشحال میشوم که جایی در کلابهاوس اتاقی با موضوع تبارشناسی مالی در عرصههای مختلف؛ موسیقی، تئاتر، سینما و... برگزار شود و ما؛ حداقل آن بخش مستقلی که میداند چه میکند و تن نمیدهد از تجربههایمان بگوییم. ببخشید که این گونه میگویم ولی ما در این کثافتی که ولو کردهاند نمیغلتیم حتی اگر ناچار به راه رفتن در آن باشیم.»
دیدگاه