خانواده آرمان عبدالعالی هنوز هم بر زخم خانواده غزاله نمک می پاشند
ماجرای آشنایی 2 ساله یک دختر و پسر نوجوان با قتل دختر به پروندهای جنایی و پرحاشیه تبدیل شد و هرچند بعد از 8 سال با اجرای حکم قصاص قاتل، این پرونده بسته شد اما هنوز حواشی آن ادامه دارد.
درد از دست دادن فرزند به هر شکلی سخت و غیرقابل تحمل است چه دختری که در 19 سالگی و به خاطر یک اقدام کودکانه کشته شود و حتی یک تار مو از او پیدا نشود چه از دست دادن پسری که به تاوان تصمیم اشتباه بزرگترها جان خود را از دست بدهد.
افترا و نشر اکاذیب با شکایت خصوصی قابل پیگرد است
فخرالدین جعفرزاده، سرپرست اسبق دادسرای امور جنایی تهران در این باره میگوید: این پرونده هم همانند سایر پروندهها روند رسیدگی به آن با تمام تشریفات قانونی برگزار شده و حتی قضات با تجربه متعددی مستندات و مدارک را مورد بررسی قرار دادهاند و در نهایت منجر به صدور حکم قصاص شده است. بنابراین در ابتدا باید بپذیریم که پرونده پس از طی شدن روال قانونی به حکم قصاص ختم شده است. حکمی که اجرای آن طبق قانون حق اولیای دم بوده و نمیتوان آن را نقد کرد.
وی در ادامه افزود: البته اظهارات پدر آرمان از 3 جهت قابل بررسی است. اول اینکه باید درک کنیم که او فرزندش را از دست داده و حالا واکنشش را اینگونه نشان میدهد. دومین موضوع اظهارات او درباره زنده بودن غزاله است که از یک سو میتواند خانواده قربانی را تحت تأثیر قرار دهد و بیازارد از یک سو هم در صورت واقعیت پرونده را وارد ماجرا و قوانینی میکند که شاید جبران کردن آن دیگر امکان پذیر نباشد. سومین موضوع هم ادعاهای خانواده محکوم در فضای مجازی است که از دو بعد نشر اکاذیب و افترا قابل پیگیری است و در صورت خواست خانواده قربانی پیگرد قانونی دارد.
جعفرزاده در پاسخ به این سؤال که در چنین مواقعی آیا قوه قضائیه میتواند بهعنوان مدعی العموم ورود کند یا خیر، گفت: برخورد با اظهارات پدر آرمان چون قائل به شخص یا یک خانواده است باید با شکایت شخص حقیقی صورت گیرد و در صورت اثبات نشدن اظهارات، جنبه افترا و نشر اکاذیب را پیدا میکند و طبق ماده 697 و 698 قانون مجازات اسلامی قابل پیگرد قانونی است.
سیدحسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز از چند زاویه موضوع را مورد واکاوی قرار داده است. او به «ایران» میگوید: حکم براساس شواهد و مدارک با تأیید مرجع قضایی صورت گرفته و حکم برای احقاق حق قربانی و براساس قوانین جاری کشور صادر شده است.
وی در ادامه میافزاید: اظهارات پدر محکوم در جریان اجرای حکم و پس از آن تأثیری در اصل ماجرا نمیگذارد. وقتی پدر آرمان در جایی خانواده قربانی را تخطئه و تأکید میکند که باید جلوی دخترشان را برای ایجاد یک دوستی با جنس مخالف میگرفتند این حرف از اساس نادرست است چراکه اگر خانواده دختر حتی بهصورت عامدانه فرزندشان را به خانه آن پسر میفرستادند در اصل موضوع تأثیری نمیگذارد چون قتلی صورت گرفته و باید تبعات مجازات آن را هم خانواده محکوم بپذیرند.
توجه به 5 اصل رفتاری و گفتاری
مسعود غفاری روانشناس هم در این باره اظهار میکند: در مواجهه با چنین پروندههایی باید به جای نشانه زدایی بهدنبال علت زدایی باشیم و بررسی این پرونده بهلحاظ بعد روحی نشان میدهد که از پایه و در زمان کودکی باید بسیاری از مسائل را حل کرد و با آموزش درست مسیر زندگی افراد را تبیین کرد تا سرانجام زندگی دو نوجوان و جوان به چنین جایی ختم نشود.
وی درباره اینکه رفتارهای پدر محکوم در این پرونده بهلحاظ روانشناختی را چگونه میتوان تحلیل کرد، تصریح میکند: در ابتدا باید بگویم که خانواده قربانی باید با صبر و سکوت خانواده محکوم را درک کنند و بدانند همانقدر که خودشان متألم از درد فرزندشان هستند آنها هم این روزها سوگوارند و به نوع دیگری واکنش نشان میدهند. با این حال باید گفت که 98 درصد افراد در 98 درصد مواقع اولین کاری را که انجام میدهند درستترین کار ممکن میدانند. خانواده آرمان هم این روزها متأثر از دست دادن فرزندشان هستند و همان اولین واکنش و رفتاری که فکر میکنند درست است را پیش گرفتند که ممکن است اگر اندکی تأمل کنند و بر رفتارشان مسلط شوند دست به انتشار چنین ویدیوهایی نزنند.
این روانشناس در پایان گفت: به هرحال افراد باید بدانند که وقتی قرار است واکنش یا حرفی را بزنند باید 5 اصل را در نظر داشته باشند؛ یعنی مشکل را کاهش دهند، فضا را آرام کنند، بر احترام متقابل بیفزایند، کاری نکنند که موجب پوزش و عذرخواهی شود یا مورد نکوهش دیگران قرار گیرند.
دیدگاه