چرا نقش موسیقی ایرانی در جامعه کم‌رنگ شده است؟

سرنا_یک خواننده موسیقی ایرانی گفت: ساز و آواز از بین نرفته، بلکه کمرنگ شده است و رسانه به عنوان بستری مهم برای تبلیغات، نقش موثری داشته است.

چرا نقش موسیقی ایرانی در جامعه کم‌رنگ شده است؟

مهدی امامی - خواننده موسیقی اصیل ایرانی - در هفتمین لایو برنامه «آهنگ» به بهانه انتشار آلبوم «هزاران» با موضوع نسبت موسیقی سنتی با جامعه امروز ایران گفت: در آلبوم هزاران از شش خواننده موسیقی اصیل ایرانی درخواست شد که آوازی با خصیصه نزدیک به شیوه آواز قدیمی خوانندگانی چون اقبال آذر، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، سلمان امیرقاسمی و... بخوانند. وی ادامه داد: پوریا اخوان، مجتبی عسگری، سجاد مهربانی، حسین علیشاپور، حمید اثنی عشری و بنده اجرای این موسیقی را بر عهده داشتیم و هدف از این کار زنده نگه داشتن موسیقی اصیل ایرانی با یاد و خاطره خواننده‌های مطرح بود. امامی با بیان اینکه ساز و آواز از بین نرفته است بلکه کم رنگ شده است، ادامه داد: اگر آواز از بین رفته بود، شعر غزل هم از بین رفته بود اما همچنان شاعران از غزل استفاده کرده و مردم از آن لذت می‌برند. آنچه که در کم رنگ شدن موسیقی سنتی نقش دارد رسانه است که شاید کار خود را در زمینه تبلیغات درست انجام نداده است. این خواننده موسیقی اصیل ایرانی گفت: به جز رسانه، موزیسین‌ها نیز درست عمل نکرده و با سلیقه مردم پیش نرفته‌اند. شاید بتوان گفت مردم این روزها به دنبال موسیقی‌های پیچیده نیستند و موزیسین‌ها باید تغییراتی را در این زمینه ایجاد کنند. وی با اشاره به اینکه آواز اوضاع خوبی ندارد، افزود: من از وجه موزیسین‌ها که به موسیقی ایرانی نگاه می‌کنم به نظر می‌رسد موسیقی دستگاهی و آواز اوضاع خوبی ندارد. نمی‌گویم که مرده است چون هیچگاه چنین اتفاقی نمی‌افتد اما برای بهبود وضعیت در بستر خود نیاز به تغییر و همراهی با فضای جامعه دارد که بیشتر در دل و ذهن مردم جای بگیرد. امامی در پاسخ به این سوال که چرا در سه دهه گذشته موسیقی ایرانی در زندگی مردم نقش پررنگی داشته اما اکنون جایگاه خود را از دست داده است، اظهار داشت: اگرچه آواز فرهنگ شفاهی با قدمت بالاست اما باید دنبال راهکار بود، باید بررسی کرد که چرا تا سه دهه پیش آواز در زندگی مردم نقش داشته است اما اکنون اینگونه نیست؟ و باید بررسی کرد مهمترین آسیب از کجا وارد شده است. وی ادامه داد: به اعتقاد من رسانه مهمترین عامل است که اگر همچون دهه‌های قبل به مردم خوراک می‌داد، اکنون آواز اوضاع بهتری داشت. امروزه مخاطبان تبلیغات آلبوم‌های منتشر شده را نمی‌بینند و آشنایی ندارند و معتقد هستند بعد از استاد شجریان و شهناز دیگر کسی نیست که آواز بخواند. به اعتقاد من اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم می‌توان موزیسین‌ها را نیز در این زمینه مقصر دانست. در بستری همچون اینستاگرام هر هنرمند می‌تواند یک رسانه داشته باشد و اثر خود را تبلیغ کند. وی با بیان اینکه مخاطب‌شناسی در این زمینه بی‌تاثیر نیست، گفت: آوازهای تکراری، صداهای تکراری و نگاه‌های تکراری به آوازهای سنتی که در لحن و صدا اتفاق می‌افتد مخاطب را خسته می‌کند و این باعث افول موسیقی سنتی ایرانی خواهد شد. در همه جای دنیا، موسیقی کلاسیک هر منطقه را دولت حمایت می‌کند و بخش‌های اقتصادی که رویکرد سود و ضرر دارند اسپانسر موسیقی‌های عامه پسندی شده که سود مالی داشته باشند. اما در ایران ابتدا باید این دوگانگی بین موسیقی رفع شود و بعد به قسمت حمایت از موسیقی نگاه کرد. امامی اظهار داشت: در شرایطی که اوضاع فرهنگی حال خوبی ندارند و مردم درگیر روزمرگی‌های زندگی هستند و مردم دغدغه فرهنگی را ندارند، چرخه موسیقی باید درست عمل کند. مردم نیز باید رویکرد خود را تغییر دهند و مسئولان فرهنگی نگاه دیگری به موسیقی داشته و بخش دولتی در پخش قوی تر عمل کند. بخش دوم نشست تخصصی نسبت موسیقی سنتی با جامعه امروز ایران با حضور حسین علیشاپور خواننده موسیقی اصیل ایرانی ادامه یافت. علیشاپور در این نشست به شکل‌گیری آلبوم «هزاران» اشاره کرد و گفت: حدود یک سال گذشته پیشنهادی به مدیر انجمن موسیقی دادم که آلبومی از خوانندگان عرصه موسیقی سنتی با نگاهی به موسیقی سنتی آلبومی در این زمینه تهیه شود. رویکرد مبتنی بر سبک‌شناسی خواننده‌ها که سبک خود را در معرض عموم بگذارند. این پیشنهاد پذیرفته شد و با همراهی شش خواننده موسیقی اصیل ایرانی، آلبوم تهیه شد. وی ادامه داد: ما در آواز ایرانی رنگ‌ها و سبک‌های گونانی داریم و افراط در یک سبک آواز می‌تواند افول ایجاد کند و ایجاد تک رنگی در موسیقی باعث ضرر است و من همیشه رویکرد خودم در خواندن این بوده است که با تاثیر و توسل به همه روش‌ها به یک لحن و روش جدید برسیم. علیشاپور در بخش پایانی این نشست بیان کرد: این روزها اوضاع موسیقی ایرانی را در جامعه شاهد هستیم و حتی بخشنامه‌ای داریم که آموزش موسیقی در مدارس ممنوع است و وقتی این چنین چیزهایی را در جامعه می‌بینیم معلوم است که جامعه امروزی با موسیقی آشنایی نخواهد داشت. کلید موسیقی باید در آموزش و پرورش زده شود و خانواده‌ها موسیقی را به عنوان ارزش باور کرده و موسیقی در جامعه ارزش شناخته شود.

منبع: روابط عمومی خانه هنرمندان ایران

کد مطلب: ۲۱۳۰۶۹
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت