برگ تازهای در تکمیل شدن تراژدی غلبه اینستاگرام بر تئاتر
سرنا_ این روزها بحث حضور یک چهره اینستاگرامی و همچنین یکی از برندگان «عصر جدید» بر صحنه تئاتر، زنگ خطر جدیدی را برای تئاتر ایران به صدا درآورده؛ خطری که پیشتر نیز نشانههایش مشهود بود.
به گزارش سرنا به نقل از مهر ، زمانی در تئاتر ایران تبلیغ حضور چهرهای سینمایی برای برخی گروهها، ویژگی مهمی قلمداد میشد و این گروهها برای درآمدزایی و جذب مخاطب بیشتر سراغ برخی سلبریتیهای سینمایی که حتی در دوران نوجوانی و جوانی هم صحنه تئاتر غیرحرفهای را تجربه نکرده بودند، میرفتند.
در زمانی که این جریان در تئاتر پررنگ شده بود، برخی حرکت تئاتریها به سمت این سلبریتیها را ناشی از شکل گرفتن «تئاتر خصوصی» و شرایط نابسامان گیشه تئاترها میدانستند و در عین حال برخی تئاتریها هم معتقد بودند که حضور سلبریتیهای سینمایی و جذب مخاطب بیشتر برای تئاتر نه تنها امری منفی که مثبت است.
البته تجربه نشان داد که حضور بسیاری از این «سلبریتیهای صحنه ندیده» کمکی به فروش و گیشه گروههای تئاتری هم نکرد. برخی نمایشها با وجود حضور این افراد نتوانستند به آرزوی فروش بالا دست پیدا کنند و اثرشان محکوم به شکست شد؛ در مواردی انگشتشمار نیز این اتفاق رخ نداد.
حالا در تئاتر ایران تب و تاب استفاده از سلبریتیهای سینمایی جای خود را به تب و تاب استفاده از سلبریتیهای مجازی داده است؛ افرادی که با داشتن صفحهای اینستاگرامی با فالوورهای چند صدهزار نفری یا در مواردی میلیونی، مورد توجه برخی گروههای تئاتری قرار گرفتهاند.
حضور بر صحنه تئاتر و اجرای اثری نمایشی با پشتوانه حضور سلبریتیها و یا پرداخت هزینه بالا برای اجاره سالنهای خصوصی، نه تنها بر کیفیت تئاتر و اجراهای تئاتری اضافه نمیکند، بلکه باعث افت آن میشودچندی است که در برخی تبلیغهای تئاتری شاهد ذکر چنین جملهای هستیم که «با حضور چهره شناخته شده اینستاگرام».
در جدیدترین تبلیغ تئاتر نیز که طی روزهای اخیر در فضای رسانهای دیده شده و درباره یک اثر نمایشی است که در پردیس تئاتر شهرزاد به صحنه خواهد رفت نیز چنین آمده: «مهیار حسن از چهرههای مشهور اینستاگرام که در فضای مجازی فعالیت چشمگیری دارد در نمایش «...» به کارگردانی «...» در نقش یک شهید بازی خواهد کرد.»
از سوی دیگر چهره محمد زارع از برندگان مسابقه تلویزیونی «عصر جدید» هم در تبلیغات فضای مجازی یک اثر نمایشی دیگر دیده میشود؛ حضوری که به طور حتم پشتوانهاش حرکتهای نمایشی زارع و مطرح شدن نام او در یک برنامه تلویزیونی است و نه توانایی وی در عرصه بازیگری.
شاید این نکته باز هم در بین خانواده تئاتر مطرح شود که چرا و چگونه افرادی که تجربه فعالیت حرفهای در عرصه تئاتر را ندارند به راحتی مجوز حضور بر صحنه تئاتر را پیدا میکنند و در این حال برخی نیز معتقد باشند که چنین حضوری به نفع تئاتر و جذب مخاطب بیشتر است. در عین حال نباید این مهم را فراموش کرد که وقتی متولی دولتی تئاتر از جیب مخاطبان تئاتر ارتزاق میکند و گروهها مجبورند به هر قیمتی فروش گیشه خود را تأمین کنند، نقد کردن این روند محلی از اعراب ندارد.
ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که حضور بر صحنه تئاتر و اجرای اثری نمایشی با پشتوانه حضور سلبریتیها و یا پرداخت هزینه بالا برای اجاره سالنهای خصوصی، نه تنها بر کیفیت تئاتر و اجراهای تئاتری اضافه نمیکند بلکه باعث افت آن میشود.
بسیاری از گروههای جوان و توانای تئاتر با کمترین حمایت، اجراهای موفقی را در سالنهای دولتی به صحنه میبرند اما از سوی سالنهای خصوصی به دلیل نداشتن چهره بازیگری و سلبریتی و همچنین نداشتن بودجه لازم برای پرداخت هزینه اجاره سالن طرد میشوند.
روند کنونی تئاتر و متکی شدن آن به استفاده از ظرفیت سلبریتیهای مجازی و افرادی که به هر دلیلی غیر از توانایی و تخصص در بازیگری مطرح شدهاند، خطری است که تئاتر ایران را بیش از پیش تهدید میکند.
دیدگاه