شعر ضیاء موحد برای نجف دریابندری
سرنا_ ضیاء موحد در پی درگذشت نجف دریابندری شعری سروده است.
این شعر که توسط موسسه فرهنگی شهر کتاب منتشر شده است، در پی میآید:
«چه روزها و چه شبها ای کبک خوشخوان جنوب - که در قهقهههای تو آغاز و پایان یافت
با تولدت زنگها به صدا درآمدند حالا چه برای گفتن دارند؟
بزرگتر از آن بودی که مینمودی و در ناشنواییت شنواتر از پیرامونیان
قصیده بلندی که تو بودی دریغا که حسن تخلص نداشت
۹۹/۲/۲۲»
نجف دریابندری متولد سال ۱۳۰۹، پس از تحمل سالها بیماری در پانزدهمین روز اردیبهشتماه سال ۱۳۹۹ چشم از جهان فروبست.
«پیرمرد و دریا» و «وداع با اسلحه» (ارنست همینگوی)، «بیگانهای در دهکده» و «هاکلبری فین» (مارک تواین)، «یک گل سرخ برای امیلی» و «گور به گور» (ویلیام فاکنر)، «پیامبر و دیوانه» (جبران خلیل جبران)، «رگتایم» و «بیلی باتگیت»، (دکتروف)، «بازمانده روز» (کازوئو ایشیگورو)، «تاریخ فلسفه غرب» (برتراند راسل)، «فلسفه روشناندیشی» (ارنست کاسیرر)، «خانه برناردا آلبا» (فدریکو گارسیا لورکا)، «کتاب مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» (با همکاری همسر فقیدش، فهیمه راستکار) و چندین و چند کتاب دیگر از آثار بهجامانده از این مترجم و نویسنده هستند.
منبع: ایسنا
دیدگاه