سریال کرهای «دوباره زندگی من»؛ لذت انتقامجویی بعد از مرگ
«دوباره زندگی من» (Again My Life) سریالی مفرح و هیجانانگیز است که مضمون انتقام را با تخیل و طنز و عاطفه در هم آمیخته است. داستان سریال دربارۀ ماموری است که یک بار در تلاش برای اجرای عدالت کشته میشود، اما فرصت پیدا میکند تا دوباره به زندگی برگردد و این بار مسیر بهتری را برای رسیدن به هدف دنبال کند.
شخصیت اصلی سریال «دوباره زندگی من» ماموری به اسم کیم هی وو (با بازی لی جون گی) است که وقتی مشغول تحقیق دربارۀ پروندۀ فساد یک سیاستمدار ثروتمند به اسم جو تائه سئوپ (لی کیونگ یانگ) است، توسط شخص ناشناسی به قتل میرسد. داستان سریال روایت کوشش کیم هی وو برای گرفتن انتقام است. اما چطور کسی که به قتل رسیده میتواند انتقام بگیرد؟
نکتۀ اصلی دقیقا همینجاست؛ کیم هی وو میمیرد، اما یک نفر یک فرصت استثنایی برای زندگی دوباره به او میدهد تا این بار به شکل دیگری برای رسیدن به هدفش اقدام کند. سریال ما را به گذشتۀ کیم هی وو میبرد و از جوانی او تا زمانی که شروع به انتقامگیری میکند را به ما نشان میدهد.
این از آن سریالهایی است که واقعا آدم را سر کیف میآورد. اینطور نیست که قهرمان داستان تمام مدت را رنج و بدبختی بکشد و فقط در قسمت آخر به موفقیت برسد، بلکه کل مسیری که او طی میکند پر از پیروزی و کامیابی است و این برای مخاطب رضایت و لذت زیادی به ارمغان میآورد. کیم هی وو به راحتی بر دشمنانش غلبه میکند و از آنها انتقام میگیرد؛ شکل انتقام گرفتنش هم کاملا استثنایی و جذاب است.
دشمن اصلی کیم هی وو آدمی است که تقریبا قدرت مطلق اقتصادی و سیاسی را در کره به دست دارد. اما قرار نیست که قهرمان ما این آدم فاسد را به شکلی قانونی از جایگاهش پایین بکشد. این کاری است که او در زندگی اولش میخواسته بکند. اما الان دیگر خبری از روندهای قانونی نیست. آن کسی که کیم هی وو را به زندگی برمیگرداند به او میگوید که برای غلبه بر شیطان باید خودش هم به نوعی تبدیل به شیطان بشود.
کیم هی وو دارد دوباره زندگی میکند و به همین خاطر آینده را میداند و میتواند اشتباهات زندگی قبلیاش را اصلاح کند. او در زندگی جدیدش دوباره به دانشگاه میرود و همان شغل قبلیاش را به دست میآورد. اما این بار خودش را به یک شخص ثروتمند نزدیک میکند و با راهنمایی او برای سرمایهگذاری درست، اعتماد او را به خودش جلب میکند. او همچنین با یکی از همکارانش رابطۀ دوستی خیلی محکمی را شکل میدهد؛ همکاری که در زندگی قبلی اصلا با کیم رابطۀ خوبی نداشته.
لی جون گی با بازی دوستداشتنی و قدرتمندی که ارائه کرده بدون شک یکی از عوامل اصلی جذابیت سریال است. او خیلی خوب نقش آدمی را بازی میکند که از آینده باخبر است، اما وانمود میکند که چیزی نمیداند. او در صحنههای احساسی سریال هم حضور درخشانی دارد؛ مثل صحنهای که کیمهی وو در زندگی جدیدش دوباره بعد از ۱۵ سال با پدر و مادرش ملاقات میکند و آنها را در آغوش میگیرد.
اگر علاقمند به درامهای کرهای هستید و دوست دارید سریالی ببینید که واقعا حالتان را خوب کند، «دوباره زندگی من» انتخاب کاملا درستی است. این سریال به بهترین شکل ممکن مضمون «انتقام» را با عناصری تخیلی و جنایی ترکیب کرده و لایهای از طنز ظریف و شیرین را هم به آن اضافه کرده است تا داستانی هیجانانگیز و پرکشش را شکل بدهد که به معنی واقعی کلمه مفرح و دیدنی است.
منبع: فرارو
دیدگاه