برای ۷۶سالگی الفریده یلینک
زنی که بهخاطر فوبیا به آکادمی نوبل نرسید و کتابهایش تحریم شد
گرچه پیش از اعلام شدن نامش از سوی آکادمی سوئدی، جایزههایی چون «هاینریش بل»، «گئورگ بوشنر» و «فرانتس کافکا» را دریافت کرده و در آثارش حتی به جنگ بین زنها و مردها پرداخته اما بهخاطر فوبیای اجتماعی حاضر نشد در مراسم اعطای جایزۀ نوبل شرکت کند؛ الفریده یلینک حالا پس از پشت سر گذاشتن همۀ این روزها، ۷۶ساله شد.
البته نام این نویسنده در فهرست جنجالیترین برندگان «نوبل» ادبیات نیز جای دارد؛ چراکه کورت آنلوند، عضو آکادمی این جایزه در سال ۲۰۰۴ از آن استعفا کرد، چون معتقد بود انتخاب یلینک آسیب جبرانناپذیری را به اعتبار این جایزه میزند. همزمان گروهی هم این را اقدامی شجاعانه از طرف نوبل در به رسمیت شناختن صدایی در جهان ادبیات دانستند که شاید تاکنون چندان به آن توجهی نشده بود.
با این حال سال ۲۰۰۴، کمیتۀ نوبل ادبیات اعلام کرد جایزۀ خود را به الفریده یلینک اعطاء میکند؛ چرا که او در آثارش از زبانی خاص برای بیان کلیشههای جذاب جامعه استفاده میکند.
و چنین بود که او، دهمین زنی شد که جایزۀ نوبل ادبیات را از آن خود کرد. هرچند وقتی خبر برنده شدنش اعلام شد، گفت که نمیتواند برای گرفتن این جایزه به سوئد برود. او حتی گفته بود که با شنیدن خبر دریافت جایزۀ «هنگفت نوبل» دچار وحشت شد. پس از آن، یلینک علت حضور پیدا نکردن خود در مراسم اعطای نوبل را ترس از جمعیت (سوسیال فوبیا) عنوان کرد.
هرچند در آن زمان، هوراس انگدال، دبیر آکادمی در یک میزگرد تلویزیونی قول داد که همۀ تلاشش را میکند تا یلینک را برای گرفتن جایزه و آمدن به استکهلم ترغیب کند اما تلاش او نیز سرانجامی نداشت.
الفریده یلینک 20 اکتبر سال ۱۹۴۶ در مورزوشلاگ اتریش به دنیا آمد. در کودکی و نوجوانی در کنسرواتوار وین به آموزش پیانو و نوازندگی ارگ پرداخت. او در دانشگاه هنر و تئاتر خواند و تحصیلات موسیقی خود را هم به پایان رساند. در همان زمان بود که او به نوشتن نیز علاقه پیدا کرد.
این نویسنده که منتقدان داستانها و نمایشنامههایش را جنجالبرانگیز دانستهاند، رمان نخست خود را در سال ۱۹۷۰ منتشر کرد. گفته میشود (poetryfoundation.org) که نوشتههای او رابطۀ بین قدرت جنسی و ساختار اجتماعی را مورد بحث قرار میدهد و او را بهعنوان چهرهای بحثبرانگیز در سرزمین مادریاش نشان میدهد. یلینک از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۱ عضو حزب کمونیست بود و مخالفت خود را نیز با حزب راست افراطی آزادی ابراز کرد.
او آثاری از یوهان ولفگانگ، فون گوته و بوتو اشتراوس را نیز ترجمه کرده است و رمان یلینک به نام «معلم پیانو» در سال ۱۹۸۸ توسط میشائل هانکه در سال ۲۰۰۱ به فیلمی بلند تبدیل شده است.
لفریده یلینک در واپسین آثار خود اما از مقولات زنانه عبور کرده و بیشتر به نقد اجتماعی پرداخته است.
بهرغم همۀ اینها، کتابهای او در برخی از کتابخانههای اتریش تحریم شدهاند. برخی از روزنامههای اتریشی حتی او را «فاشیست چپی» خواندهاند.
یلینک تا پیش از نوبلیست شدن هم مخاطبان خود را داشت اما آثار او عموماً در جهان غیرآلمانیزبان چندان شناختهشده نبودهاند. او حتی در کشور خود هم چهرهای جنجالی و بحثبرانگیز شمرده میشود. زنی که طی سالهای ۱۹۹۰ سرسختانه علیه یورگ هایدر، رهبر حزب راستگرای «آزادی» اتریش ایستاد، به گفتۀ برخی منتقدان، آثارش بار ادبی چندانی ندارد و ضعیف است.
روت فرانکلین، منتقد ادبی آمریکایی، دربارۀ یلینک گفته: «جوایز نوبل همیشه سرشار از جنجال بوده است، اما جوایز ادبیات آن همیشه بحثبرانگیزتر بوده است و برخی مواقع برندگان این جایزه آنقدر نامتعارف هستند که فرد برنده تنها برای مدت کوتاهی از شهرت خود لذت میبرد و بعد سریعاً فراموش میشود. اما انتخاب الفریده یلینک که کارهای او نشاندهندۀ نوع خصمانۀ فمینیسم افراطی است، ضربۀ شدیدی به اعتبار نوبل وارد کرد که بهبود آن به همین زودیها امکان پذیر نیست.»
مارسل رایش، منتقد ادبی آلمانی-لهستانی، نیز در اشپیگل، آثار الفریده یلینک را معمولی و پیش پا افتاده عنوان کرده، اما شهامت و رادیکالیسم او را تحسین کرده است.
او که معتقد بود «هرگز واقعاً به قدرت تاریخساز طبقه کارگر اعتقاد نداشته» پس از معرفی شدنش به عنوان برندۀ نوبل گفته بود: «من نمیدانم چرا این همه نفرت علیه من اعمال میشود. منظورم نقدهای منفی نیست، که البته قابل قبول است، بلکه نوشتههای تحقیرآمیز و پر از نفرت است که شخصاً من را نابود کرده است.»
دیدگاه