۱۰ فیلم ترسناک بی نقصی که نامشان را هم نشنیده اید، از Antiviral تا Hounds Of Love
بار دیگر به ژانر وحشت برگشته ایم و می خواهیم شما را با ۱۰ فیلم دیدنی ترسناک دیگر که نادیده گرفته شده یا کمتر دیده شده اند آشنا کنیم.
شاید جای تعجب نداشته باشد که فیلم های ترسناک ویرانگر و تنش زای زیادی وجود دارند که هنوز به آن میزانی که باید، شناخته نشده اند. یک فیلم ترسناک بی نقص می تواند در اشکال و فرم های زیادی باشد، و در قرن بیست و یکم به طور خاص، این ژانر توانسته انعطاف پذیری بی سابقه ای را از خود نشان دهد که به آن امکان داده از مدل های سنتی ارائه شده توسط فیلم های اسلشر، شوکه کننده و تاثیرگذار گذشته دوری کرده و به نکات جزیی دیگر این فیلم ها بپردازد.
این دقیقاً همان جایی است که بسیاری از فیلم های این فهرست در آن موفق عمل کرده اند، فیلم هایی که در مرز بین وحشت و کمدی، درام اجتماعی، شالوده شکنی سینمایی و دیگر فضاهایی که شاید هرگز انتظارش را ندارید، به داستان پردازی پرداخته اند.
اما چرا این فیلم های شاهکار مملو از خونریزی و مبهوت کننده نتوانسته اند آن پایگاه طرفداری که به وضوح شایستگی اش را داشته اند، دریافت کنند؟ خب ترکیب ژانرها و رویکردها غیرمعمول می تواند بخشی از پاسخ به این سوال باشد اما اغلب اوقات دلیل به کار ناکافی و نامناسب تیم بازاریابی، انتشارهای محدود سینمایی یا عدم وجود آن، مخاطبان نوپرست و مد روزی که دوست ندارند فیلم ها را اسپویل کنند، و البته بخش سینمای خانگی که برخی از فیلم ها مستقیماً وارد آن می شوند و توسط مخاطب عامه کمتر دیده می شوند.
شاید برای فیلم هایی که در این فهرست به آن ها اشاره خواهیم کرد این دوران به پایان رسیده باشد و اکنون زمان آن رسیده از تماشای فیلم های ترسناک بی نقصی لذت ببرید که اسمشان را هم نشنیده اید. در این مطلب می خواهیم شما را با ۱۰ فیلم ترسناک بی نقص دیگری آشنا کنیم که نامشان را نیز نشنیده اید اما باید حتماً تماشا کنید.
۱۰- All My Friends Hate Me (2021)
گاهی اوقات، بهترین فیلم ترسناک فیلمی است که تا پایان شما را در حال حدس زدن و گمانه زنی نگه می دارد. با فاصله ای بسیار دور از اسلشرهای ماسک داری که در خیابان ها پرسه می زنند و خونریزی های شدیدِ وحشت فیزیکی در هر فریم، فیلم مستقل بریتانیایی All My Friends Hate Me به مسیری می رود که کمتر به آن پرداخته شده است و یک چرخ و فلک سرگیجه آور روانشناختی را خلق می کند که تنشی بی سابقه ایجاد کرده و تا سکانس پایانی دست خود را رو نمی کند.
در حال بازگشت از یک ماموریت داوطلبانه در خارج از کشور برای کمک به کمپ آوارگان، پیت با گروه عجیب و غریب و نامتجانس دوستان دانشگاهی اش همراه می شود تا تولد ۳۱ سالگی اش را در یک عمارت روستایی دورافتاده جشن بگیرد. اما حضور ناخوشایند و غیرمنتظره یک شخصیت مرموز محلی به نام هری باعث از بین رفتن صمیمیت و دوستی بین گروه شده و جشن آنان را به به هم می ریزد.
وقتی همه چیز شروع به خراب شدن می کند و دوستانش یک به یک علیه او می شوند، پیت به این باور می رسد که نقشه شوم تری در حال پیاده شدن است. به کارگردانی اندرو گانورد، این فیلم در سال ۲۰۲۱ در فستیوال تریبکا برای اولین بار به نمایش درآمد و علیرغم اینکه قرار شد انتشار گسترده ای داشته باشد، اما دور از رادار علاقمندان به ژانر وحشت باقی ماند. این فیلم در اواسط و اواخر سال ۲۰۲۲ به مدت کوتاهی در سینماهای مستقل و هنری اکران شد اما به مقدار قابل توجهی از دید بینندگان در شهرهای بزرگ دور ماند. با این وجود All My Friends Hate Me از آن دسته فیلم های ترسناک باکیفیت و دیدنی است که حتماً باید ببینید.
۹- One Cut Of The Dead (2017)
با فاصله ای زیاد از فیلم های ترسناک متداول، فیلم One Cut Of The Dead ساخته شینیچیرو اوئهدا یک فیلم زامبی کمدی ژاپنی است که تمام کلیشه های فرمولی و سینمایی این ژانر را در عرض تنها ۹۰ دقیقه و بودجه ای ۲۰,۰۰۰ پوندی زیر پا می گذارد.
این فیلم، کارگردان و تیمش را در مقابله با ظهور مردگان در یک ساختمان متروکه دوردست نشان می دهد که ظاهراً در جریان جنگ جهانی دوم برای آزمایش های ماوراءالطبیعه به کار گرفته می شده است. آن ها باید با زامبی ها و دیگر انسان ها مبارزه کنند و همزمان همه داستان را در یک برداشت بگیرند. One Cut Of The Dead در واقع فیلمی در داخل یک فیلم دیگر در کامل ترین و بهترین شکل ممکن است، فیلمی که در مکان وقوع ظهور زامبی ها فیلمبرداری شده و کارگردان برای گرفتن تصاویر بی نقص از هیچ خطر و تلاشی فروگذار نمی کند.
همه چیز با بودجه اندک ساخته شده، به طور ویژه موسیقی فیلم و هنوز هم One Cut Of The Dead بسیار بهتر از بسیاری از فیلم های ژانر زامبی است، فیلمی که به سرعت وارد حوزه گفتمان سینمای منحصربفرد خود شده و نهایت لذت را از این گفتمان خاص می برد. سرعت روایی ثابت و کمدی بی نقص فیلم باعث می شود که تماشای آن بسیار ساده و لذت بخش باشد، فارغ از اینکه دوربین چقدر لرزان و دراماتیک سازی داستان چقدر آماتورانه باشد، بدون اینکه افشاگری های بیش از حدی صورت گیرد. در نهایت فیلم موفق می شود از محدودیت های خود خارج شده و افکت های خارق العاده و بازی هایش را به شکلی غیرمنتظره و خلاقانه متحول کند.
۸- Zana (2019)
آیا Zana یک فیلم ترسناک روانشناختی است؟ یک فیلم جنگی است؟ درامی انسانی است؟ خب به نوعی ترکیبی از این سه است. فیلم Zana از هر گونه دسته بندی فرار می کند و کلیشه ها و تصویرسازی های ژانر وحشت را خم کرده و به یک تصویرسازی تاثیرگذار و تکان دهنده از زندگی در کوزوو تبدیل می کند، در حالی که این زندگی را در دوران بدنام جنگ اواخر دهه ۹۰ در این کشور به تصویر کشیده و در نهایت به اوجی افشاگرانه ختم می شود. یک دهه بعد از جنگ کوزوو، کابوس های شخصیت لوم با یک جوان غرق در خون آزارش می دهند، در حالی که در دوران بیداری، او با مشکلات شخصی اش مواجه است. او که نمی تواند باردار شود و انتظارات شوهر و مادر شوهرش برای تشکیل یک خانواده بزرگ تر را برآورده کند، نزد شفاگران روغن مار برده می شود تا علیرغم میلش، ناباروری اش را درمان کنند.
اما او که از اختلال فشار روانی پس آسیبی رنج می برد، رفته رفته مشکلات و فشارهای کنونی، آستانه تحمل او را به پایان می رساند و همراه با توهمات، باعث می شود که ارتباط او با واقعیت به طور کلی از بین برود. فیلم Zana دارای عناصر خانوادگی پرتنش و ترسناکی شبیه فیلم Hereditary (2017) است که در طی سکانس های کابوس گونه طولانی روایت شده و همزمان به پزشکان جادوگر و بارداری های رازآلود می پردازد که همگی از ما می پرسند آیا این اتفاقات را پیشداوری اجتماعی می بینیم یا به عنوان وجود یا احتمال چیزی عمدتاً ماوراءالطبیعه می پذیریم. شاید کسانی که علاقمند به مرزبندی شفاف ژانری باشند از بط داستانی درام اجتماعی سیاسی فیلم خوششان نیاید اما این فیلم یک مدیتیشن در مورد اندوه از دست دادن عزیزان به شکلی تاریک و به شدت تکان دهنده است که علاقمندان به خونریزی و ارواح را حیرت زده خواهد کرد.
۷- Oculus: Chapter 3 – The Man With The Plan (2006)
مایک فلاناگان شاید این روزها یک نام شناخته شده در ژانر وحشت باشد اما در سال ۲۰۰۶ او فیلم های کوتاه ارزان قیمت می ساخت تا بتواند استودیوها و سرمایه گذاران را متقاعد سازند که در لیگ بزرگان روی نام او شرط بندی کنند.
در تلاش برای اثبات اینکه یک آینه عتیقه به نام شیشه لیسر، مسئول یک سری قتل ها، مرگ ها و خودکشی ها در طی قرن ها بوده، تیم راسل (اسکات گراهام) سه دوربین را در اتاقی همراه با آن آینه مستقر می کند. در حالی که در ابتدا به نظر می رسد سیستم های هشدار و مراقبتی طراحی شده برای آگاهی بخشی به او به خوبی کار می کنند، رفته رفته سرنخ زمان از دست تیم در رفته و خیلی زود زندگی او توسط هویتی که در داخل انعکاس آینه است مورد تهدید قرار می گیرد.
در حالی که در ابتدا قرار بود بخشی از یک آنتالوژی طولانی تر از فیلم های کوتاه ترسناک در مورد داستان شیشه لسر باشد، Oculus: Chapter 3 به یک فیلم تک سکانسه بسیار جمع و جور در اتاقی کوچک تبدیل شد و فلاناگان از این موضوع نهایت استفاده را برد. فلاناگان از سه دوربین، سه مانتیور نهایت استفاده را برده و و تنها با یک بازیگر و یک آینه معمولی، سردرگمی و بی ثباتی زمانی را در متن فیلمش ایجاد می کند. بدین ترتیب، علیرغم وسعت اندک و فضای محدودش، فیلم Oculus بسیار ترسناک تر از فیلم های ژانر وحشت با هزار برابر بودجه اش است و در نهایت کمک کرد که یک فیلم بلند سینمایی به همین نام، هفت سال بعدتر ساخته شود.
۶- Hounds Of Love (2016)
فیلم استرالیایی Hounds Of Love در ژانر ربایش، با دوری جستن از کلیشه ها و اصول این ژانر، چیزی که می توانست یک پورن شکنجه ای فرمولی باشد را به یک درام روانشناختی پرتنش و ترسناک تبدیل کرده که از تاریک ترین عناصر برای توسعه شخصیت هایش و نه تحریک کردن مخاطبانش استفاده می کند. تا حدودی بر اساس یک سری جنایت های واقعی که توسط زوجی استرالیایی به نام دیوید و کاترین بیرنی انجام شده بود و با الهام از نام یکی از آلبوم های کیت بوش در سال ۱۹۸۵، در این فیلم یک دختر نوجوان به نام ویکی، بعد از یک مشاجره شدید با مادرشف از خیابان های حاشیه شهر ربوده می شود. با دست هایی بسته به زنجیر و کابوس هایی بی پایان از خشونت، تجاوز و تحقیر توسط یک زون و شوهر دیوانه به نام های جان و اولین، ویکی از هر ابزاری که در اختیار دارد برای بقا استفاده کرده و ربایندگان قاتلش را علیه یکدیگر بر می انگیزد.
همانند فیلم های ترسناک معمول در ژانر ربایش که مملو از تنش و نقشه منطقی هستند، بخش اعظم اتفاقات ترسناک داستان در این فیلم در خارج از دید دوربین رخ می دهند، اما به نحوی این به تصویر کشیده نشدن در برابر دوربین، آن ها را هولناک تر و ترسناک تر می کند. کارگردانی فیلم بسیار بی نقص و البته وحشت آور است، شخصیت ها بسیار ترسناک هستند و موسیقی متن نیز در زمینه تنش و ترسناکی با دیگر عناصر فیلم همگام است. اگر چه این فیلم اکرانی بین المللی داشت اما کمتری کسی را می توان یافت که Hounds Of Love را دیده باشد و هر کسی که آن را دیده باشد بدون شک هرگز فراموشش نخواهد کرد.
۷- Revenge (2017)
به عنوان پیچشی دیگر در ژانر وحشت، فیلم تریلر فرانسوی زبان Revenge خود را میراث دار برخی از اولین فیلم های انتقام جویانه در ژانر وحشت مانند Last House on the Left (1972) و I Spit on Your Grave (1978) نشان می دهد، و نتیجه پایانی بیشتر یک فیلم ترسناک هنری است تا یک فیلم درجه دوم. این فیلم در مورد انتقام شخصیت جن با بازی ماتیلدا لوتز است از سه مرد ثروتمند است که نقشه شان برای تجاوز و قتل این شخصیت مشهور جوان طبق نقشه پیش نمی رود. گرفتار در میانه بیابان، با زخمی بزرگ در شکم و بدون ابزاری برای تماس با بیرون یا مخفی شدن، جن یک کارزار گریلایی را علیه مهاجمانش در پیش می گیرد و در حالی که خشم و خون و هوس انتقام در چهره اش موج می زند، به کمک مهارت های خلاقانه اش انتقام می گیرد.
علیرغم روایت تجاوز- انتقام و تمایلش به تصویرسازی بی محابا از تباهی کامل و خونریزی، Revenge موفق می شود از ریشه های داستان استثماری اش فراتر رفته و یک داستان باکیفیت، پرجزییات، دقیق، سوررئال و با قابلیت بارها تماشا را خلق کند. به عنوان اثری نیروبخش در مقایسه با فیلم های انتقامی دیگری که به آن ها اشاره کردیم، این فیلم هیجان های مشابه بسیاری را ارائه می کند در حالی که تمرکز داستان روی یک شخصیت زن سه بعدی است که رنج ها و مصائبش بسیار برای توسعه شخصیتش و تبدیل شدنش از یک معشوقه بامزه شیفته زندگی لوکس تا یک زن سرسخت و متکی به خود، حیاتی هستند. در حالی که فرانسوی زبان بودن فیلم به تنهایی جذابیت آن را برای مخاطبان غیرآشنا به این زبان کاهش داده است اما دور بودن Revenge از رادار طرفداران عمده ژانر وحشت باعث تقویت اعتبار استقلال کمتر دیده شده فیلم شده است.
۴- Tigers Are Not Afraid (2019)
فیلم ترسناک مستقل مکزیکی Tigers Are Not Afraid جایی است که City of God با Pan’s Labyrinth ملاقات می کند، جایی که وحشت های واقعیت در احاطه وحشت های ماوراءالطبیعه ظهور پیدا می کنند و هرگز ابایی از غنیمت دانستن فرصتی برای غرق کردن مخاطب در بدترین جامعه ای ندارد که در آن قاچاق انسان، قتل بیرحمانه و یتیم کردن کودکان مرسوم است. استرلا دختربچه ای با زندگی نرمال است که بعد از ربوده شدن مادرش توسط یک کارتل محل، یتیم می شود. با سه تکه گچی که آرزوهایش را برآورد می کنند، و در حالی که شبح مادرش و بسیاری دیگر مردگان بیگناه او را تعقیب می کنند، او به دسته ای از یتیمان بی خانمان به رهبری شین می پیوندد تا جنگی کوچک اما به شدت موثر را علیه کارتل مواد مخدر راه بیندازند.
هنر و نبوغ داستان پردازی فیلم pre-teen بسیار فراتر از بودجه اندک و تقریباً ۱ میلیون پوندی آن است و در حالی که جلوه های ویژه فیلم در حد و اندازه همتایان پرهزینه اش نیست، اما این جلوه های کامپیوتری را با دکورها و افکت های کاربردی ترکیب می کند تا وحشت های ماوراءالطبیعه و خیابانی را زنده کند. اما نبوغ اصلی فیلم در چگونگی استفاده از وحشت نه به عنوان ابزاری برای دور کردن وحشت های واقعی که شخصیت های کودک داستان با آن مواجه می شوند بلکه به عنوان ترکیبی بنیادین از قدرت روایی داستان است که خشونت بسیار واقعی چنین شهرهایی که در جنگ قاچاق مواد مخدر مکزیک گرفتار شده اند را به مخاطب نشان می دهد.
۳- Mad God (2021)
فیلم استاپ موشن رویاگونه Mad God یک اثر ترسناک، باشکوه و تاریک است که ما را در لایه های متعددی از تصاویر غرق می کند که دیوید کراننبرگ را نیز شگفت زده می کنند و در ادامه به یک جهنم زیرزمینی ختم می شود که هرگز ابایی از به تصویر کشیدن هولناک ترین سناریوها ندارد. یک قاتل به عنوان سربازی تنها با یک ماسک گاز و یک پالتو بارانی، وارد جهنم می شود در حالی که یک لباس غواصی و یک نقشه راهنما، او را در این ماموریت مرموز همراهی می کنند و هدف او نیز نابود کردن جهنم است. او در این مسیر با انواع رنج ها، انواع مخلوقات مفلوک در انواع اشکال و سایزها و انواع شکنجه ها و بیرحمی ها مواجه می شود تا اینکه خود نیز به یکی از این شخصیت های گرفتار تبدیل می شود.
بدون هیچ دیالوگی، Mad God برای ایجاد تنش، از ابتدا تا پایان به تصاویر تاریک و یک موسیقی متن غنی و هشدار دهنده وابسته است. و در حالی که گاهی اوقات تماشای آن دشوار می شود، اما این ترکیب به شدت باشکوه است، چیزی شبیه حالت سرخوشی و خلسه ای که در فیلم Martyrs گفته می شود بعد از دردی غیرقابل تحمل، آن را تجربه می کنیم. این فیلم که یک پروژه طولانی شخصی بوده و ساخت آن نزدیک به ۳۰ سال طول کشیده، یک ادویسه انیمیشنی از فیل تیپت است که شاید بهترین استاپ موشن تاریخ سینما باشد و شاید هم بهترین فیلم ترسناک این ژانر. و این فیلم یک پیغام بسیار ترسناک نیز دارد: هیچ هدفی وجود ندارد، جز خلق و نابودی.
۲- Antiviral (2012)
برندون کراننبرگ واقعاً در سال های اخیر سبک خاص خود را به ژانر وحشت تحمیل کرده است و این موضوع را با تازه ترین فیلمش به نام Infinity Pool ثابت کرده که جزو محبوب ترین و بهترین فیلم های سال در ژانر وحشت بوده است. اما در سال ۲۰۱۲ او یک فیلمساز بسیار ناشناخته بود که تلاش داشت از زیر سایه پدرش بیرون بیاید و اولین فیلمش را با بودجه ای کمتر از دو میلیون پوند بسازد. اولین فیلمی بلند برندون کراننبرگ که از آن صحبت می کنیم، Antiviral است با بازی کیلب لاندری جونز پیش از اینکه در مردان ایکس و برو بیرون بازی کند، جایی که وی نقش سید مارش را بازی می کند، کارمند یک کلینیک که پیشنهاد می کند بیماری سلبریتی ها را به طرفداران پروپاقرصشان تزریق کند. اما شخصیت لید یک زندگی دوگانه دارد، جایی که بیماری ها را به خودش تزریق کرده و پاتوژن آن ها را در بازار سیاه می فروشد. او با این کار کمی پول اضافی بدست آورده و اکثر روزهای تعطیلش را در تختخواب می گذراند اما خیلی زود به بیماری مرموزی مبتلا می شود که درمانی برایش وجود ندارد و البته یک توطئه تاریک که در قلب این بیماری قرار دارد.
علیرغم انتشار اولیه در فستیوال کن و برنده شدن به عنوان بهترین فیلم اول کانادایی در TIFF، این فیلم تنها در دو سینما در بریتانیا اکران شده و در سراسر جهان نیز حدود ۱۰۰,۰۰۰ پوند فروش داشت. البته این فروش و شناخت اندک جای تعجب ندارد زیرا در آن زمان تقریباً کسی این فیلم را ندید و انتشار آن در بخش خانگی در سال های اخیر نیز تغییری در این شرایط ایجاد نکرده است. با این وجود، ترکیب هیجان های روانشناختی، وحشت فیزیکی و فلاکت خوش ساخت کلیشه ای باعث شده که Antiviral یکی از آن فیلم های ترسناک کمتر دیده شده ای باشد که هر علاقمند به ژانر وحشت باید در فهرست تماشای خود قرار دهد.
۱- Psycho Goreman (2020)
هیچ کلمه یا عبارتی را نمی توان پیدا کرد که بتوان فیلم Psycho Goreman را به شکلی دقیق با آن توصیف کرد اما «دیوانه کننده» می تواند شروع خوبی باشد. تصور کنید اگر کوئنتین دوپیو تارانتینو فیلم E.T. را با بودجه ای اندک ساخته و سپس آن را با برنامه تلویزیونی صبح شنبه دهه ۱۹۹۰ ترکیب می کردند، شاید به چیزی شبیه فیلم ترسناک علمی تخیلی ساخته استیون کوستانسکی می رسیدید. گورمن دیوانه یک جنگ سالار بیرحم بین سیاره ای است که توسط یک دختر سایکوپاتو برادر رنج کشیده اش پس از انجام بازی توپ دیوانه در حیات خلوتشان، از دل زمین بیرون می آید و نادانسته قدرت کنترل او را بدست می آورند. گورمن دیوانه یک فیلم درجه دوم است، فیلمی که از همان ابتدا قرار بود به بایگانی Shudder برود اما فیلم نویسندگی بی نقصی دارد که تک تک شخصیت ها را به بهترین شکل به کار می گیرد و توجه خاصی به کودکان دارد، جایی که دیالوگ های شخصیت میمی ما را به یاد بوجک هورسمن و ساوث پارک می اندازد. و کادر سایکو گورمن از ژنرال های فرازمینی که بسیار عجیب هستند، والدین میمی و لوک، که یک بحران زناشویی را تجربه می کنند و خشونت و خونریزی بیشتری از بازی های کشتی کج باعث خلق یکی از کمتر شناخته شده ترین و بی صداترین فیلم های ترسناکی می شود که شاید روزی به فرزندانتان نشانش دهید.
دیدگاه