راهنمای کشف جین آستن
امسال دویست و پنجاهمین سالگرد تولد جین آستن، نویسنده بزرگ انگلیسی است و بهترین راه برای جشن گرفتن این مناسبت، غرق شدن در آثار درخشان اوست.

شاید فیلمهای اقتباسی از آثار جین آستن را دیدهاید یا به سراغ رمان «غرور و تعصب» رفتهاید، اما آیا با «لیدی سوزان» که کمتر شناخته شده است، آشنا هستید؟ جان مولان، نویسنده و استاد دانشگاه، راهنمای مفیدی برای آثار جین آستن به مناسبت دویست و پنجاهمین سالگرد تولد این نویسنده ارائه کرده است.
نقطه آغاز
«غرور و تعصب». چه کتاب دیگری میتواند برای آغاز مناسب باشد؟ این کتاب همچنان که در زمستان ۱۸۱۳ خوانندگان اولیه را تحت تأثیر قرار داد، امروز نیز خوانندگان جدید را مجذوب خود میکند. این داستان عاشقانهترین داستان با محوریت جذب و دفع است، با قهرمانی بیپروا به نام الیزابت بنت، و شخصیتهای فرعی خندهدار (آقای کالینز! لیدی کاترین دی بورگ!). ما از گفتوگوهای الیزابت و آقای دارسی لذت میبریم، اما تمام دیالوگها درخشان هستند.
کتابی که شما را به گریه میاندازد
«ترغیب» کتابی برای رمانتیکها و خوانندگانی است که به اندازه کافی زندگی کردهاند تا از اشتباهات خود آگاه شوند. آن الیوت، شخصیتی ظریف، هوشیار، احساساتی و مهربان است. در ۱۹ سالگی، عاشق یک افسر دریایی جذاب اما بیپول به نام فردریک ونتورث شد، اما متقاعد شد که پیشنهاد ازدواج او را رد کند. اکنون او ۲۷ ساله است و احساس غم و پشیمانی میکند. سپس ونتورث دوباره وارد زندگی او میشود و فرصت دومی برای خوشبختی به او میدهد.
کتابی که میتوان ساعتها درباره آن حرف زد
وقتی جین آستن در ۴۱ سالگی درگذشت، مشغول نوشتن کتاب جدیدی بود. او ۱۱ فصل و کمی بیشتر از رمانی به نام «سندیتون» را برای ما به جا گذاشت. عنوان کتاب از یک استراحتگاه ساحلی جدید الهام گرفته شده است که شخصیت اصلی هوشمند و طناز داستان، شارلوت هیوود، به آنجا میرود. این مکان پر از سرمایهگذاران املاک، خودبیمارانگاران و یک اشرافزاده وسوسهگر است. شما میتوانید با صبر برای دوستانتان توضیح دهید که اگر نویسنده زنده میماند، این کتاب یک اثر فوقالعاده میشد.
کتابی که ممکن است شما را شگفتزده کند
«عقل و احساس» رمانی درباره دو خواهر نوجوان، الینور عاقل (۱۹ ساله) و ماریانان احساسی (۱۷ ساله) است. آستن ابتدا همدردی شما را با ماریان جلب میکند؛ او از تظاهر و دروغ بیزار است و غمانگیز پیانو مینوازد، اما نویسنده در ادامه به شما نشان میدهد که اشتباه کردهاید. ماریان کارها و حرفهای احمقانهای میزند. او با درختان صحبت میکند؛ فکر میکند یک زن در اواخر ۲۰ سالگی «هرگز نمیتواند امیدوار باشد که دوباره عشق بورزد یا عشق را برانگیزد»؛ به دنبال یک مرد خوشگذران میرود و هرگز طنز را درک نمیکند. از طرف دیگر، الینور به نظر کنترلشده است، اما در واقع پر از شور و غم است و حس شوخطبعی دارد. این داستان در واقع داستان اوست.
کتابی برای دوستداران حرفهای
وقتی کتاب «نامههای جین آستن» در اواخر قرن نوزدهم منتشر شد، بسیاری از خوانندگان ناامید شدند. بیشتر این نامهها به خواهرش کاساندرا نوشته شده بود (که احتمالاً نامههای جالبتر نویسنده را سوزاند) و شامل گزارشهایی درباره آبوهوا، بیماریهای اخیر خانواده و شایعات درباره همسایگان همپشایر بود. با این حال، زمانی که واقعاً با آستن آشنا شوید، میتوانید انواع شوخیها و زیرکیهای او را کشف کنید و با جملههای قصار تند و تیز او روبهرو شوید.
کتابی که باید به آن بازگردید
اگر فکر میکنید فانی پرایس، قهرمان این کتاب، یک دختر به ظاهر مودب و بیعیب است و این کتاب پس از «غرور و تعصب» درخشان، یک ناامیدی بزرگ است ، در اشتباه هستید! از برخی جهات، «منسفیلد پارک» عمیقترین رمان آستن است و به بررسی زندگی یک زن جوان تحت فشار، نادیده گرفتهشده و بسیار باهوش و با شور و اشتیاق میپردازد. فانی باید در حالی که به خود وفادار میماند، حماقتهای خانواده برترام را که او را به فرزندی پذیرفتهاند تحمل کند و از نقشههای مری کرافورد، زنی جذاب اما شیطانی، جلوگیری کند. یک قهرمان واقعی.
کتابی که شما را به خنده میاندازد
وقتی جین آستن ۱۹ یا ۲۰ ساله بود، «لیدی سوزان» را نوشت، یک رمان کوتاه در قالب نامهها که شخصیت اصلی آن لیدی سوزان ورنون، بیوهای زیبا و بیاخلاق در میانههای ۳۰ سالگی است. او دوست دارد مردان را فتح کند، هرچند آنقدر باهوش است که واقعاً با آنها رابطه برقرار نکند. نامههای طنزآمیز و بدبینانه لیدی سوزان به دوستش خانم جانسون (آلیشیا) بسیار خندهدار و شیطانی است.
شاهکار
«اِما»، طولانیترین و پیچیدهترین رمان آستن، به اندازه «مادام بوواری» یا «اولیس» اثری انقلابی است. این رمان تقریباً به طور کامل از دیدگاه قهرمانش، اما وودهاوس، روایت میشود که تقریبا در مورد همه چیز اشتباه میکند. خواننده باید اشتباهات و توهمات او را تجربه کند، بدون اینکه نویسنده راهنماییای برای درست کردن آنها ارائه دهد. اِما، که خود را یک وصلتساز خودخوانده میداند، با اطمینان از اینکه میداند دیگران چه فکر میکنند، به طرز فاجعهباری در زندگی دیگران دخالت میکند. این هوشمندانهترین داستان عاشقانه است، جایی که قهرمان تا زمانی که دیر نشده است، متوجه نمیشود که عاشق شده است. جین آستن درباره این رمان گفته بود: «من قصد دارم قهرمانی خلق کنم که هیچکس جز خودم او را دوست نخواهد داشت.»
جین آستن نویسنده انگلیسی است که روز شانزدهم دسامبر سال ۱۷۷۵ به دنیا آمد. آثار او ادبیات غرب را بسیار تحت تأثیر قرار داده است. شناخت «آستن» از زندگی زنان و مهارتش در گوشه و کنایهها، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کرد. او از سال ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۶، با نگارش چهار رمان «عقل و احساس»، «غرور و تعصب»، «منسفیلد پارک» و «اما» اعتبار یک نویسنده شناختهشده را به دست آورد.
«آستن» دو رمان دیگر را هم به نامهای «کلیسای نورثانگر» و «ترغیب» نوشت که هر دو در سال ۱۸۱۸ پس از مرگش به چاپ رسیدند و «سندیتون» تنها رمان ناتمام اوست.
دیدگاه