«سیاه» ما منتقد است نه گدا!

سال‌هاست که در آخرین روزهای سال سرخپوشان سیه‌چرده‌ای را می‌بینیم که ساز و آوازی دارند و البته دستی هم برای جمع‌آوری کمک‌های مردم، اما حقیقت این است که این تنها یک گرته‌برداری از سیاه اصیل نمایش‌های ایرانی است؛ سیاهی که مژده آمدن بهار را می‌دهد و بهلول‌وار مشکلات اجتماعی را به نقد می‌کشد و با طنازی شیرینش، خنده بر لب هموطنان می‌آورد.

«سیاه» ما منتقد است نه گدا!

در آستانه بهار میزبان مهدی صفاری‌نژاد و سبا اصلیان بودیم؛ زوج هنرمندی که با حضور در ایسنا قطعاتی سیاه‌بازی اجرا کردند.

صفاری‌نژاد، بازیگر و فعال تئاتری و مدرس نمایش‌های آیین سنتی از تاریخچه سیاه‌بازی گفت و تاکید کرد که سیاه در فرهنگ ما گدا نیست بلکه او مژده رسیدن بهار را می‌دهد.

او همچنین مراحل گریم و آماده شدن یک سیاه را برای اجرای برنامه بازسازی کرد.

اما اهل فن درباره پیشینه سیاه دیدگاه‌های گوناگونی دارند. دکتر محمد حسین ناصربخت، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده و کارگردان تئاتر، در مقاله‌ای که پیش‌تر به نگارش درآورده، دیدگاه‌های گوناگونی را که استادان نمایش و پژوهشگران حوزه اسطوره درباره تاریخچه و فلسفه سیاه دارند، به اختصار توضیح می‌دهد.

به باور او، عده‌ای این نقش را بازمانده نمایشگران سیه‌چرده‌ای می‌دانند که به شهادت تاریخ و ادبیات کلاسیک در دوران ساسانی از هندوستان راهی سرزمین ما شدند؛کولیان لعبت‌باز و بازی‌سازی که شادمانی را در کوی و برزن و بازار به ارمغان آوردند.

 گروهی دیگر، این نقش را نتیجه و حاصل الگو گرفتن وگرته‌برداری لوده پوشان حاضر جواب و بداهه‌گوی دسته‌های تقلید از رفتار جسورانه، لهجه ویژه و سبکسری‌های غلامان خانه‌زاد سیاه در منازل اعیان و اشراف در اواخر دوره قاجار تلقی کرده‌اند و بعضی، پدید آمدن آن را ثمره گسترش مقبولیت پیک‌های نوروزی باستانی می‌دانند و معتقدند که خاستگاه قهرمان محوری نمایش‌های شادی‌آور ملی را نمی‌توان و نمی‌باید در میهمانانی از آن سوی مرزها جست و بدین سبب، اسطوره‌شناس نام‌آوری چون شادروان استاد مهرداد بهار، حاجی فیروز و سیاه تخت‌حوضی و خیمه‌شب بازی را نمادی از سیاوش اساطیری می‌پندارد که پیراهن سرخش یادآور گذر از آتش است و چهره سیاهش، نشانه پختگی و دانایی ایزد-قهرمان باستانی است که هر ساله در آغاز بهار از جهان مردگان به سرزمین ما سفر کرده و در پر سیاوشان زندگی دوباره می‌یابد و یا پژوهشگری چون سودابه فضائلی، رنگ چهره و لباس وی را نشانه‌هایی بازمانده از آرایش نمادین بالاترین مراتب در آیین مهری و شخصیت مردم‌دوست و حقیقت‌جویش را نمادی از «فیروز مقدس» قهرمان اساطیری این آیین می‌داند و به راستی در سیاه تخت‌حوضی، تجمیع تمامی این صفات را می‌توان مشاهده کرد. خصائل و مهارت‌هایی که این نقش و نقش‌آفرینانش را محبوب قلب‌های شادی‌خواه ایرانیان ساخته است.»

منبع: ايسنا
کد مطلب: ۳۸۰۵۸۵
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت