مسئولانی که «میدانند» اما«نمیخواهند»!/تکیه بر تجربه«کلاه قرمزی»
سرنا_عوامل مجموعه طنز «شوخیشوخی» ضمن اشاره به دغدغههای این برنامه در حوزه محیط زیست و مسائل اجتماعی، از نسبت برنامههای انتقادی از این جنس با مردم و مسئولان گفتند.
«شوخی شوخی» یک مجموعه حدوداً ۲۰ دقیقهای با آیتمهای کوتاه کوتاه است که به صورت هر شبی با ۴۰ عروسک و با دو رویکرد محوری مسائل محیط زیستی و مشکلات اجتماعی روی آنتن شبکه سه میرود. عبدالله روا مجری، محمد لقمانیان کارگردان این مجموعه هستند و زنده یاد محمد ابوالحسنی تهیهکنندگی آن را برعهده داشت که حدود ۲ هفتهای میشود که کرونا او را از جامعه هنری گرفته است.
زنده یاد ابوالحسنی را بسیاری با صنعت پویانمایی میشناسند با حرکتی که برای سینمایی شدن این آثار شروع کرد و «تهران ۱۵۰۰» را ساخت و بعد مجموعههای کوتاه «دیرین دیرین» که قرار بود هم حرف داشته باشد و هم مخاطبش را در لحظات و دقایقی کوتاه شاد کرده و بخنداند.
«شوخی شوخی» هم جدیدترین و آخرین محصولی بود که برای مخاطبش عرضه کرد و منتظر بود تا در سال جدید این فضای جدید هم به بار بنشیند اما عمر خودش کفاف نداد که این به بار نشستن را ببیند.
* شما در مجموعه «شوخی شوخی» که این شبها روی آنتن میرود آیتمهای مختلفی طراحی کردهاید که موسیقی هم یکی از این آیتمهای ثابت است و به صورت یک بند طراحی شده است. دلیلش چه بود؟
محمد لقمانیان: موزیک و ترانه همیشه در هنر و فرهنگسازی قوی عمل کرده است و برای ریتم و رنگ و لعاب دادن به کار حس کردیم چنین آیتمی نیاز است. ما حرفهایی روزمره و در قالب شعر و ریتم داریم و احساس کردیم با شعر و نثر یعنی جملات مختصر در قالب موزون مخاطب حظ بیشتری میبرد. ما در تلویزیون به دلیل مناسباتی که دارد چیزی به نام بند نداشتیم که یک گروه بیاید، ساز بزند و شلوغ بازیهایی داشته باشد و ما دیدیم با عروسک میتوان کارهای مختلفی انجام داد.
خدا را شکر تلویزیون این اجازه را داد که بتوانیم خلاقیتهایی را هم نشان دهیم. سازهای این گروه بازیافتی است و اشیایی است که غیرمستقیم باز هم بتوانیم حرفمان را بزنیم و بگوییم با وسایل دورریز میتوان کار کرد. شهرام چهار مضراب و دکتر گوهر سخن نیز از کارکترهای این بند هستند که برای همین گروه طراحی شدهاند.
* شما چندین سال هم با ایرج طهماسب و تیم «کلاه قرمزی» همکاری داشتهاید آیا در طراحی شخصیتها و دیالوگهای این عروسکها از آن تجربه هم استفاده کردید؟
لقمانیان: من بیشترین تجربهام از برنامه کلاه قرمزی بوده است و از حضور آقای طهماسب استفاده بردم، خیلی از ایشان یاد گرفتم. اینکه چطور مثلاً به یک کاراکتر میرسید یا مردم چگونه کاراکتری را میپسندند و بر چه اساسی کاراکترها را دوست دارند؟ من هنوز اول راه هستم و خیلی از آموزههای ایشان را استفاده میکنم و امیدوارم که روزی برسد که نقص کارهایم کمتر و کمتر شود.
* برنامههای عروسکیای هم داشتهایم که آمدهاند و رفتهاند و نتوانستهاند موفقیت برخی عروسکهای شاخص یا برنامهای مثل «کلاه قرمزی» را به دست آورند. چه فرمولی دارد که برنامه یا عروسکها مورد توجه واقع شوند؟
لقمانیان: راحت بگویم؛ کاری که در آن پدرسوخته بازی نباشد میگیرد…
آقای ابوالحسنی تنها کسی بود که میگفت همان کاری را که خودت دوست داری انجام بده، مهم این است که کاری که عشق داری انجام دهی. من اصلاً ندیدهام که ایشان بگوید کاری انجام دهیم که به پول برسیم. * پدرسوخته بازی یعنی چه؟
لقمانیان: پدرسوخته بازی یعنی تهیه کننده یا هنرمند با خودش فکر نکند که فقط کاری انجام دهد که سریع به پول برسد، یعنی هنرمند باید عشق داشته باشد و من اولین جلسهای که با آقای ابوالحسنی داشتم همین را گفتم. بعد از کلاه قرمزی و ویدئوهای لقمه شو خیلی از تهیه کنندگان سراغ من آمدند و گفتند ما یک عروسک میخواهیم عین جناب خان یا عین شخصیتهای برنامه کلاه قرمزی که (به اصطلاح) بگیرد تا عروسکهایش را تولید کنند و تجاری سازی کنند. من تا این سخنان را میشنیدم میگفتم شرمنده شما هنوز نفهمیدهاید میخواهید چه کاری انجام دهید. آقای ابوالحسنی تنها کسی بود که میگفت همان کاری را که خودت دوست داری انجام بده، مهم این است که کاری که عشق داری انجام دهی.
من اصلاً ندیدهام که ایشان بگوید کاری انجام دهیم که به پول برسیم. تهیه کنندگان دیگر میگویند زودتر مثلاً تصویربرداری کنیم که کار تمام شود اما ایشان هیچ گاه عنوان نکرد که سه ماهه یا در فلان مدت کار را جمع کنیم وگرنه من ضرر میکنم. حتی شاید ضرر هم بکنند اما هیچ گاه به روی ما نیاوردند. واژه پدرسوخته بازی را شوخی میگویم ولی واقعیت این است که برای چنین کاری باید عشق باشد و برای پیدا کردن کاراکترها باید وقت بگذارید.
محمد بحرانی صداپیشه جناب خان و عروسک گردانهایش همه دوستان من هستند، شما نمیدانید که اینها چقدر عشق دارند و جناب خان مثل بخشی از وجودشان است. کلاه قرمزی که عروسک گردانش زنده یاد دنیا فنی زاده بود همینطور است. او با گریههای کلاه قرمزی گریه میکرد و با خندههایش میخندید. آقای طهماسب یک ماه قبل از اینکه پروژه «کلاه قرمزی» انجام شود و به خروجی برسد وقت صرف میکرد و با تک تک صداپیشهها و عروسک گردانها صحبت میکرد درباره حال خوب و درباره مسائل دیگر. زمان، انرژی خوب و عشق از این موارد است که میتواند به همان گرفتن کار کمک کند.
* چه دورنمایی برای برنامه «شوخی شوخی» دارید و فکر میکنید این برنامه تا چه زمانی ادامه یابد؟
محمد ابوالحسنی: فاز یک این مجموعه ۲۰۰ قسمت است که باید در هفت ماه پخش شود. اکنون از «دیرین دیرین» هم ۶ سال است گذشته است و برای «شوخی شوخی» هم باید با وسواس و دقت و آرامش پیش برویم و تیم، مسیر خود را بشناسد. ما هنوز شخصیتهای عروسکی را کم و زیاد میکنیم، تمرینهای مختلف انجام میدهیم تا ساختار کار دربیاید و به تدریج هم مشخص شود کدام عروسکها نزد مردم محبوب تر هستند، عروسکی هم که کمتر محبوب باشد به تدریج کمرنگ میشود. این کار برای ما مثل پروژهای هشت ساله است تا به مرور پروسه آن اصلاح شود. همین الان آقای «زل» یک عروسک دوست داشتنی است که طرفداران خودش را هم دارد و من عاشق او هستم.
لقمانیان: چون حرف نمیزند طرفدار دارد البته....
ابوالحسنی: هرچه به او میگوییم گوش میکند.
عبدالله روا: اگر به چشمهایش نگاه کنید البته حرفش را میزند.
* ما افراد زیادی را داریم که در حوزه عروسک دست به اجرا زدهاند و این اولین تجربه آقای روا در این حوزه است. چه شد که آقای روا برای اجرای این برنامه انتخاب شد؟
لقمانیان : ما دوست داشتیم مجریای داشته باشیم که بانمک باشد و با عروسکها ارتباط خوبی بگیرد. دوستانی را هم آوردیم و با آنها برنامه را ضبط کردیم. از حضورشان هم لذت بردیم اما هرچه پیش رفتیم حس کردیم عروسکها شاید با آن مجری همراهی نداشته باشند. با وسواس زیاد و با کمک آقای ابوالحسنی دوباره مشورت کردیم و به کمک دوستان شبکه سه و مشورتها و پیشنهادها به این نتیجه رسیدیم که با آقای روا صحبت کنیم. طی این صحبتها هم آقای روا خیلی با انرژی بود و بسیار انرژی مثبتی در همان برخورد اول نشان داد.
* تردیدی هم برای اجرای برنامه داشتید؟
روا: من همان برخورد اول برایم خوب بود (میخندند)
لقمانیان: ما دیدیم او ارتباط خیلی خوب و مثبتی با عروسکها دارد. تجربه زیادی در اجرا هم داشت و من برنامههایش را دیده بودم و در خاطرم مانده بود. سخت است که مجری برنامهای را اجرا کند و در ذهن بیننده باقی بماند. خیلی از مجریان برنامه اجرا میکنند و در ذهنها هم نمیمانند اما عبدالله روا خیلی خلاق و با دل و جرات است، به قول معروف دوربین را میخورد، به جای اینکه دوربین او را بخورد و خجالتی نیست. مثل برخی بازیگران معروف که دوربین را میخورند و صحنه را به دست میگیرند. [نمونه دوباره میآید و میگوید پشتکار خوبی هم دارد از او می پرسم نمک همراهی با برنامه عروسکی را هم دارند؟ که پاسخ میدهد بله بله البته سعی میکنیم صبحها با صبحانه به او نمک هم بدهیم که نمک او هم بیشتر شود و ادامه میدهد واقعاً وجود آقای روا در این برنامه بسیار عالی بود. نمونه در ادامه چند سوال سخت هم از من میپرسد که بعد با درخواست من آنها را آسانتر میکند]
* آقای روا خود شما هم درباره اجرای این برنامه توضیح میدهید؟ فکر میکنم نیاز دارد همزمان طنازی هایی هم در طول اجرا داشته باشید؟
روا: من اینطوری به کار فکر نکردم. برای من حس و حال درونی که از اجرای این برنامه ایجاد میشود مهم است. من همیشه اهل تجربههایی بودم که برایم جذاب باشد. همیشه به این فکر میکنم که کاری را انجام دهم که از آن نکتهای یاد بگیرم. بسیاری از برنامههایی که در سالهای گذشته اجرا کردهام کمتر آموخته است و البته تعدادی شان هم آموزشهایی داشته است. با این حال «شوخی شوخی» یکی از برنامههایی است که برایم مثل فیلم «نارنیا» که کمدی باز میشد و کاراکتر به دنیای جدیدی میرفت، بود. خیلی از آموختههایم در اینجا مرا به کسی تبدیل کرده است که تا چند ماه پیش نبودم؛ این برای من خیلی جذاب است، علی رغم همه سختیهایی که دارد و به همین دلیل است که میتوانم در این کار تاب بیاورم. من این را درگوشی به هر دو بزرگوار گفتهام، در شرایط مشابه من برای اینکه بتوانم در کنار آقای لقمانیان با این تجربه و آقای ابوالحسنی با چنین سوابقی باشم باید مبلغی هم پرداخت میکردم اما الان در کنار این دو بزرگوار هستم و دستمزد هم میگیرم و حتی میآموزم که اینها برای من جذاب است.
به هر حال هر کاری که به همین سختی باشد و از ۶ صبح تا ۶ شب آفیش داشته باشید، چالشهای مختلف دارد، گه گاه روی روح و فیزیک فرد تاثیر منفی هم میگذارد ولی از دور که آن را نگاه میکنم باعث افتخارم است و خیلی خوشحالم در کنار این بچهها هستم هم کار شریف و هم پرزحمت است. کاری که خلا آن به شدت احساس میشود، محمد لقمانیان و آقای ابوالحسنی میتوانند پرچم را بالا نگه دارند و فکر میکنم در رزومه نه چندان پرافتخار من نقطه درخشانی است.
ابوالحسنی: شاید عدهای وقتی برنامه را ببینند عروسکها در نظر اول دیده میشوند اما در حقیقت حدود ۷۰ یا ۸۰ نفر پشت این تیم هستند.
* و حتی طبق آفیشی که بیان شد به اندازه یک سریال برای همین ۲۰ دقیقه هر شب زحمت کشیده میشود.
ابوالحسنی: بله دقیقاً. به ویژه کسانی در این تیم هستند که هر یک در کار خود بهترین هستند. حدود ۸۰ نفر درگیر هستند چه کسانی که در خود این استودیو مشغول کار هستند و چه دیگران که در استودیوهای تدوین و… در حال پشتیبانی و آماده سازی کار هستند تا برنامهای درست و آگاهی بخش به تولید برسد. این برنامه سختیهای خاص خود را هم دارد. رساندن نوار به موقع به شبکه کار راحتی نیست. ما برخی از آیتمهای برنامه را هم به صورت کروماکی ضبط میکنیم و تیمی هم داریم که کارهای ویژوال افکت را انجام میدهد. عدهای حتی شبانه روزی کار میکنند. درست است که ما ۶ صبح تا ۶ شب ضبط داریم اما برخی دیگر بیشتر از این هم هستند و مثلاً بچههای تدوین گاهی شب اینجا میخوابند تا کار را به خروجی برسانند.
روا: محمد لقمانیان دور از جانش این اواخر مثل انیشتین شده بود آنقدر که درگیر کار بود. خود من هیچ گاه نمیتوانم چنین مسئولیت و کاری قبول کنم، حتی کار برخی از بچهها را که از محمد هم کمتر است باز هم نمیتوانم انجام دهم و برایم سخت است. انرژیای که من اینجا میگذارم البته بیش از حد توانم است چون میگویم همه خارج از حد توانشان کار میکنند پس من هم باید انرژی بیشتری بگذارم.
* پس تجربهای سختتر از همه اجراهای قبلی شماست؟
روا: از اکثر آنها سختتر است چون من برنامههای مختلفی داشتهام و حتی پیش آمده است که در کوه و بیابان برنامه اجرا کردهام و اگر بخواهم همه موارد را با هم بسنجم بله اینجا سختترین کاری میشود که من تا به حال در زندگی انجام دادهام.
[نمونه این بار یک برگه کاغذ برای محمد لقمانیان کارگردان برنامه میآورد که طی آن اعلام میشود یک پراید مشکی دم در پارک شده است اما حضور ویژه ترش برای تشکر از تهیه کننده است و آخرش هم با شوخی میگوید که هیچ چشمداشتی به کارت تهیه کننده ندارد و همه کارهایش را بدون چشمداشت انجام میدهد و خیلی آرام میگوید دو بگذار رویش! همه اینها را با لهجه ادا میکند و در این باره هم خوش توضیح میدهد]
* کمی درباره لهجه عروسک نمونه و حتی دیگر شخصیتها توضیح میدهید؟
نمونه: [خودش پیش قدم میشود که توضیح دهد و با همان لهجه شیرینش ادامه میدهد] بنده قزوینی هستم و از لهجههای دیگر هم الگوبرداری میکنم و در خدمت شمام. آقای لقمانیان عزیز ستاره کارگردانی، آقای روا ستاره اجرا و گل سرسبد مجلس، آن گل زیبایی که در صدر نشسته آقای ابوالحسنی… [این بار با اصرار کارگردان و مجری راضی میشود که صحنه را ترک کند و من ادامه سوالاتم را میپرسم]
* سراغ لهجههای مختلف رفتید نگران حاشیههایی که تا کنون در مجموعههای نمایشی به وجود آمده است نبودید؟
لقمانیان: ما به این دلیل از لهجه استفاده کردیم که خیلی از صداپیشه هایمان مسلط به این لهجهها بودند. نخواستیم لهجهای را مسخره کنیم، خواستیم بگوییم این عروسکها همه مردم ایران و یا نمونهای از آنها هستند. در جاهایی که مسلط بودیم و توانستهایم از این لهجهها بهره گرفتیم، بالاخره ما لهجههای بسیار شیرینی داریم. برای مخاطبان نیز خوشایند و جذابتر خواهد بود که عروسکها جملهای را با لهجه خاصی بیان کنند؛ بجای اینکه همان جمله به شکل ساده بیان شود.
* خود استفاده از عروسک در بیان مسائل چه نقشی دارد و چقدر کار را جذاب میکند؟
روا: بنظرم این برنامه با اقبال مواجه شده است و هرچه بیشتر پیش برویم عروسکها عضوی از اعضای خانواده خواهند شد و برای مردم جذابتر خواهند بود و بیشتر برنامه را پیگیری خواهند کرد. این را هم بگویم که آقای ابوالحسنی خیلی از بنده حمایت کردند و به من اعتماد داشتند که این کار سخت را به من سپردند. زیرا نقش من در این برنامه فقط مجری نیست بلکه برنامه گاهی به سمت بازی کردن (بازیگری) پیش میرود و مواردی بداهه گویی نیز داشتهام اما در مورد تمام مسائل و دغدغههایی که گفته میشود و مخاطب میبیند، با تیم برنامه همفکری داشتهایم و بر روی تمام موارد فکر کردهایم و اینها باعث شد از نظر ذهنی با آقای ابوالحسنی هم راستا شویم. [با پایان صحبتهایش نمونه دوباره وارد میشود و خودی نشان میدهد و شوخیهای بداهه اش را ادامه میدهد]
یکی دیگر از خوبیهای برنامه ما این است که توانست تولید برنامههای عروسکی دیگر را تسریع کند. ما در کار با عروسک پیشرو شدیم چون مدت زیادی بود که سازمان برنامه عروسکی چندانی نداشت * به نظر شما این عروسکها میتوانند برای مخاطب برند یا سلبریتی شوند؟
لقمانیان: چراکه نه؟ همان طور که جناب خان و کلاه قرمزی سلبریتی شدند، عروسکهای ما نیز میتوانند در طول زمان در دل مردم جا باز کنند.
ابوالحسنی: البته سلبریتی بنظرم در حال حاضر یک بار منفی پیدا کرده است. عروسکهای ما این قابلیت را دارند که در طول زمان محبوب مردم شوند چون برای مردم آشنا هستند و مثل خود مردم هستند. حرفهایشان از جنس دغدغههای خود مردم است و درنتیجه برای مردم دوست داشتنی خواهند شد و مردم به آنها توجه خواهند کرد.
یکی دیگر از خوبیهای برنامه ما این است که توانست تولید برنامههای عروسکی دیگر را تسریع کند. ما در کار با عروسک پیشرو شدیم چون مدت زیادی بود که سازمان برنامه عروسکی چندانی نداشت اما برنامه ما به استفاده از عروسک در برنامههای مختلف شتاب بیشتری بخشید. برنامههایی که در شبکههای مختلف از عروسک استفاده میکردند بیشتر شدند و در وی او دیها ما شاهد استفاده بیشتری از عروسکها هستیم. موج جدیدی از برنامههای عروسکی در تلویزیون راه افتاده است. در عین حال که این فضا رقابتی نیست و همه در کنار هم میتوانند کارهای نو و جدیدی ارائه دهند.
* نکتهای در صحبتهایتان درباره سیاهنمایی گفتید ممکن است حرفی که از زبان عروسکها بیان میشود خطاب به مسئولان سیاه نمایی تعبیر شود؟
ابوالحسنی: ما باور داریم حرفی که میزنیم درست است و بعد بیانش میکنیم و دغدغهها و حرفهای مردم را بیان میکنیم. آنچه که برای ما مهم است دغدغهها و مشکلات مردم است و نه مسئولان، برای همین به این فکر نمیکنیم و اهمیتی ندارد که آیا مسئولی از حرف ما ناراحت شد یا نه.
روا: اگر مسئول فرضی از حرف مردم واقعی بهش بر نخورد، از حرف عروسکهای ما نیز ناراحت نمیشود.
* زمانی درباره «دیرین دیرین» گفته بودید مورد تهدید و فشار قرار گرفتید؟
ابوالحسنی: فشار همیشه هست و خیلی مهم نیست اگر بخواهیم از این فشارها بترسیم، نباید برنامه بسازیم. اما باید اول باور کنیم حرف درست است بعد بیانش کنیم ما فرمایشی کار نمیکنیم ما در «دیرین دیرین» میگفتیم خودمان به این برسیم که حرف درست است و بعد بیان کنیم. لازم است در کارهایمان رضایت مردم را جلب کنیم در «دیرین دیرین» هم مدیری بالای سر ما نبود که بخواهیم نظر او را تامین کنیم و از او پول دریافت کنیم. اینجا هم به همین شکل وارد شدیم حرفی بگوییم که مردم دوست دارند. حرفی که درست است و اینکه مدیری زنگ بزند و بگوید ابوالحسنی این حرف را امشب بگو اصلاً کار را بدتر میکند.
[نمونه وارد میشود و او هم این بار به شوخی با مسئولان اشاره میکند و میگوید با شوخی میزنم حرف دلم را که مسئول بشنود این مشکلم را. ما با شوخی شوخی هم میخندانیم هم طنز بسیار خوبی داریم.]
ابوالحسنی: ما زمانی فکر میکردیم که مسئولین خیلی چیزها را نمیدانند و ما باید آن مشکلات را به ایشان بگوییم اما خودشان میدانند منتها نمیخواهند تغییری ایجاد کنند و دوست دارند همان روال خودشان را طی کنند.
روا: یک باور اشتباهی وجود دارد و من این فرمایش آقای ابوالحسنی را تایید میکنم. برخی فکر میکنند مسئولان ما دور از جونشان آدمهای کند ذهنی هستند و متوجه اوضاع نیستند، اینطور نیست. واقعاً برخی از آنها نمیخواهند کاری انجام دهند و اینطور نیست که همه مردم از همه مسئولان باهوشتر باشند اما یک سری مناسبات باعث میشود که این مسئولان کار مثبتی را ایجاد نکنند.
ابوالحسنی: گاهی هم بقدری درگیر جناحها و مسائل سیاسی و حزبی هستند که به اصلاح امور مردم نمیرسند. بنظرم خود مردم تغییر را میتوانند به وجود بیاورند و نباید منتظر باشیم دولت ایجاد کننده تغییر باشد.
روا: من میخواهم از نگاه پدرانه و دوستانه و بسیار حرفهای آقای ابوالحسنی تشکر کنم. من با تهیه کنندگان بسیاری کار کردم، تهیه کنندگان کمی حاضرند کار را تعطیل کنند چون متن مورد تایید کارگردان و گروه کارگردانی نیست و یا حتی از برخی قسمتهای ضبط شده چشم پوشی کنند و هزینهاش را هم متقبل شوند این را هم بگویم همه چیز را نمیتوان از دولت انتظار داشت. بعضی موارد را خود مردم باید رعایت کنند مثلاً اصلاح الگوی مصرف از خود مردم شروع میشود.
* در پایان این گفتگو نکتهای دارید که باقی مانده باشد؟
ابوالحسنی: از تیم خوبی که ساخت برنامه را همراهی میکنند، تشکر میکنم چون ساخت این برنامه بدون کمک آنها شدنی نبود. به نظرم زمان بهره برداری این برنامه از سال آینده خواهد بود چون برنامه جای خودش را پیدا خواهد کرد. خیلی دوست دارم با این کار در حوزه تجاری سازی برنامه عروسکی قدم بردارم به طوری که برنامه عروسکی مخاطب و بیزینس خاص خودش را داشته باشد و بتواند الگوی موفقی برای برنامه سازان عروسکی باشد.
روا: من میخواهم از نگاه پدرانه و دوستانه و بسیار حرفهای آقای ابوالحسنی تشکر کنم. من با تهیه کنندگان بسیاری کار کردم، تهیه کنندگان کمی حاضرند کار را تعطیل کنند چون متن مورد تایید کارگردان و گروه کارگردانی نیست و یا حتی از برخی قسمتهای ضبط شده چشمپوشی کنند و هزینهاش را هم متقبل شوند. تعداد زیادی از قسمتهایی را که گرفته شده است در نظر نگیرند به این امید که خروجی کار چیزی باشد که همه راضی باشند. آقای ابوالحسنی چنین نگاه و روشی دارد و این نگاه به ما کمک میکند.
اکثر قریب به اتفاق دوستان بیشتر از من در ساخت این برنامه نقش داشتهاند، اما من چون مقابل دوربین هستم بیشتر از همه دیده میشوم، از این دوستان ممنون هستم و امیدوارم مرا حلال کنند. مخصوصاً صدپیشگان عروسکها که همکاری بسیار نزدیکی با هم داریم مخصوصاً پیمان قریب پناه عزیز که صدای نمونه را میگوید.
لقمانیان: من هم از آقای ابوالحسنی و همه تیم تشکر میکنم. در هر برنامهای اگر میبینید که موفقیتی وجود دارد و خوب دیده میشود قطعاً به دلیل حال خوب عوامل پشت صحنه است. اینجا آدم بد من هستم که یک باره ممکن است صدایم بالا رود اما گروه تولید و پشت صحنه و صداپیشه و عروسک گردان اینقدر خوش اخلاق و صمیمی هستند و همه به هم احترام میگذارد که این حال خوب میگذارد کار هم خوب پیش برود.
شخصیت عروسکی نمونه هم با پایان نشست میآید و درد دلهای خود را میگوید و اینگونه آن را تمام میکند: شوخی شوخی پر از خنده است و درد دل اما همیشه یادت باشد که بتوانی در زندگی خوب بخندی.
منبع: مهر
دیدگاه