ما در مسیر دیزنی شدن هستیم
سرنا_نویسنده و کارگردان انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» گفت: با اعتماد به نفس کامل میگویم که ما در مسیر دیزنی شدن هستیم.
اشکان رهگذر، نویسنده و کارگردان انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» است که به گفته خودش در طول ساخت این انیمیشن سینمایی به مدت ۱۰ سال، خودش هم ساخته شده است و امروز، مدیرعامل استودیو انیمیشنی است که بیش از ۱۰۰ نفر از متخصصان و هنرمندان در آن مشغول به کار هستند. با رهگذر درباره دلیل عدم موفقیت اکران «آخرین داستان» در ایران، بازخوردهای خارجی و تجربهاش اولین انیمیشن سینماییاش صحبت کردیم که در این موارد پیش از این کمتر صحبت کرده بود.
در حال حاضر از ساخت انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» که در سال ۱۳۸۷ آغاز کردید، ۱۲ سال میگذرد. «آخرین داستان» موفقیتها و دستاوردهای زیادی داشت و توانست از مرزهایی بگذرد که تا پیش از این انیمیشن سینمایی ایرانی دیگری نتوانسته بود از آنها بگذرد. با این حال اگر فرصتی برای بازگشت به گذشته داشته باشید، بازهم «آخرین داستان» را میسازید؟
نمیتوانم بگویم اگر به گذشته بازگردم «آخرین داستان» را نمیسازم، چون به آن وابستگی دارم و فکر میکنم در زمان ساخت این انیمیشن خودم هم ساخته شدم و تجربیات بسیاری کسب کردم. ولی اگر با همین تجربهای که امروز دارم به گذشته باز میگشتم، سعی میکردم پروژهای سادهتر و کوچکتر را انتخاب کنم. چون در روند تولید این انیمیشن فشار زیادی را تحمل کردم و این فشارها برای من بهایی داشت.
انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» علیرغم تمام موفقیتها و دستاوردهایش در اکران موفق نبود. البته تا جایی که میدانم این انیمیشن در گروه آزاد و به شکل تک سئانس در سالنهای سینما اکران شد. ولی میخواهم تحلیل خودتان را در این باره بدانم. به نظر شما بخشی از این ماجرا میتواند به جایگاه انیمیشن ایرانی در سینمای ایران و بین مخاطبان داخلی بازگردد؟
میتوانیم بگوییم «آخرین داستان» بیشتر در اکران ایران موفق نبود، آنهم به خاطر نکتهای است که به آن اشاره کردید. این انیمیشن اکران بسیار بدی در ایران داشت یعنی در بهترین شرایط ما در اکران «آخرین داستان» ۳۰ سالن و در شرایط معمول حدود ۱۲ سالن در سراسر کشور به شکل تک سئانس در اختیار داشتیم. تک سئانسهایی که معمولاً از خلوتترین ساعات سالنهای سینما انتخاب میشدند. با در نظر گرفتن این شرایط حتی نمیتوانیم بگوییم این انیمیشن فروش بدی داشت. مخصوصاً که اکران ما تحت تأثیر اتفاقات داخلی کشور قرار گرفت یعنی قطعی اینترنت در آبان ۱۳۹۸، تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و ترور سردار سلیمانی. این اتفاقات فضای جامعه ایران را بشدت تحت تأثیر قرار داده بود. ناگفته نماند که به دلیل عدم برنامهریزی درست شورای اکران، همزمان با اکران «آخرین داستان»، یک انیمیشن سینمایی دیگر و سه فیلم سینمایی کودک و نوجوان هم اکران شده بودند. همه این عوامل در کنار هم دست به دست هم دادند تا فیلم آنطور که لایقش بود، دیده نشود. ولی با توجه به همه این شرایط، فروش نزدیک به ۵۰۰ میلیون تومان برای «آخرین داستان» قابل قبول بود. کمی از بازخوردهای مخاطبان خارجی بگویید. «آخرین داستان» در بیش از ۳۲ کشور نمایش داده شده است و در جشنوارههای مهمی مثل انسی فرانسه، بوچئون کره و سیتچز اسپانیا حضور داشته است. آیا توانستید بازخوردی از مخاطبان خارجی بگیرید؟
بازخوردهای خارجی بسیار متفاوت بود و البته به خاطر ادامه داشتن نمایش «آخرین داستان» در پلتفرمهای وی او دی خارجی همچنان ادامه دارد. در جشنوارههای خارجی اولین بازخوردی که ما از مخاطبان میگرفتیم این بود که اصلاً مگر ایرانیها میتوانند انیمیشن بسازند؟! برای همین اولین نکتهای که توجه آنها را جلب میکرد این بود که انیمیشنی با کیفیت و استاندارد جهانی از ایران نمایش داده میشود. بعد از نمایش «آخرین داستان» در جشنوارههای خارجی بود که پیشنهادهای متعددی برای همکاری و تولید مشترک به سمت ما آمد. یادم میآید که یکی از مخاطبان آرژانتینی فیلم برایم پیام جالبی فرستاده بود که از دیدن «آخرین داستان» بسیار لذت برده است و اشتراکات زیادی بین اساطیر ایران و امریکای جنوبی در فیلم پیدا کرده است. یا اینکه برخی از مخاطبان اسپانیایی درخواست دوبله فیلم به زبان اسپانیایی را داشتند. برخی میگفتند با اینکه فضای انیمیشن شما شبیه به انیمه است ولی حس خاصی دارد که انگار مختص ایرانیان است. در هر صورت نمایشهای خارجی ما همچنان ادامه دارد، حتی بزودی «آخرین داستان» در قالب دیویدی در امریکای شمالی عرضه خواهد شد.
قصد دارید در کار بعدیتان هم به سراغ شاهنامه و تاریخ اساطیری بروید؟
خیر، در حال حاضر قصد ندارم کارم را با شاهنامه ادامه بدهم. البته به قول دکتر خطیبی، شاهنامهپژوهی که در یکی از رونماییهای کمیک «آخرین داستان» تشریف آورده بودند، خاک شاهنامه دامنگیر است. این چنین هم هست. بیشتر از ۱۰ سال از عمر من هم با شاهنامه گذشته است. هر چقدر هم بیشتر این کتاب را میشناسم، بیشتر متوجه میشوم که چیزی از آن نمیدانم. امیدوارم روزی بتوانم با دانش و آگاهی بیشتر به سراغ یکی از داستانهای شاهنامه بازگردم و آن را به شکل انیمیشن بسازم.
فکر میکنید در چه شرایطی استودیو انیمیشن هورخش میتواند به جایگاه استودیوهای بزرگی مانند دیزنی، پیکسار و... نزدیک شود؟ آیا شما میتوانید چنین آیندهای را تصور کنید؟ بزرگترین رؤیای انیمیشنی شما چیست؟
من با اعتماد به نفس کامل میگویم که ما در مسیر دیزنی شدن هستیم. واقعیت این است که این شرایط را خود ما باید ایجاد کنیم. در شرایطی که هنرمندان استودیو به خودباوری برسند که ما واقعاً میتوانیم در سطح استودیوهای بزرگ دنیا کار کنیم، میتوانیم به چنین جایگاهی دست پیدا کنیم. شرط دوم هم این است که ایدهها و حرفهایی در ذهنم داشته باشیم و بگوییم که مردم در سراسر دنیا دوست دارند این حرفها را بشنوند. این بخش هم تجربه و تلاش بسیار زیادی میخواهد. بعد از آن است که میتوانیم به سراغ تأمین منابع مالی و امکانات برویم. ولی من فکر میکنم خودباوری، بالا بردن سطح معلومات و داشتن قصههای جذابی برای تعریف کردن قدمهای اول است و من آن روزی را که بتوانیم در سطح استودیوهای مطرح دنیا کار کنیم و به یک برند جهانی تبدیل شویم را دور نمیبینم.
نمیتوانم بگویم اگر به گذشته بازگردم «آخرین داستان» را نمیسازم، چون به آن وابستگی دارم و فکر میکنم در زمان ساخت این انیمیشن خودم هم ساخته شدم و تجربیات بسیاری کسب کردم. ولی اگر با همین تجربهای که امروز دارم به گذشته باز میگشتم، سعی میکردم پروژهای سادهتر و کوچکتر را انتخاب کنم. چون در روند تولید این انیمیشن فشار زیادی را تحمل کردم و این فشارها برای من بهایی داشت.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه