قصههای ایرانی گنج پنهان ما هستند
سرنا_هادی محمدیان، کارگردان انیمیشنهای فیلشاه و شاهزاده رومی از قصهگویی برای کودکان میگوید
100سال از ساخت نخستین انیمیشنها در جهان میگذرد. این هنر در ایران نیز بیش از 60سال قدمت دارد هرچند انیمیشن ایرانی سهم چندانی از بازار جهانی این تولیدات ندارد. با این حال هادی محمدیان، سازنده آثار موفقی مثل «فیلشاه» و «شاهزاده رومی»، معتقد است انیمیشن ایرانی روزبهروز بیش از قبل پیشرفت میکند و چندان عقبتر از سطح جهانی نیست. این روزها که کودکان فرصت و امکان بیرونرفتن از خانه را ندارند، فراهمکردن سرگرمیهای متنوع برای آنها کار دشواری است. محمدیان معتقد است که با تولید انیمیشنهای جذاب ایرانی، میتوانیم از این فرصت به بهترین شکل برای آموزش و تفریح کودکان استفاده کنیم. با محمدیان درباره فیلمسازی برای کودکان در روزگار کرونایی و قصههای ایرانی مناسب برای انیمیشنسازی گفتوگو کردهایم. بهنظر شما کودکان در شرایط قرنطینه، توقعات و نیازهای متفاوتی نسبت به قبل دارند؟ شرایط موجود، نیازهای کودکان را تغییر داده است. پیش از این، بچهها تحرک بیشتری داشتند اما حالا که امکان بیرونرفتن از خانه نیست، بچهها دچار کمتحرکی شدهاند و این موضوع آسیبهای خود را دارد. شکل زندگی روزمره کودکان تغییر کرده است. از طرف دیگر، والدین هم شرایط سختی را تجربه میکنند. قبلا میتوانستند کودکان را ساعتی بیرون ببرند، هم خودشان حال و هوایی عوض کنند و هم سرگرمی برای کودکانشان بسازند. اما خانهنشینی همهچیز را تغییر داده است. پرکردن ساعتهای شبانهروز بچهها، به چالشی بزرگ تبدیل شده اما این شرایط، پیامدهای مثبتی هم داشته است. این پیامدهای مثبت کدامند؟ ارتباط کودکان با فضای مجازی خیلی بیشتر از قبل شده و از آنجا که نمیدانیم این شرایط تا چه زمانی ادامه دارد، باید باور کنیم که رفتارمان با بچهها در حوزه رسانه و سرگرمی باید تغییر کند. سواد بصری بچهها در این دوران بالاتر رفته است. من معتقدم ذهنیت بچهها را باید خوب بسازیم، آنها نباید آثار ضعیف از نظر محتوایی و بصری ببینند تا سلیقهشان بهدرستی شکل بگیرد. والدین باید درباره این موضوع دغدغه داشته باشند؛ چرا که رسانه، به جزوی از سبکزندگی بچهها تبدیل شده است. بنابراین انتخابها باید با دقت بیشتری صورت بگیرد. از طرف دیگر انیمیشن و فیلم، کارکرد آموزشی هم دارد و از این جنبه نیز مهم محسوب میشود. بچهها همیشه در حال شناخت اطراف خود هستند و در این راه، انیمیشن به کمک والدین میآید؛ چرا که میتواند جهانبینی مشخصی برایشان ایجاد کند. همه حرفها و آموزههایی که گفتنشان برای والدین سخت است، با دیدن یک فیلم به کودکان منتقل میشود و این کارکرد، اهمیت زیادی دارد.
کرونا بر انتخابها و فعالیت شما در فیلمسازی چه تأثیری گذاشته است؟ تولید انیمیشن کار سخت و زمانبری است و نمیتوان دقیقا مشخص کرد که چه زمانی پخش میشود. به همین دلیل شرایط به شکل مستقیم بر محصول کار ما اثر نمیگذارد. اما درسهایی که از این شرایط گرفتیم و اصلاحاتی که در زندگی خود اعمال کردیم، بر شیوه فعالیت ما اثرگذار خواهد بود. در ناخودآگاه ما هم بعضی تغییرات بهوجود آمده که حاصل شیوه زندگی جدید است و این تغییرات در فعالیتهایمان دیده میشود. مثلا بهنظرم در دکوپاژهای این روزها، به چشمام آمده که شخصیت داستان، هیجان و دوندگی زیادی دارد. دنیای انیمیشن، دنیای رؤیاهاست و در آن به سراغ موضوعاتی میرویم که در واقعیت نمیبینیم. این روزها هم ردپای خود را بر رؤیاهای ما ثبت خواهد کرد.
بهنظر شما قصههای ایرانی چقدر قابلیت تبدیلشدن به انیمیشن را دارند؟ قصههای ایرانی، گنج دربسته ما هستند، نه اینکه قبلا گفته نشده باشند، بارها روایت شدهاند اما اتفاقا بد گفته شدهاند. کسی که وظیفه نمایش این گنج را دارد، باید بلد باشد از این گوهر درست استفاده کند و آن را به شکل زیبایی نمایش دهد. هنوز این اتفاق نیفتاده است. با وجود همه تلاشها، از نظر قصهگفتن دچار ضعف هستیم و در تبدیل متن به تصویر، چندان موفق عمل نکردهایم. این موضوع دلایل مختلفی دارد که در بحث ما نمیگنجد. نمیگویم قصههای ایرانی بهتر از بقیه قصههای دنیاست، اما ناشنیدهتر هستند و در برابر قصههای تکراری که بارها روایت شده، جای کار بیشتری روی آنها وجود دارد. امیدوارم روزی برسد که خودمان از این قصهها استفاده کنیم و این قصهها را متناسب با فرهنگ جامعه و روحیات بچهها، به فیلم و انیمیشن تبدیل کنیم. قصههای ایرانی پر از قهرمانان با ظرفیت خوب برای پرداختن است. با این همه نمونه پر زرق و برق خارجی، بچهها چقدر با انیمیشنهای ایرانی ارتباط برقرار میکنند؟ برای بچهها در مرحله اول، جذابیت و سرگرمی مهم است. البته اگر قصه ایرانی باشد، بچهها بیشتر لذت میبرند. کودکان ایرانی به اندازهای که یک کودک غیرایرانی از دیدن انیمیشن خارجی لذت میبرد، از این لذت بهرهمند نمیشوند چون آنها همان ماشینی را در فیلم میبینند که سوار میشوند، خانهای را میبینند که شبیه خانه خودشان است و رفتارهایی را تماشا میکنند که در جامعه هم دیدهاند، بنابراین برایشان نوستالژیک است. اما این ویژگی برای ما وجود ندارد. اگر قصههایی که فضای ایرانی دارند را بسازیم، قطعا بچهها بیشتر و کاملتر لذت میبرند. در نهایت فیلمساز محکوم به سرگرمکردن کودک است؛ چرا که بچهها ملاحظات بزرگترها را ندارند و اگر کار برایشان جذابیت نداشته باشد، همان دقایق اول ممکن است تماشای فیلم را رها کنند. ما هنوز به آن پختگی لازم برای ساخت انیمیشنی که در همان دقایق اولیه جذابیت لازم را داشته باشد، نرسیدهایم. کمپانیهای خارجی 100سال است انیمیشن میسازند و تجربه زیادی دارند، تجربه ما در کار استاندارد و حرفهای اندک است. خوشبختانه در مسیری فعالیت میکنیم که در سالهای آینده، آثاری قویتر و حرفهایتر خواهیم ساخت. شما برای شناخت بچهها، دنیای آنها و توقعاتشان چه میکنید؟ در قدم اول، با بچههایی که اطراف خودم هستند صحبت میکنم. در مراحل بعدی، سعی میکنم کودکی را در وجود خودم زنده نگه دارم و به تعبیری، دیرتر به دنیای بزرگسالان پرتکلف وارد شوم. مطالعه برای شناخت بچهها و رصد محصولاتی که برای آنها تولید میشود، در راه شناخت سلیقه و نیازهای آنها کمککننده است. گاهی کتاب قصههای کودکان را هم میخوانم تا با فضای کارهایی که در این حوزه انجام میشود، ارتباطم را حفظ کنم. خودتان در کودکی طرفدار چه برنامهها و کارتونهایی بودید؟ انتخابهای ما نسبت به حالا واقعا محدود بود. اما از بین کارتونهای آن زمان، واتو واتو در ذهنم ماندگار شده است. برنامه باغچه سبزیجات را هم دوست داشتم. سالهای بعد هم، طرفدار دوقلوهای افسانهای و فوتبالیستها شدم که آن روزها بین همسن و سالها محبوبیت زیادی داشتند. این روزها مشغول چه کاری هستید؟ کار سینمایی «بچه زرنگ» به مراحل انتهایی رسیده و موسیقی آن در حال ساخت است. بعد از آن احتمالا یک کار سریالی خواهیم داشت. در کنار اینها، فعالیتهایی غیر از انیمیشن در حوزه کتاب و مجسمهسازی هم دارم و فضاهای جدیدی را تجربه میکنم. خالق پرفروشترین انیمیشنها «فیلشاه» و «شاهزاده روم» در رتبههای اول و دوم پرفروشترین پویانماییهای بلند تاریخ سینمای ایران قرار دارند و هادی محمدیان، فیلمساز جوانی است که هردوی این آثار را کارگردانی کرده است. متولد سال 1361در تهران است. او از همان کودکی استعداد خود را در نقاشی نشان داد و بعدها در دانشگاه در رشته گرافیک تحصیل کرد. نخستین تجربه حرفهای محمدیان، کارگردانی هنری سریال پویانمایی «دره زنجفیل» برای کودکان بود که در سال 91تولید شد. تقریبا همه آثار محمدیان برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شدهاند؛ جز دو پویانمایی کوتاه و «پرواز تا بینهایت» و «مردی که خودش را کشت» که مخاطب بزرگسال دارند.
منبع: روزنامه همشهری
دیدگاه