بررسی سازوکار ادبیات بهمنزله «اُبژه انتقالی»
«چرا ادبیات؟ بهسوی رویکردی بدیل در خوانش و تدریس ادبیات» توسط نشر سیاهرود منتشر شد. بررسی سازوکار ادبیات بهمنزلۀ «اُبژه انتقالی» و تحلیل کارکرد آن در ارتباطات فرهنگی از مباحث کتاب است.
کتاب «چرا ادبیات؟ بهسوی رویکردی بدیل در خوانش و تدریس ادبیات» بهقلم کریستینا ویشر برانز و ترجمۀ مرضیه عاشوری با مقدمه و ویرایش مسعود فرهمندفر، در شمارگان هزار نسخه، ۱۹۰ صفحه و بهای ۳۶ هزار تومان توسط نشر سیاهرود در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
این کتاب پرسش مهمی را جلوی ما قرار میدهد؛ چرا ادبیات میخوانیم؟ ادبیات تجربهای سازنده است که چشماندازمان را وسیعتر میسازد و یاریمان میدهد به درک بهتری از «خویشتن» برسیم. همچنین، مواجهه با ادبیات بر ما تأثیر میگذارد، احساسات ما را برمیانگیزد و ذهن ما را هشیار و حساس نگاه میدارد. آشنایی با ادبیات موجب تقویت احساس مشترک یا همحسی (empathy) میشود. ما با خواندن ادبیات یاد میگیریم خود را بهجای شخصیتهای دیگر تصور کنیم و بکوشیم از زاویۀ دید آنان به مسائل نظر کنیم و در نتیجه، از خودمحوری فراتر رویم. این تمرینی است برای زندگی اجتماعی بهتر. کریستینا ویشر برانز از اهمیت ادبیات در سلامت روانی و اجتماعی بشر میگوید و اینکه نحوۀ درستِ تدریسِ ادبیات تا چه اندازه میتواند ما را در رسیدن به این مهم یاری دهد. بدون درک واضح از ارزش مطالعۀ متون ادبی، مطالعۀ ادبیات سودمند نخواهد بود.
کتاب حاضر در پنج فصل سامان یافته است. فصل نخست («مقدمه») به طرح مسأله و بیان اهمیت آن میپردازد. نویسنده میگوید در چند دهۀ اخیر با پیشیگرفتنِ اقتصاد بازار و ملاحظات مالی بر دیگر ملاحظات، پژوهشگران علوم انسانی و بهویژه ادبیات، با نیاز به توجیه فعالیت خود مواجه شدهاند. از این رو، برای شکوفایی و شاید حتی بقای حرفۀ مطالعات ادبی، بیانِ متقاعدکنندهترِ «ارزشمندیِ» فعالیتهای ادبی امری ضروری است.
نویسنده در فصل بعد («چرا باید ادبیات بخوانیم؟») از اهمیت تلفیق «خواندن برای آموختن» و «خواندن برای لذتبردن» میگوید، به بررسی سازوکار ادبیات بهمنزلۀ «اُبژۀ انتقالی» میپردازد و کارکرد ادبیات را در ارتباطات فرهنگی مطالعه میکند. در فصل بعد، «کاربرد سازندۀ مطالعۀ ادبیات» به بحث و بررسی گذاشته میشود و نویسنده از شگردهای خوانش ادبیات میگوید. همچنین، ویشر برانز از دو راهبرد «استغراق» و «تأمل» یاد میکند و کارکرد هر یک را در فرآیند خوانش متن ادبی مشخص میسازد.
در فصل بعد، برداشتهای اخیر از آموزش ادبیات و تأثیر بالقوۀ آنها بر استفادۀ سازنده از ادبیات توسط دانشجویان بررسی و بر نکات مثبتِ آموزش ادبیات با مشارکت فعال دانشجویان تأکید میشود. در فصل پایانی («بهسوی آموزش ادبیات همسو با کاربرد سازندۀ ادبیات»)، اصول آموزش و نحوۀ ایجاد فضا برای دانشجویان تشریح میشود و در خاتمه، ایدههایی برای تمرین و کاربست نظریهها در اختیار خوانندگان قرار میگیرد. مخاطبان این کتاب دانشجویان، پژوهشگران و در واقع تمام علاقهمندان به مطالعات ادبی هستند.
منبع: مهر
دیدگاه