دست های پشت این پرده رنگی است!
عباس بلوکی فر را میتوان از تاثیرگذاران و پیشکسوتان نقاشی به سبک قهوهخانهای دانست. او رنگ بر پردههای بزرگ میزد و با زبان نقش، راوی داستانهایی رزمی، مذهبی و ... بود.
تولد آدمی و دنیایی که در آن زمان، اطرافش جریان دارد بی شک تاثیر فراوانی بر شکلگیری نگاه او به زندگی خواهد داشت. بلوکی فر نیز در دوران کودکی چشم بر تابلوهای نقاشی قوللر آغاسی، هنرمند نامدار نقاش سبک قهوهخانهای دوخت؛ همین زمینهساز ورودش به دنیایی شد که دور تا دورش را پردههایی آغشته به رنگهای روغنی پوشانده است.
بلوکیفر با ورود به عرصه نقاشی قهوهخانهای، هنر و استعدادش را به ترمیم تابلوهای قدیمی متمرکز کرد. این هنرمند پس از مدتی خود دست به قلم برداشت و با جادوی رنگ، بر روی پردهها قصه گفت.
نخستین تجربیات بلوکیفر از نقاشی قهوهخانهای را میتوان در زمینه نقش زدن از قیام مختار و جنگ رستم و سهراب دانست. نقوشی که در زمان خود میتوانست با طرحهای هنرمندانی از جمله بلوکی فر، مردم را گرد هم آورده و به تماشای رنگها و شنیدن داستانها بنشاند.
او یکی از هنرمندان آخرین نسل از بازماندگان جریان نقاشی قهوهخانهای بود که در سال ۱۳۷۵ بر این راه قدم نهاد تا در فرهنگسرای نیاوران، مدرسهای را برای این هنر راهاندازی کند. این قدم البته در نهایت ناکام ماند و امروزه با درگذشت پیشکسوتان این سبک، مهجور مانده است.
عباس بلوکیفر هم از هنرمندانی است که با درگذشتش این سبک از نقاشی بیش از پیش به غروب خود نزدیک شد. او در پنجم مهر ماه سال ۱۳۷۹ چشم بر جهان بست و نقاشی قهوهخانهای را تنها گذاشت.
عباس بلوکیفر
موزه هنرهای معاصر
بلوکی فر بخش قابل توجهی از فعالیت خود را در شهر مشهد انجام داد. او در این شهر ۴۰ پرده را نقش زد و بسیاری را بازسازی کرد. پس از مدتی بار دیگر در شهر تهران به فعالیت خود ادامه داد و حالا برخی آثار به جا مانده از او در موزهها نگهداری میشود. مهمترین آثار این هنرمند را میتوان پردههای «روز عاشورا»، «جنگ خیبر» و «بارگاه کیخسرو» دانست. آثاری که از دل استعداد، هنر و آرمانهای او برآمده است.
این نقاش سبک قهوهخانهای در کنار هنرمندانی از جمله حسین قوللر آغاسی، محمد مدبر، حسن اسماعیلزاده، فتحالله آغاسی و حسین همدانی، طی دهههای ۲۰ و ۳۰ که اوج شکوفایی نقاشی قهوهخانهای محسوب میشد، دهها اثر را با این سبک خلق کردند. سبکی که میتوان آن را از جمله مردمیترین هنر این سرزمین دانست؛ چرا که در میان مردم عامه جریان داشت و توجه مردم را به سمت خود جلب میکرد.
حالا با گذشت دوران اوج این سبک و درگذشت هنرمندان معاصرش همچون عباس بلوکیفر، نقاشی قهوه خانه ای در خطر زدوده شدن از حافظه های جوانان قرار دارد و این سبک مهجور برای گرفتن جانی دوباره نیاز به پایگاهی جامع دارد که با محقق شدن آن آحاد مردم به این هنر نقاشی دسترسی داشته باشند و از دل استعدادهای پنهان، بلوکیفرهای دیگری رنگها و نقشها را ماندگار کنند.
دیدگاه