«شهربانو» فیلمی است درباره خانواده/ روایت قصه زنی متفاوت
عصر روز یکشنبه ۶ شهریور ماه فیلم سینمایی «شهربانو» اکران و پس از آن نشست نقد و بررسی این فیلم سینمایی در فرهنگسرای ارسباران در قالب پانصد و پنجاه و سومین نشست باشگاه فیلم تهران با حضور مریم بحرالعلومی (کارگردان) پژمان تیمورتاش (نویسنده)، سامان صفاری (بازیگر)، زهرا اردکانیفر (منتقد) و کورش جاهد (مجری و کارشناس) برگزار شد.
در ابتدای این نشست زهرا اردکانیفر اظهار داشت: پیش از اینکه خانم بحرالعلومی را ببینم فکر نمیکردم کارگردان فیلم «شهربانو» خانمی جوان باشد. این اتفاق که نسل جوانی از فیلمسازان زن امروز فیلم میسازند و ما از نگاهی زنانه صدای زنان جامعه را میشنویم بسیار خوشحالکننده است.
جاهد در ادامه نشست اظهار داشت: بر خلاف روال سالیان گذشته که معمولاً در فیلمها، کاراکترهای مرد قهرمان قصه هستند و حتی در فیلمهای عاشقانه این مردها هستند که عاشق میشوند و قصه را جلو میبرند امروز در دنیا شاهد هستیم که کاراکترهای زن پر رنگتر شدهاند و در سینمای ما نیز چنین فیلمهایی بسیار دیده میشود.
در ادامه خانم اردکانیفر خاطرنشان کرد: در سینمای زنانه معمولاً دو مطلب مطرح است، اینکه فیلم زن محور باشد و قهرمان یک کاراکتر زن باشد و وجه دیگر نگاه زنانه نسبت به موضوعات است که امروز فیلمنامهنویسها و کارگردانهای زن این وجه را تحقق میبخشند و نگاه زنانه وارد سینمای ما شده است.
اردکانیفر در ادامه گفت: همواره فیلمسازان مرد هم هستند که فیلمهای زنانه ساختهاند اما این نگاه از بیرون است و وقتی خود زنان درباره مسائل خود فیلم میسازند نگاه کاملاً از درون و عمیقتر است و من از این نگاه استقبال میکنم. وقتی فیلم را اولین بار دیدم یک پرسش در ذهنم شکل گرفت که ما چند شخصیت غالب در فیلم داریم که آنها را نمیبینیم و در واقع با فیلمی مواجه هستیم که مرد داستان غایب است و هیچگاه تأمینکننده زندگی نبوده و زن خودش دست به کار زده و در جریان اتفاقات قرار گرفته است. در واقع در این زندگی مرد حضور فعال و ثابت ندارد و فیلم قصه یک زن بدسرپرست را روایت میکند و ما را وارد جهان زندگی زنان بدسرپرست میکند.
در ادامه این نشست پژمان تیمورتاش خاطرنشان کرد: از اطلاق این واژه فیلم زنانه یا مردانه دوری میکنم. «شهربانو» فیلمی است درباره خانواده و تلاشی برای حفظ خانواده را در آن میبینیم. سالهاست که زنها نقش خیلی مهمی را در این مملکت بازی میکنند و ما در طبقات مختلف شهربانوهای مختلفی داریم و نمیتوانیم از این آدمها چشمپوشی کرده و دوری کنیم.
وی افزود: ایده فیلم از محله خودمان شکل گرفت. ما در محلهای زندگی میکردیم که در یک خانواده سالها مادر غایب بود و یک روز مادر به این خانه برگشت و آنها از آن محله رفتند. برای من سالها این سوال مطرح بود که مادرشان در این سالها کجا بوده و با همین ایده و شرایطی که این خانواده داشت اتدهای مختلفی زدم و به این فیلمنامه رسیدم.
در ادامه اردکانی فرد اظهار داشت: میخواهم درباره شخصیت خود شهربانو صحبت کنیم تا بدانیم با چه انسانی روبرو هستیم. در این قصه ما یک زن زندانی متفاوت میبینیم که از ابتدا پوشش خوبی دارد، متین است و با افراد به خوبی برخورد میکند. این کاراکتر به خودی خود بسیار جالب است و وقتی وارد شخصیت او میشویم با زنی قوی و خطاکار مواجه میشویم که با قدرت پای اشتباهاتش ایستاده است و بهای این اشتباهات را هم پرداخت میکند، از مشکلات فرار نمیکند و در حالیکه بچهها او را حذف کردهاند همچنان با تمام انرژی که دارد برای فرزندانش تلاش میکند.
در ادامه جاهد نیز طی اظهاراتی خاطرنشان کرد: در واقع ما در تاریخ سینما ملودرامهایی داریم که زنها شخصیت اصلی هستند اما در آنجا زن بسیار ضعیف و شکننده است و به نوعی شخصیت ستمکشیده دارد که کلیت فیلم را میتوان اشکانگیز دانست اما در فیلمهایی چون «شهربانو» ما زنانی قدرتمند را شاهد هستیم.
اردکانی فرد تأکید کرد: دقیقاً نکته مثبت این فیلم همین است. در بخشهای مختلف فیلم، شهربانو بارها با خبرهای بدی مواجه میشود، در ابتدا شوکه شده، شاید لحظهای دچار فروپاشی شود ولی خیلی سریع از این حالت بیرون میآید و برای پیگیری مسئله تازه اقدام میکند. فیلمهای اجتماعی ما معمولاً در فضای یأس و ناامیدی پیش میروند ولی این فیلم در حالیکه شرایط سختی را به تصویر کشیده است اما راه را نمیبندد و شخصیت اصلی در مسیر پیشرفت قرار میگیرد و این نکته بسیار مثبتی در «شهربانو» است.
در ادامه بحرالعلومی نیز طی اظهاراتی گفت: وقتی در یک فیلم کارگردان خانم و نویسنده آقا است نوعی تعادل بین زنانگی و مردانگی جاری در فیلم ایجاد میشود. من در پروسه نگارش فیلمنامه بیشتر سمت مردان ایستاده بودم و اتفاقاً آقای تیمورتاش طرف زنان میایستاد و این اتفاق واقعاً خوبی بود.
وی افزود: من هم به شخصه از واژههای مردانه و زنانه دوری میکنم و حتی اگر معضلی زنانه را مطرح کردهام، قرار نیست قضاوت کنم و راهکار ارائه دهم.
بحرالعلومی در پاسخ به پرسشی درباره این موضوع که چرا مردان فیلم همگی وجههای منفی دارند، گفت: همه مردان فیلم بد نیستند، اتفاقاً شخصیتهایی مثل پسر شهربانو هستند که کاراکترهای مثبتی دارند و پشت خانوادهشان میایستند. کاراکتر بهرنگ علوی نیز نگاهی انسانی دارد و این را به وضوح در بخشهایی از فیلم میبینیم. کنشها و واکنشهایی که در فیلم میبینیم ربطی به جنسیت ندارند و برخی افراد در موقعیتها کارهایی میکنند که طبیعی است و به نظر من تعادل جنسیتی در «شهربانو» کاملاً به چشم میخورد.
این کارگردان در ادامه درباره متفاوت بودن شخصیت شهربانو نسبت به اکثر کاراکترهای زن در سینمای ایران گفت: اتفاقاً جذابیت طرح این فیلمنامه در همین بود، ما در سینمای ایران بهتر است چنین شخصیتهای زنی هم ببینیم. سعی ما بر این بود که بدون تقدسزدایی از جایگاه مادر، زنی خطاکار را روایت کنیم که برخی مواقع میتوان به او حق داد و برخی مواقع به او حق نمیدهیم.
وی درباره ایفای نقش سامان صفاری در نقشی متفاوت گفت: سامان صفاری را پیش از این معمولاً در نقشهای اتوکشیده میدیدیم و در این فیلم کاملاً خطر ایفای یک نقش کاملاً متفاوت را پذیرفته و اتفاقاً در این فیلم بازیگران دیگری هم هستند که قالبهای خود را شکستهاند و موفق بودهاند.
در ادامه این نشست سامان صفاری نیز طی اظهاراتی گفت: سکانسی که علیرضا همراه با مادرش در خیابان قدم میزند یکی از سختترین سکانسهایی بود که در دوران بازیگریام بازی کردم. علیرضا در زندگیاش یک خلاء احساس میکند و آن هم نبود پدر است، پدری که آنها را رها کرده و علیرضا سعی میکند شبیه پدر نباید.
وی درباره لحن شخصیتش در فیلم گفت: لحن علیرضا خواسته کارگردان بود و باید بگویم که خودم هم عاشق کاراکترهای اتونکشیده هستم و کاراکترهای اتوکشیده که معمولاً بازیگران خاصی دارند را نمیپسندم. من خودم در روستایی در یزد به دنیا آمدهام و اتفاقات زیادی در زندگیام رخ داده است. درباره فیلم «شهربانو» باید بگویم که برایم همچنان سوال بزرگی است که چرا این فیلم در جشنواره فجر نبود در حالیکه من همه فیلمهای جشنواره را دیدم و فکر میکنم «شهربانو» اتفاقاً از کیفیت بالاتری نسبت به آنها برخوردار بود اما با این حال موفقیت این فیلم در جشنوارههایی چون جشنواره سیدنی، شهر و داکا زحمات همه ما را با شادی تمام کرد.
در ادامه بحرالعلومی خاطرنشان کرد: در این فیلم همه با عشق و علاقه حاضر شدند و سامان صفاری در فیلم بعدی من هم حضور دارد و اتفاقاً آنجا هم نقشی متفاوت بازی میکند. افراد زیادی از من پرسیدند که چرا این فیلم در جشنواره نبود اما من همیشه میگفتم که قطعا این فیلم در سلیقه افراد تصمیمگیرنده برای جشنواره نبوده و خوشحالم این فیلم توانست موفقیتهای بینالمللی بسیاری کسب کند.
در ادامه اردکانیفر خاطرنشان کرد: درباره رویکردی که نسبت به فیلم داشتم باید بگویم وقتی یک فیلم را از منظر زنانه تفسیر میکنیم منظورمان مقابله با مردسالاری یا حتی زنسالاری نیست. منظور من جهان صرفاً مردانه یا زنانه است که هر کدام با توجه به تجریباتشان درک متفاوتی از زندگی دارند. در پرداختن به قصههای اینچنین باید بگویم که حتی ما دانشجویان و مددکاران اجتماعی وقتی میخواهند درباره یک زن بدسرپرست تحقیق کنند، مرد را کاملاً نادیده میگیرند و در این فیلم هم فیلمساز توجه کمتری به مرد دارد. کاش فیلمهایی درباره این موضوع هم ساخته شوند که ما مرد قصه را هم ببینیم و «شهربانو» هم میتوانست این رویکرد را داشته باشد.
در ادامه این نشست کارگردان فیلم «شهربانو» خاطرنشان کرد: در یک فیلم ۹۰ دقیقهای کارگردان و نویسنده فرصت چندانی برای بیان همه مسائل مربوط به موضوع را ندارند. کمبود زمان باعث شد تا ما حداقل در حد چند دیالوگ به این مسئله بپردازیم، به عنوان مثال در بخشی از فیلم فرزند شهربانو درباره پدرش میگوید؛ اگر او را رها میکردی تا آخر عمرش جگر میفروخت. در واقع در جامعه ما مردان بسیاری را میتوان مثال زد که درگیر یک چرخه تکراری روزمره شدهاند و آنهم تغییر نمیکند. مرد قصه ما اتفاقاً مرد بدی نبوده، فردی بوده که اطرافیانش از او رضایت دارند اما او نمیتوانسته موجب رضایت همسرش و پیشرفت خانواده باشد.
در ادامه اردکانیفر اظهار داشت: بله پرسشهای بسیاری درباره این موضوع مطرح است و ما نمیدانیم که چرا مرد بعد از ماجرایی که اتفاق افتاده هیچگاه برنگشته، او کجا رفته و در واقع این میل وجود دارد که او را بیشتر بشناسیم. من فکر میکنم برای آسیبشناسی روی جهان مردانه باید بیشتر کار شود و فیلمسازان میتوانند در این زمینه عملکرد مثبتی داشته باشند.
تیمورتاش در ادامه این نشست درباره شخصیت شهربانو در این فیلم گفت: کاراکتر شهربانو است که درام را جلو میبرد، شاید اصلاً او باعث شده که شوهرش منفعل، پسرش پرخاشگر و دخترش دروغگو باشد و در واقع اینها حاصل فداکاریهای این فرد است. من این انتقاد را به خیلی از مادرهای ایرانی دارم که صرفاً با فداکاریهایشان باعث شدهاند که فرزندانشان راههای غلط بروند و در بسیاری مواقع ممکن است این اتفاق حاصل عملکرد زن نسبت به همسرش باشد.
وی در پایان اظهار داشت: اینگونه آثار که در اکران مهجور میمانند به حمایتهای دیگری نیاز دارند و اینگونه جلسات میتوانند به معرفی این فیلمها کمک کنند و «شهربانو» میتواند اینگونه دیده شود.
دیدگاه