حضور گلاب آدینه، شرط ساخت یک فیلم
"فیلم «دوباره زندگی» متعلق به قشر و یا رده سنی خاصی نیست، متعلق به سلیقه خاصی هم نیست، این فیلم برش عکاسی شدهای از زندگی همه آدمهاست که آیندهی نه چندان دورشان را نقاشی میکند."
رضا فهیمی کارگردان فیلم «دوباره زندگی» که اکنون روی پرده سینماهای گروه هنرو تجربه نمایش دارد، درباره نحوه ساخت اولین فیلم بلند سینماییاش توضیح داد: بعد از فیلم کوتاه «کودکان ابری» به دلیل اینکه این اثر توانست مخاطب زیادی را جذب کند به من پیشنهاداتی برای ساخت فیلمهای بلند میشد و تهیهکنندگانی تماس میگرفتند ولی من میخواستم که در فیلم بلند هم فضای شخصی خودم را داشته باشم و خودم سناریوی آن را بنویسم. البته در نهایت این اتفاق رخ نداد با این وجود برای کار دومم خودم در حال نوشتن یک فیلمنامه هستم.
او ادامه داد: از بین فیلمنامههایی که خوانده بودم این اثر موقعیتی به شدت کودکانه و حس و حالی داشت که مورد علاقه من بود زیرا در فیلمهای کوتاهم نیز با کودکان کار کرده بودم و رابطهام با آنها بسیار خوب بود و همیشه به این فکر میکردم که اگر من وارد سینمای داستانی بلند شوم دوباره فضایی کودکان خواهد داشت یا نه که در واقع ۱۸۰ درجه مخالف آن اتفاق افتاد. با این حال زمانی که من فیلمنامه را خواندم حس خواندن یک فیلمنامه کودک داشتم، سادگی و روانی و کاراکترهای موجود در آن به جهت اینکه سن و سالی از آنها گذشته است، مانند یک کودک نیاز به مراقبت و محبت دارند. به همین دلیل پذیرفتم این فیلمنامه را بسازم.
این کارگردان افزود: بعد از چند بار بازنویسی وارد پروسه انتخاب بازیگر شدیم از ابتدا گزینه من آقای شمس لنگرودی و گلاب آدینه بود. علت انتخابم هم این بود که این اثر یک فیلمنامهای ساده داشت و صرفاً با خلق یکسری از موقعیتها میتوانست این سادگیها را به تصویر بکشد که البته کار به شدت سختی بود. زمانی فیلم بازیگران زیادی دارد و خرده پیرنگهای زیادی دارد و نهایتاً اگر از نظر محتوا به مخاطب چیزی داده نشود، فیلمی دیده که خسته هم نشده و تا پایان هم آن را تماشا کرده است. مثل خیلی از فیلمهایی که در سینمای بدنه میتوانید ببینید. اما این فیلم تنها دو بازیگر دارد و باید از نظر فضاسازی با توجه به سن و سالشان به گونهای این ارتباط برقرار شود که به سادگیِ فیلم لطمه وارد نشود.
فهیمی با تاکید بر اینکه "میخواستیم در این اثر پیامی را به صورتی صمیمانه بیان کنیم" گفت: سعی کردیم کمترین قضاوت را داشته باشیم و به کسی خط و جهتدهی هم ندهیم. بلکه تنها میخواستیم روایتی را به تصویر بکشیم و در نهایت قضاوت بر عهده خود مخاطب باشد. در این شرایط اگر ما میخواستیم از دو بازیگر کلیشهای روتینِ فیلمهای دیگری که در نقش افراد مسن بازی کردهاند استفاده کنیم هر چقدر هم خوب اجرا میشد مورد قبول نبود و نمیتوانست مخاطب را جذب کند الان چیزی که برای تماشاچی جذاب شده همین ترکیب بازیگران ماست. دنبال ترکیبی بودم که خاص باشد و تا الان کنار هم قرار نگرفته باشد البته این کار بزرگی برای من بود و نمیدانستم نتیجهاش چه خواهد شد با این حال به نظرم موفقیتآمیز بود. این چهارمین کار آقای شمس لنگرودی است و آخرین فیلم او نیز «احتمال باران اسیدی» بود.
وی درباره نحوه پذیرفتن بازیگران برای ایفای نقش در این اثر هم عنوان کرد: پروسه حضور بازیگران در این فیلم بسیار پیچیده و سخت بود زیرا هر دو بسیار سخت گیر بودند و به این راحتیها نمیپذیرفتند تا در یک فیلمنامه بازی کند. آقای شمس فیلمنامههایی را میپذیرند که با فضای فکری و شخصیتاش همخوانی داشته باشد زیرا بسیار آدم شادی است و از غم و اندوه و عزا دور است بر این اساس زمانی که متن را خواند به خاطر امیدی که در آن وجود دارد و ستایش زندگی است موافقت کرد اما از آن سختتر حضور خانم گلاب آدینه در فیلمان بود که یک ماه طول کشید. من نیز به عنوان کارگردان فردی هستم که از خواستههایم کوتاه نمیآیم و گفتم اگر این دو در این اثر بازی نکنند آن را نخواهم ساخت. شمس لنگرودی با حس و حال شاعرانهاش توانست فضای لطیفی را در فیلم به وجود بیاورد و خانم گلاب آدینه هم با بازی درخشانش فضای بسیار خوبی در فیلم ایجاد کرد و همچنین تاکید داشتم که تمام سکانسها واقعی باشد و خلق فضایی متناسب با سادگی فیلمنامه طوری که ارام بر دل مخاطب بنشیند کار دشواری بود و شاید همین حساسیت باعث شد زمان فیلمبرداری این اثر مقداری طولانی شود و حدود دو ماه پروسه ساخت این فیلم طول کشید.
در ادامه اینگفتوگو رضا فهیمی درباره راه پیدا نکردن این فیلم در سیوششمین جشنواره فجر توضیح داد: من میگویم فیلم اگر خودش پتانسیل لازم را داشته باشد راهش را پیدا میکند اما به هر حال جشنواره فجر یک رویداد ملی است و هر فیلمسازی دوست دارد اثرش از این طریق به پرده سینما راه پیدا کند اما در سیوششمین جشنواره فجر گفتند تنها سه فیلم از فیلمسازان فیلم اولی در جشنواره حضور پیدا خواهند کرد. به محتوا و موضوع این فیلمها کاری ندارم اما باید بگویم که در آن سال حق خیلی از کارگردانان ضایع شد و مثل موش آزمایشگاهی با ما برخورد کردند. چرا قوانین جشنواره را یک شبه عوض میکنید در حالی که شاید در طول یک سال این فیلمساز تلاش کرده تا اثرش را به جشنواره برساند. تمام این تصمیمات یک شبه ضرر زیادی را به فیلمسازان مستقل وارد میکند چون این قانون فقط یک سال اجرا شد و بعد از آن دوباره به حالت قبلی خود بازگشت.
منبع: ایسنا
دیدگاه