این سریال جدید، آبروی سازندگان بازی تاج و تخت را برد
سریال مسئله سه جسم (۳ Body Problem) اثر جدیدی از سازندگان سریال Game of Thrones (بازی تاج و تخت) است که ژانر علمی تخیلی دارد؛ اثری که پرخرجترین مجموعهی تاریخ نتفلیکس محسوب میشود.
سریال مسئله سه جسم (3 Body Problem) اثر جدیدی از سازندگان سریال Game of Thrones (بازی تاج و تخت) است که ژانر علمی تخیلی دارد؛ اثری که پرخرجترین مجموعهی تاریخ نتفلیکس محسوب میشود.سریال مسئله سه جسم به کارگردانی مینیک اسپیرو و جرمی پودسوا در سال 2024 ساخته شده است. این سریال محصول کشور آمریکا و انگلیس و در ژانر ماجراجویی و درام میباشد. در این سریال مارلو کلی، سامر عثمانی، جس هانگ، جوان آدپو و روزالیند چائو به هنرمندی پرداختهاند.
«داستان این سریال در پسزمینه انقلاب فرهنگی چین جریان دارد؛ زمانیکه یک پروژه نظامی مخفی سیگنالهایی را برای برقراری تماس با بیگانگان به فضا ارسال میکند. یک تمدن بیگانه در آستانه نابودی سیگنال را میگیرد و قصد دارد به زمین حمله کند. در همین حال، روی زمین، اردوگاههای مختلفی شروع به شکلگیری و برنامهریزی میکنند که یا از موجودات برتر استقبال و به آنها کمک کنند تا دنیایی را که فاسد میدانند تصاحب کنند، یا برای مبارزه با تهاجم آماده شوند. نتیجهی این تلاشها، یک شاهکار علمی تخیلی با وسعت و دید بسیار زیاد است.»
نقد سریال مسئله سه جسم
از آنجایی که رمان اصلی چینی بود و نسخهی تلویزیونی اولیه هم در چین ساخته شد و مورد استقبال زیادی قرار نگرفت، بازخورد جامعهی چینیها هم نسبت به این نسخه از داستان اهمیت زیادی دارد. بینندگان چینی نسبت به تغییر نژاد و جنسیت شخصیتها، تخصیص فرهنگی، تصویر منفی از چین و همچنین «گنگ کردن» مفاهیم برای جذابیت بیشتر مخاطبان انتقاد کردند و آن را با اقتباس تلویزیونی چین در سال ۲۰۲۳ مقایسه کردند.
یک نکته در نوع نگاه سازندگان به این اقتباس وجود دارد و آن این است که سریال برای مخاطب عام اثری سرگرم کننده نیست؛ شاید داستان این سریال گروهی از مخاطبان را به خود جلب کند، اما این سریال جدید فضای پاپکورنی بازی تاج و تخت را ندارد. حتی در نگاه اول محتوای این سریال پایههایی را که جوامع و قطبنماهای اخلاقی ما بر آن بنا شدهاند نیز زیر سؤال میبرد.
سریال مسئله سه جسم در نوع خود یک گام رو به عقب است و گیجکننده بودن داستان و ریتم کند روایت در هشت اپیزودی که به نظر تنها نوک کوه یخ یک داستان است، همان پاشنه آشیل سریال است.تماشای این سریال ارزش ندارد، باید بدانید که در مدل قصهگویی این سریال به نظر سازندگان به جای شتاب گرفتن کامل، بارها با کند کردن لحن، پای خود را روی ترمز قصهگویی میگذارند. البته آرام گرفتن کارها در چنین داستانهای گیجکنندهای مزیتهای خودش را دارد، اما در این مورد و در خیلی از سریالهای دیگر مشابه انگار شما پای این مدل قصهگویی سرگیجه میگیرید.
هرچند برخی راهحلهای بصری اتخاذ شده و مهارتهای روایی نویسندگان به کاهش پیامدهای این محدودیت کمک میکند، اما تصور این است که پس از آشکار شدن پیچیدهترین بخش مسئله، مخاطب در اولین زمانی که چیزی از مفاهیم را درک نکند، تماشای سریال را رها میکند. پس کماکان میگوییم که این سریال با چنین رویکردی یک بازگشت به عقب برای سازندگان بازی تاج و تخت است.
اگر با ریتم کند و عدم توازن در قصهگویی کنار بیایید این سریال، اول از همه، میخواهد به طرز جالبی رفتار بشریت را قبل از یک فاجعه وجودی احتمالاً اجتناب ناپذیر و مخرب، اما هنوز کاملاً دور بررسی کند.
در بخش شخصیتپردازی نیز سریال قربانی همان پیچیدگی یاد شده در داستان شده؛ این یعنی ما شاهد قهرمانان زیادی در بخش شخصیتها هستیم که عمق احساسی قابل درکی برای مخاطب ندارند. البته فرم بازیهای تیم بازیگری سریال خوب است، اما شخصیتهای توانایی ماندگاری ندارند. برای مثال ایزا گونزالس، جس هونگ، جووان آدپو، الکس شارپ و جان بردلی تمام تلاش خود را میکنند و کاریزما و فراگیری جذب مخاطب را برای سریال فراهم میکنند. با این حال، شخصیتهایی که آنها بازی میکنند توسط داستانی بسیار پیچیده از عناصر علمی تضعیف شده که اساساً آنها را مهرهای روی یک صفحه شطرنج بزرگتر میکند و پیامدهای منفی آن بر عمیقتر شدن رذایل، تضادها و روابط بینفردی آنها تاثیر مستقیم میگذارد.
بنابراین، در طول تماشای سریال مخاطب سردی روایی خاصی را درک میکند که سریالهای دیگر با طرحهای بخصوص پیچیده از منظر علمی (برای مثال Lost و Dark) در عوض توانستهاند از آن اجتناب کنند. اما سریال مسئله سه جسم قربانی این پیچیدگی شده است. حتی میشود گفت که شخصیتهای اصلی از کلیشههای رایج پرداخت دم دستی تشکیل شدهاند و شما به هیچ وجه با درامهای شخصی آنها همدردی نمیکنید. حرف این است که انحرافات غنایی و روابط عاطفی بین شخصیتها با داستان تاریکی که رفتار تودهها را در مواجهه با تهدیدی وجودی که هر روز بیشتر میشود بررسی میکند، جور در نمیآید. باید گفت ساخته جدید دیوید بنیاف و دی بی وایس از نظر دامنه حماسی و خشونت شدید در برخی قسمتها شبیه بازی تاج و تخت است.
در پایان باید گفت: «مسئله سه جسم» محصولی چند ژانری است که داستانهای علمی تخیلی درباره یک تهدید بیگانه قریب الوقوع، یک داستان کارآگاهی عرفانی، یک رویه پلیسی، یک حماسه تاریخی و یک درام درباره مسئولیت را در هم میآمیزد. اما مشکل اصلی چنین سریال جاهطلبانهای در خوانش رمان پیچیده لیو سیشین نهفته است. چنین رویکرد پر هرج و مرجی به مخاطب اجازه نمیدهد وحشت وجودی فراگیری را که در صفحات این رمانهای علمی تخیلی چینی وجود دارد، احساس کند. در نتیجه سریال «مسئله سه جسم» شبیه یک جاذبه زیبا و گران قیمت است که به شدت فاقد عمق فلسفی و علمی منبع اصلی است،هرچند خود سازندگان سعی کردهاند با پیچیدگی این نکات را به داستان اضافه کنند. شاید این سریال واقعاً علاقهمندان به ژانر علمی تخیلی را جلب کند، اما طرفداران سریال بازی تاج و تخت به احتمال زیاد ناامید خواهند شد.
چند نمونه از واکنش کاربران درباره این سریال را بخوانید:
* میلاد نوشت: سریال ساخته نتفلیکس به اسم "مساله سه جسم" رو دیدم خسته کننده و حوصله سر بر بود.
* نازنین هم توئیت زد: کارگردان مساله سه جسم، اینقدر بار تخیل داستان را افزایش داده که مرزی بین خیال و حقیقت نمونده.
* سیما در نقد این سریال گفت: خلاصه بگم: سریال مسئله سه جسم در نوع خود یک گام رو به عقب در تخیل است و گیجکننده و ریتم کند داستان شما را از دیدن آن منصرف میکند.
* اکانت توئیتری «فیلمباز» هم نظر داده است: شروع خوبی داشت اما سریال قربانی پیچیدگی داستان شده است و همین مساله مخاطب را ناامید می کند.
دیدگاه