آهنگ شب به گلستان تنها منتظرت بودم
شب؛ به گلستان تنها… منتظرت بودم… باده ی ناکامی؛ در هجـــرِ تو، پیمودم… منتظرت بـودم… منتظرت بــودم… آن شبِ جان فرسـا؛ من، بی تو نیاسـودم… وه که شدم؛ پیـر از غم… آن شب وُ فرسودم…منتظرت بودم… منتظـرت بـودم… بودم همه شب؛ دیـده به ره، تا به سحـرگاه ناگه چو پری؛ خنده زنان، آمدی از راه… غم ها به ســر آمد… زنگِ غمِ دوران؛ از دل بزدودم
شعر : محمود صناعی
دیدگاه