نگاهی به تاریخچه اُپِرا در ایران
یک مدرس موسیقی دانشگاه تهران گفت: اُپِرا در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه و توسط او، با ساخت یک اپراخانه در اطراف کاخ گلستان، وارد ایران شد.
سپهر سراجی در دومین جلسه از سلسله نشستهای کانون موسیقی دانشگاه فردوسی با عنوان اپرا، هنرِ هنرها در سنت موسیقایی غرب که به صورت مجازی برگزار شد، در رابطه با تاریخچه اُپِرا در ایران اظهار کرد: اپرا در ایران مانند باقی گونههای موسیقی جهانی و سنت کلاسیک اروپا در زمان ناصرالدین شاه بود که به طور نظاممند وارد ایران شد. در آن زمان شروع به واردات یکسری آهنگساز و معلم موسیقی کردیم که مهمترین آن ژان باتیست لومر است و سرود «ایران جوان» را که آقای ناظری هم آن را خوانده است را آهنگسازی کرد. معروفترین کسی که موسیقی کلاسیک را وارد کرد نیز آقای ژان باتیست لومر بوده است.
وی افزود: ناصرالدین شاه که برای گشت و گذار به کشورهای اروپایی سفر کرده بود، به هنر اپرا علاقهمند شد و برنامه و قصد او، این بود که آن را در ایران وارد کند و به محض اینکه به ایران بازگشت، شروع به ساخت یک تالار شبیه اپراخانههای اتریش و آلمان کرد. احتمالا این سوال به وجود میآید که آن اپراخانه اکنون کجاست و چرا اثری از آن دیده نمیشود؟ باید بگویم که وقتی ساخت آن اپراخانه در اطراف کاخ گلستان شروع شد، جامعه غالبا سنتی ایران متوجه شدند قرار است چه اتفاقی در آن مکان رخ بدهد و از نظر آنها که این موضوع خلاف شرع و عرف بود. به همین جهت با آن به شدت مخالفت کردند و آن اپراخانه به تکیه دولت تغییر کاربری داد.
مدرس موسیقی دانشگاه تهران تصریح کرد: در واقع تکیه دولت تبدیل شد به یک اپراخانه ایرانی که در آن تعزیهخوانی صورت میگرفت. تعزیه در سنت ایرانی نزدیکترین گونه است به آن چیزی که ما آن را اپرا میدانیم اما به دلیل بافت فرهنگی اجتماعی ایران، تعزیه بیشتر مربوط به وقایع دینی میشود. البته این هنر تنها مرتبط به وقایع عاشورا نیست. تصوری که خیلی از ما از تعزیهخوانی داریم، این است که روضه است اما اینطور نیست و جای کار بیشتری دارد که البته در این خصوص کار هم شده اما ظرفیتهای بیشتری برای فعالیت دارد.
سرپرست گروه موسیقی بوم خاطرنشان کرد: پس از آن اتفاق تلاش برای به وجود آوردن اپرا در ایران عقیم ماند و عملا به نتیجه نرسید. رضاخان نیز وقتی شاه شد، تکیه دولت را تعطیل کرد و اکنون مکانی به نام تکیه دولت وجود ندارد.
سراجی ادامه داد: در دوره پهلوی دوم تصمیم گرفتند که نهادهای موسیقایی غربی دوباره در ایران بازگشایی شود و این تبدیل به چند نهاد مهم شد که همه آن با محوریت تالار وحدت به وجود آمد. اپراخانه تهران، ارکستر سمفونیک تهران، گروه کُر تهران و باله ملی ایران گروههای هنری بود که در آن مرکز شکل گرفت و یک هنرستان موسیقی به وجود آمد که هنوز هم وجود دارد و قدیمیترین مرکز آموزش موسیقی کشور بهشمار میرود. کار این هنرستان تولید متخصص برای این مجموعه شد و در آن نوازندگان، خوانندگان و موسیقیدانانی تربیت میشدند که به نهادهای ارکستر سمفونیک، باله ملی، اپرا و گروه کُر بپیوندند.
وی افزود: چرخهای ایجاد شد برای اینکه بتوانیم هنرمند تولید کنیم و مکانی به وجود آمد که این هنرها در آن تمرین، آمادهسازی و اجرا بشود. این اتفاق در تالار رودکی رخ میداد که امروز آن را به عنوان تالار وحدت میشناسیم.
مدرس موسیقی دانشگاه تهران در خصوص مولفان و افراد مطرح اپرا در ایران بیان کرد: در بین مهمترین افرادی که به عنوان مولفان اپرا میشناسیم، باید از علی نقی وزیری نام ببریم که اپراخوان نبود اما چند اپره نوشت. اپره از اپراهای کوچک است. پس از او پرویز محمود است که یکی از رهبران ارکستر سمفونیک تهران بود و او هم طبعآزماییهایی در اپرا کرده است. اگر بخواهیم یکسری اپرانویس جدیتر در ایران را نام ببریم، باید صبر کنیم که شخصیتهایی ظهور کنند که آهنگسازی موسیقی کلاسیک را تخصصیتر از علینقی وزیری کار کرده باشند. علینقی وزیری یکی از مهمترین شخصیتهای ۱۲۰ سال اخیر موسیقی ایران است و از مهمترین ستونهای موسیقی ایرانی بهشمار میرود چرا که موسسه و اداره موسیقی را به وجود آورده است.
سرپرست گروه موسیقی بوم خاطرنشان کرد: پیش از آن نقارهخانهای در دربار وجود داشت که عدهای نوازنده جمع میشدند و در مناسبتها ساز میزدند و عملگان طرب بودند که سازماندهی نشده بودند. وزیری بود که سازماندهی ایجاد کرد و البته دولت امکاناتی را برای این کار در اختیار او قرار داد.
سراجی عنوان کرد: با تمام ارزشها و ویژگیهای وزیری، او را به عنوان اپرانویس نمیشناسیم. باید صبر کنیم زمان بگذرد و افرادی ظهور کنند مانند استاد احمد پژمان که اپرایی به نام «جشن دهبان» دارد که بر اساس داستانهای فولک ایرانی است. شاید یکی از اولین اپراهای موفق ایرانی همین مورد باشد. شخصیت مهم دیگر در این حوزه استاد حسین دهلوی که سال پیش به رحمت خدا رفت، است. استاد لوریس چکناواریان هم از افراد دیگری است که اپراهایی ساخته است. البته این سه استاد آهنگساز اپرانویس تماموقت نیستند و آثار دیگری نیز دارند اما اپراهای مهمی دارند. برای مثال «رستم و سهراب» از اپراهای مهم استاد چکناواریان و «مانا و مانی» اپرای معروف استاد دهلوی است. از معروفترین اپراخوانها نیز آقایان سرشار و قرهباغی بودهاند که در اپرای ملی ایران فعالیت میکردند.
ایجاد اُپَرای عروسکی پس از انقلاب اسلامی
مدرس موسیقی دانشگاه تهران بیان کرد: پس از انقلاب اسلامی موسیقی ایران و اساسا هنر ایران تحول خیلی عظیمی پیدا کرد. کمکم نهاد ارکستر سمفونیک تهران و هنرستان موسیقی دوباره احیا شد.
وی افزود: در دهه ۸۰ و ۹۰ چند اتفاق مهم در زمینه اپرا در ایران رخ داد که یکی از آن بازخوانی یکسری اپراهای غیرایرانی بود. اپراهای ایرانی به آن شکل دیگر اجرا نشد، مگر به صورت کنسرت. همچنین اجراهای کنسرتی اپرا وجود داشت؛ مانند اپرای رستم و سهراب استاد چکناواریان که اجرای آن نمایشی نیست بلکه به صورت کنسرت برگزار میشود.
سراجی با اشاره به شکلگیری اپرای عروسکی پس از انقلاب اظهار کرد: به نظر من اپرای عروسکی پدیده مهمی در اپرای پس از انقلاب است که البته اکنون در انحصار استاد بهروز غریبپور است که این اپرا را به وجود آورد. تالاری روبهروی تالار وحدت برای این منظور ایجاد شد که پیش از آن گاراژ خودروهای فرسوده بود اما اکنون اپرای عروسکی در آن مکان برگزار میشود.
سرپرست گروه موسیقی بوم اضافه کرد: اپراهای عروسکی یک تلاش واقعا عملی و تا حدود زیادی کام یافته و به نتیجه رسیده هستند. این اپرا تلاشی است برای رسیدن به یک اپرای ملی که ریشه در موسیقی، فرهنگ و هنر ایرانی دارد.
این مدرس موسیقی دانشگاه تهران تصریح کرد: ممکن است با شیوه اپرای ایتالیایی، اپرایی به وجود بیاوریم و اسم آن را بگذاریم رستم و سهراب و داستان آن را روایت کنیم اما ساختار آن اپرا ایرانی نیست بلکه موضوع سوژه، داستان و محتوای آن ایرانی است. در بین اپراهایی که آقای بهروز غریبپور ساخته، اپراهایی وجود دارد که عمدتا در مورد مفاخر فرهنگ ایران است که اپراهای سعدی، حافظ، مولانا و خیام جزو آن است و بسیار جذابیت دارد. این اپراها به صورت چرخشی در تهران اجرا میشود و تالار مخصوص دارد.
سراجی بیان کرد: آوازی که در این اپراهای ایرانی خوانده میشود، آواز کلاسیک نیست بلکه آوازی ایرانی است و قسمتهای رسیتاتیو به حالت ساز و آواز اجرا میشود. دقیقا چیزی بین اپرا و تعزیه است؛ تفاوت عمده آن با تعزیه این است که به جای انسان، عروسک اجرا میکند و موضوعات هم مذهبی نیست. البته یک اپرای عاشورا هم وجود دارد اما باقی اپراها مذهبی نیست.
منبع: ایسنا
دیدگاه