ماجرای نوای نوستالژیک سرنای نوروز/پیشینه مشترک کرنای آستان قدس و سرنای نوروزی+موسیقی
ایرانیان سر هر ماه موسیقی ویژهای داشتند که با دُهل، سرنا و کرنا اجرا میکردند. بازمانده این میراث ناملموس کهن، موسیقی سرنای نوروز و کرنازنی در آستان قدس رضوی است.
حتما موسیقیِ بختیاریِ بیکلامِ موعدِ سالِ تحویل را بارها شنیدهاید. موسیقیای که بسیاری از ما پای سفره هفت سین با آن خاطره داریم، هنر سرنای مرحوم استاد علیاکبر مهدیپور دهکردی و دهل اسدالله قبادی است.
این قطعه سرنانوازی یکی از موسیقیهای خاطرهانگیز برای ایرانیان، نوای لحظه تحویل سال است. موسیقی خاطرهانگیزی که در لحظه ابتدای هر سال نواخته میشود. این اثر ماندگار در دستگاه چهارگاه لیکن بر اساس مقامهای موسیقایی بختیاری و موتیفهای ماندگار و کهن این دیار اجرا شده است.
نوای سرنای تحویل سال یا همان «نوروز نامه» اثر استاد علی اکبر مهدیپور دهکردی، بیشک یکی از ماندگارترین و خاطرهانگیزترین آثار موسیقایی تولید شده در حوزه بهاریههاست که از زمان تولید و انتشار آن تا به امروز به شدت با اقبال مخاطبان ایرانی قرار گرفته و برای مردم ایران و حتی ایرانیان و فارسی زبانان خارج از کشور به عنوان یکی از ملزومات سفره هفت سین نوروز و لحظه تحویل سال تبدیل شده است. نوای نوستالژیک «نوروزنامه» استاد مهدیپور پس از ۳۶ سال همچنان در ذهن و خاطره مردم ایران باقی مانده است.
این ملودی معروف و تمام نشدنی موسیقی نوروز که در فهرست آثار غیرملموس یونسکو ثبت شده، در سال ۶۵ در استودیو رودکی تهران توسط رضا جعفری صدابرداری و پس از مدتی برای پخش به رادیو و تلویزیون تحویل داده شد.
از آن روزگار این موسیقی بهعنوان اصلیترین و نوستالژیکترین موسیقی نوروزی میان مردم شناخته شده و تا به امروز نیز در ذهن و خاطره آنها باقی مانده است و مرورگر لحظات سالیان سالِ برای نو شدن و تغییر و شکوفایی در ایران اسلامی است.
البته اواخر سال ۱۳۹۴ در مقاطعی از دوران مدیریت محمد سرافراز ریاست وقت سازمان صدا و سیما، پخش این موسیقی به دلایلی قطع شد که در همان زمان نیز واکنش گسترده مردم را دربرداشت و حتی بخش اعظمی از هنرمندان موسیقی با انتشار نامهای از سرافراز خواستند که مجوز پخش مجدد این نوای شادی بخش نوروزی را صادر کند، موضوعی که با واکنش چندانی از سوی مدیر وقت رسانه ملی نیز مواجه نشد.
استاد مهدیپور در زمان حیاتش پیرامون این اثر ماندگار نوروزی گفته بود: «این موسیقی را بیشتر در نوروز مینواختند که به مرور زمان، از دهه ۴۰ با شلیک توپ در زمانهای گذشته در آستانه از بین رفتن و فراموشی قرار گرفت و بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب مجددا به سفرههای نوروزی مردم آمد. این آهنگ در دستگاه چهارگاه از دستگاههای دوازدهگانه موسیقی ایرانی نواخته شده و تنظیم آن بر اساس یکی از قدیمیترین ردیفهای موسیقایی ایرانی انجام شده است. دلیل به تداعی این موسیقی در اذهان مردم نیز به خاطر لحظات شاد مردم هنگام آغاز سال نو است.
علیاکبر مهدیپور دهکردی در سال ۱۳۱۴ در شهرکرد متولد شد و از ۱۷ سالگی نوازندگی سازهای محلی استان چهار محال و بختیاری مثل کَرنا، سُرنا و کمانچه را آغاز کرد و بعدها نوازنده معروف کرنا و سُرنا در ایران و در سطح بینالمللی شد.
سرنانواز سرشناس ایل بختیاری در طول عمر ۷۴ سالهاش مشاغل مختلفی همچون کورهپزی، بنایی و کشاورزی را تجربه کرد و دست آخر روزگارش را تنها با هنر موسیقی میگذراند. وی کنسرتهای متعدد خود را در داخل و خارج کشور ازجمله در کشورهای آلمان، کانادا، فرانسه، قرقیزستان، ترکمنستان، مغولستان، امارات متحده عربی، ژاپن، ترکیه، کویت و هنگکنگ به صحنه برد تا فضای تازهای را برای فعالیتهای موسیقی و قابلیتهای آن در عرصه موسیقی بینالمللی و دریچه ای برای پژوهشگران اتنوموزیکولوگ رقم زند. دریچهای که پژوهشگران و علاقمندان عمدتا غربی را بیشتر با موسیقی مقامی ایران و پتانسیلهای آن آشنا کرد و در نتیجه تحقیقاتی از سوی ایشان در ترازهای بالای دانشگاهی و در سطح آکادمیک معتبر موسیقی انجام گرفت و نتایج آن در بسیاری از ژورنالهای تخصصی موسیقی به چاپ رسید.
جالب اینکه مرحوم استاد مهدیپور، نوازنده موسیقی مقامی بختیاری نوازندگی موسیقی سریال معروف و ماندگار «روزی روزگاری» به آهنگسازی استاد فرهاد فخرالدینی را هم انجام داده است. زندهیاد استاد علی اکبر مهدیپور دهکردی بهمن ماه سال ۱۳۸۸ در سن ۷۴ سالگی از دنیا رفت و در قطعه هنرمندان شهرکرد آرام گرفت.
در مورد «سرنای نوروزی» باید گفت که این قطعه بیکلام موسیقی بختیاری که بعدها به عنوان مقام سال تحویل به شهرت رسید، در واقع یک نوع موسیقی خبری کهن در ایل بختیاری بوده است.
در سال ۶۵ به دلیل اینکه این قطعه موسیقی خبری خوبی بود، رادیو نیز از آن به عنوان آرم نوروزی استفاده کرد و انتخاب هم به درستی صورت گرفته بود و همان سال اول با استقبال فراوان مخاطبین مواجه شد.
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی مقامی در خصوص این قطعه میگوید: معمولا از سُرنا و دهُل در موسیقی اقوام ما برای خبر کردن مردم برای اتفاقات مهم استفاده میشده است، بر همین اساس از آن موسیقی در زمان سال تحویل استفاده میشود. در گذشته با توجه به اسناد، ترانههای ویژه نوروزی وجود داشته است. قبل از اینکه این ترانهها مطرح باشد به «آفرینخوانی» نیز اشاره شده است. «آفرینخوانی»، نوعی ستایش و ذکر خاص، دعاهای آهنگین آوازی و توسل به خدا برای کشور بوده که در حضور پادشاهان میخواندند. خیام، نمونههای «آفرینخوانی» را در نوروزنامه خود آورده و در جاهای دیگر نیز ثبت شده است.
وی در ادامه توضیح داد: ایرانیان سر هر ماه موسیقی ویژهای داشتند که با دُهل، سرنا و کرنا اجرا میکردند. بازمانده این میراث ناملموس کهن، موسیقی سرنای نوروز و کرنازنی در آستان قدس رضوی است. سرنای نوروز هنگام تحویل سال، زمان اجرای آن بیشتر میشود و به ۲۰ دقیقه هم میرسد در حالی که در حالت عادی در ۱۰ دقیقه اجرا میشود. نقاره و کرنازنی هنگام صبح علامت شروع ساعت کاری بوده است. هردوت- مورخ یونانی- نیز اشاره کرده است که ایرانیها اول صبح سه بار تبل میزدند تا نظامیها و سواران آماده شوند.
وی میافزاید: بحث دیگر آوازها هستند که به عنوان ترانههای نوروزی میشناسیم، بعد از آمدن اسلام به ایران، به دلایل مختلف مژده بخشی نوروز با آواز صورت میگیرد و باورهای دینی و مذهبی در این قضیه دخالت میکنند زیرا اعتقاد بسیاری وجود دارد روزی که حضرت ابراهیم (ع) بتها را شکست همان روزی بوده است که مردم به صحرا رفته بودند. در کتاب قرآن هم به این موضوع اشاره شده است. از طرفی گفته میشود زمان به گِل نشستن کشتی نوح نیز در نوروز بوده است.
عید غدیر همزمان با سال تحویل صورت گرفته است. ۱۲ واقعه درباره بشریت و هستی در جهان است که با نوروز مقارن بوده است به همین دلیل بعد از اسلام با همین باور، نوروزخوانی و اشعاری که برای آن میخواندند با این مسائل پیوند و آمیختگی پیدا کرده است. در حال حاضر در استانهایی مثل اردبیل، آذربایجان یا خراسان شمالی میبینیم اگر ترانهای درباره نوروز میخوانند، در آن به بحث عید غدیر و جانشینی حضرت علی علیه السلام بعد از پیامبر(ص) نیز اشاره شده است.
نوروزخوانیهایی که در منطقه گیلان، مازندران، خراسان و استان مرکزی انجام میشود مربوط به دوره پس از اسلام است.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که با وجود شیوع انواع موسیقیهای وارداتی که اغلب در سطوح پاپیولار و در گروه سنی نوجوانان یا به اصطلاح امروزی تینِیجِرها رواج یافته، اما دو ژانر موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی نواحی هم به مدد آفریش آثار فاخر و بهره از فضای مجازی جهت معرفی، در سطح قابل توجهی به مخاطب امروز شناخته شده و بسیاری از جوانان به موسیقیهای میهنی روی آوردهاند همچنانی که ساز مهجور و کهن سرنا که در سالهای منتهی به انقلاب به شدت از نظر فرهنگی تحقیر شده بود و بجز خانوادهها و کلونیهای موسیقی نَسَبی، به هیچ عنوان از جایگاهی برخوردار نبود و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بازگشت به ارزشهای خودی و غرب ستیزی و مقابله و مواجهه با تهاجم فرهنگی غربی، اشاعه هنر به طور اعم و موسیقی به طور اخص در دستور کار نهادهای فرهنگی قرار گرفت و امروزه شاهد بازگشت این هنرها و میراث کهن به جایگاه ارزشمند خود هستیم.جاییکه سازی همچون سرنا به شدت میان جوانان رواج یافته و کلاسهای آموزشی این ساز و اجراهای داخلی و خارجی نوازندگان مطرحی چون مرحوم «شاهمیرزا مرادی» استاد مکتب سرنانوازی درودِ لرستان که جشنواره جهانی اَوینیون فرانسه لقب «مروارید سیاه اقیانوسها» را به وی اعطا کرد تا «احسان عبدیپور» نوازنده جوانی که در سطح بینالمللی شناخته شده و طی سالهای اخیر در قالب یک کنسرتینو با ارکستر بزرگ سازهای بادی اروپا همکاری داشته، نشان از ظرفیت، رشد، بالندگی، و بازگشت به اصل ارزشمند و هویت ایرانی اسلامی خویش دارد.
دیدگاه