معروفترین آهنگساز اوکراین از این کشور گریخت
والنتین سیلوستروف، معروفترین آهنگساز زنده اوکراین، برای فرار از جنگ با روسیه، به آلمان پناهنده شد.
همزمان با آن که جنگ اوکراین و روسیه وارد دومین ماه خود میشود، والنتین سیلوستروف ، آهنگساز مشهور اوکراینی، همچون میلیونها تن از هموطنانش تن به پناهندگی و آوارگی داد.
اوایل ماه مارس بود که او و خانوادهاش با اتوبوس از خانهشان در کییف به لویو رفتند، از آنجا خود را از راه لهستان به برلین رساندند و در آنجا از جنگ پناه گرفتند.
حالا موسیقی ظریف و تسلی بخش سیلوستروف ۸۴ ساله برای مردم جنگ زده اوکراین اهمیت جدیدی پیدا کرده است.
کنستانتین سیگو ، از دوستان این آهنگساز، میگوید: بمبارانهای پوتین مردم، خانهها و موسیقی را ویران کرده است اما سیلوستروف با حس شنوایی باورنکردنی خود دریافته است که چطور میتوان به موسیقی حیاتی دوباره بخشید.
سیلوستروف که سال ۱۹۳۷ در کییف متولد شد، در دهه ۱۹۶۰ با آهنگهای پیشروی خود که عرفهای زیبایی شناختی جماهیر شوروی را به چالش میکشید، به شهرت رسید.
این آهنگساز برجسته به محدودیتها و امر و نهیهای دولت جماهیر شوروی روی خوش نشان نمیداد. وی یک بار در یک گردهمایی رسمی در سال ۱۹۷۰ لب به اعتراض گشود و همین باعث شد از اتحادیه آهنگسازان اوکراین اخراج شود. وی سه سال بعد دوباره اجازه پیوستن به این اتحادیه را پیدا کرد اما مجازات اعتراضش باعث شد از نوشتن آهنگهای پر سروصدا به سمت خلق آثار آرام و گرمتر برود. این تغییر منجر به آن شد که سیلوستروف برای باقی دوران شوروی از سیاست دور بماند. در همین دوران بود که جایگاه وی در جهان به تدریج بالا و بالاتر رفت.
اما با استقلال اوکراین در سال ۱۹۹۱ و به ویژه پس از انقلاب نارنجی سال ۲۰۰۴ و اعتراضات میدان در کییف، سیلوستروف آشکارتر از قبل به سراغ سوژههای سیاسی و مذهبی رفت.
وی در مصاحبه اخیرش گفته بود، جنگ حاضر ادامه میدان است. با این تفاوت که انقلاب میدان محدود به کییف بود و حالا کل اوکراین به میدان تبدیل شده است.
این آهنگساز اوکراینی از روزی که وارد برلین شده به صراحت درباره جنگ اوکراین اظهارنظر نکرده است اما در قطعات کوتاه پیانو که پس از رسیدن به آلمان نوشته میتوان ردپای جنگ را به وضوح دید.
ارتش روسیه در تاریخ ۲۴ فوریه (پنجشنبه، ۵ اسفند) به خاک اوکراین حمله کرد و درگیری و تنشی که از سال ۲۰۱۴ بین این دو کشور آغاز شده بود، وارد مرحله جدیدی شد.
دیدگاه