شرط کارگردان «بچه مهندس» برای ساخت فصل چهارم/ اینجا هالیوود نیست!

علی غفاری کارگردان مجموعه تلویزیونی «بچه مهندس» ضمن اشاره به استقبال مخاطبان از فصل سوم این سریال، «یافتن ایده جذاب» را شرط اصلی خود برای ساختن ادامه این مجموعه عنوان کرد.

شرط کارگردان «بچه مهندس» برای ساخت فصل چهارم/ اینجا هالیوود نیست!

نشست خبری عوامل فصل سوم سریال تلویزیونی «بچه مهندس» بعد از ظهر امروز سه‌شنبه ۲۰ خرداد با حضور عوامل این سریال در مرکز همایش‌های سازمان صداوسیما برگزار شد.

در این نشست سعید سعدی تهیه‌کننده، علی غفاری کارگردان، حسن وارسته نویسنده و روزبه حصاری، سعید کریمی، شیوا خسرومهر و کاوه سماک‌باشی از بازیگران سریال حضور داشتند.

سعید سعدی تهیه‌کننده سریال در ابتدای این نشست گفت: خوشبختانه غالب مخاطبان از سریال «بچه مهندس ۳» راضی بودند و مشتاق بودند سریال برای فصل چهارم هم ادامه پیدا کند و با توجه به استقبالی که شده دوستان تقاضا داشتند فاز چهارم را به اجرا برسانیم. حتی از بازیگران فصل سوم هم استفاده کنیم و جمع‌بندی سازمان است که آیا باید سریال ادامه یابد یا عزتی که برای سریال ایجاد شده است، باقی بماند.

ساخت فصل چهارم به شرط ایده خوب

علی غفاری کارگردان سریال نیز درباره این انتظارات مخاطبان بیان کرد: با مخاطبان زیادی گفتگو می‌کردم از شهرهای مختلف ایران سریال را دوست داشتند. ما قابل دوست داریم داستان جوان ایرانی ادامه یابد اما همه ای‌نها به شرطی است که به یک ایده خوب و هسته مرکزی درست برسیم.

حسن وارسته در پاسخ به سوالی درباره پایان قصه‌های شخصیت‌ها در سریال عنوان کرد: سعی کردیم کلیشه‌زدایی در قصه اتفاق بیفتد. در جلسات به این نتیجه رسیدیم که ازدواج حتماً قند سابیدن بالای سر عروس و داماد نیست. اینکه بین تینا و مسعود، یخ روابط می‌شکند و خط تولید راه می‌افتد یا روابط تینا و برادرش خوب می‌شود، یعنی اتفاقات خوب در سریال رخ داده است.

غفاری نیز گفت: مخاطبان برای پایان‌بندی داستان انتظاراتی داشتند اما ما نخواستیم آنچه را به وضوح عیان است، دوباره بگوییم. تلاشمان این بود که مستقیم سر اصل مطلب برویم. از طرفی وقتی تینوش دوباره دست آشتی به سمت مسعود دراز کرد، منظورمان را درباره سرانجام این ماجرا رساندیم.

ماجرای چرخش ناگهانی جواد جوادی

در ادامه وارسته هم درباره دل‌بستگی جواد که یک باره در قسمت آخر تغییر می‌کند اظهار کرد: در قصه‌های قدیمی، داریم که دزدی سال‌ها دزدی می‌کرد و ناگهان تغییر رویه می‌دهد یا حر با شنیدن سخن امام حسین (ع) یک باره عوض می‌شود. جواد جوادی هم سال‌ها عشقی یک طرفه داشته و در دو فصل قبل وقتی مژگان به خانه عباسی می‌رود، جواد است که به دنبال اوست و هر بار جستجوگرانه به دنبال او می‌رود. در فصل سوم هم جواد است که دنبال عشقی می‌رود که از جنس دلبستگی‌های نوجوانی و جوانی است. اول طلب و عشق و معرفت است و جواد در شب آخر یک باره به خود می‌آید.

حسن وارسته ادامه داد: حال این پروژه نگارشش چند ماهه نبود و بالغ بر یک سال نوشتن فیلمنامه طول کشید. حتی برخی از صحنه‌ها بعد از بازنویسی به ذهن ما رسید. سکانس خواستگاری جواد از مرضیه، در یک لحظه به ذهن ما رسید که نوشته شد و تمرین کردند و به نظرم خوب شد وی افزود: مژگان در همه این سال‌ها اینگونه عشقی نداشته و جواد است که باید بازنگری داشته باشد. نگاه ما به مرضیه هم باید وطنی باشد. برای ما خاک مهم است. در همه جای دنیا پرچم و کاری که برای خاک انجام می‌شود، مهم است. حتی وقتی فیلم «ژوراسیک» ساخته می‌شود، انتهای آن به پرچم ختم می‌شود. سریال «بچه مهندس ۳» هم درباره یک پروژه ملی است. دغدغه‌اش تولید ملی است. پس نگاه به خاک و میهن در آن اهمیت دارد.

این نویسنده تصریح کرد: سریال‌های دنیا را هم نگاه کنید منتقدانی دارد و هیچ سریالی بدون عیب نیست. با این حال این پروژه نگارشش چند ماهه نبود و بالغ بر یک سال نوشتن فیلمنامه طول کشید. حتی برخی از صحنه‌ها بعد از بازنویسی به ذهن ما رسید. سکانس خواستگاری جواد از مرضیه، در یک لحظه به ذهن ما رسید که نوشته شد و تمرین کردند و به نظرم خوب شد. حس شرقی می‌گوید عشق زمینی فراموش شدنی است و عشق آسمانی متعالی است.

در ادامه غفاری درباره فضای امنیتی سریال و حفظ کیفیت در فصل سوم اظهار کرد: تغییر لحن را قبول دارم، در فصل سوم نیاز داشتیم با توجه به سن و سال جواد جوادی و موضوعی که سراغش رفته، داستان را کمی تغییر دهیم و از دغدغه‌های کودکی و نوجوانی خارج شویم. کوادکوپتر که به لحاظ نمایشی و جذاب بودن و نماهایی که می‌توان گرفت، برای من کارگردان فضایی دارد که جذاب است. در فصل‌های قبل نود درصد روابط بین بچه‌ها و مربی و سرپرست و… بود اما در فصل سوم و برای جواد جوادی که مستقل شده بود اتفاقات و دغدغه‌ها جنسش فرق می‌کرد. ما حتی دنبال استارت جذابی بودیم که همین پرواز پروژه آنها در منطقه ممنوعه بود.

در فصل سوم مخاطبان بیشتری داشتیم

وی ادامه داد: از روز اول با حسن وارسته به این نتیجه رسیده بودیم که کاشت و برداشت ما متفاوت باشد. کار ساده‌ای نبود و واقعاً وقت گذاشتیم. شبانه‌روزی و تیمی وقت گذاشتیم ایده‌ها را با قدرت جلو بردیم و گاهی به بن بست خوردیم و دوباره ساختیم. با این حال بازخوردهایی که گرفتم این بود که در بخش سوم مخاطب بیشتری داشتیم.

در ادامه روزبه حصاری در پاسخ به سوالی درباره باور کردن روند داستان و تغییر نگاه جوادی نسبت به همسر مورد علاقه‌اش بیان کرد: هر یک از ما در یک قالب خانوادگی بزرگ شده‌ایم که و ویژگی‌هایی داریم. اینکه به رفتار یک شخصیت اعتقاد دارم یا نه نباید تاثیری در ایفای شخصیت بگذارد. خیلی‌ها ممکن است نقد کنند، که مگر می‌شود اینقدر کسی مثبت باشد ولی نمونه‌های مثل جواد را واقعاً داریم. این جوانان به همه جامعه تعلق دارند. به نظر من به‌عنوان روزبه نمی‌شود که این مدل نگاه او در عشق تغییر کند اما در نظر جوادی می‌شود. ما زمان‌هایی منتظر وصال نیستیم منتظر مواجهه هستیم و می‌خواهیم به چشم خود طرف مقابل را ببینیم و جواد این را می‌خواست.

وارسته در بخش دیگر در پاسخ به اینکه در برخی اتفاقات در قصه روند منطقی وجود ندارد اظهار کرد: من تحصیل‌کرده این رشته هستم. بسیاری از نظریه‌ها را تدریس می‌کنیم اما تا وقتی حس و ملودرام در کنار علم قرار نگیرد، ماجرایی رخ نمی‌دهد.

وی اضافه کرد: هر وقت در این کشور بر اساس مسایل بومی فیلمنامه نوشتیم، درست از آب درآمده است و مخاطب جذب کرده‌ایم. ما خیلی حسی هستیم و جنس سریال‌های ماه هم نباید شبیه قهرمان‌های خارجی باشد. از طرف دیگر شما می‌بینید که برای یک هشدار کبری ۱۱ کلی خرج می‌شود و هزینه می‌شود تا باورسازی شود اما من نویسنده باید به جیب تهیه کننده هم فکر کنم.

این نویسنده با اشاره به دلیل بازی خودش در سریال هم گفت: من نقش رنجبران را بازی کردم که حسن اسدی قرار بود بازی کند اما فرزندش کرونا گرفته بود و شبانه مجبور شدیم تغییرات داشته باشیم.

ما را با هالیوود مقایسه نکنید

وی در پاسخ به سوالی درباره نگاه سریال نسبت به کسانی که به خارج از کشور می‌روند و مقایسه با فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی عنوان کرد: اصغر فرهادی خودش نویسنده و خالق پروژه است و سرمایه‌اش از بخش خصوصی است. من هم همین الان چند کار سینمایی پیشنهاد دارم که اگر طرح چند خطی آن را بخوانید من خودم خجالت می‌کشم اما فروش ۳۰ میلیارد به بالای آن‌ها را هم تضمین می‌کنیم. این نوع کار را نباید با بخش خصوصی مقایسه کنید و یا نباید با هالیوود مقایسه کرد. در هالیوود ایده می‌خرند اینجا باید بندبازی کنید.

روزبه حصاری: من تجربه کار و زندگی در کنار تعداد زیادی از جوانان نخبه را داشتم نخبه‌ای که می‌ماند همه چیز است نخبه‌ای هم که می‌رود همه کار باید بکنیم که برگردد، نخبه‌های این خاک سرمایه‌های این خاک هستند نویسنده «بچه مهندس ۳» افزود: نگاه سریال درباره مهاجرت هم مشخص است. کاراکتر توفیق می‌گوید «ما این دیوار را دور خود نکشیده‌ایم» یا «هرچه می‌رود از این طرف دیوار می‌رود.» او می‌خواهد بگوید که آن‌ها آدم‌های خود را می‌گیرند و کشور ما را خالی می‌کنند. در حال حاضر در کشور ما مدیرانی هستند که فکر می‌کنند جوان گرایی یعنی فرزند خود را بگذارند اما جوان گرایی یعنی توجه به جواد جوادی‌ها. ما در این سریال اینها را مطرح کردیم در سریال تابوشکنی‌هایی داشتیم و مباحث مختلفی مطرح شد.

در ادامه سماک باشی درباره کم کاری خود و تجربه‌اش در این سریال توضیح داد: در زمانی که پرکار بودم شاید انتخاب‌های بدی هم داشتم و برخی نقش‌ها را نباید قبول می‌کردم اما بعد از آن سعی کردم گزیده کار باشم. این سریال برای من تجربه خوبی بود و حتی مثل یک سکوی پرتاب بود.

غفاری در پاسخ به سوال دیگری درباره کیفیت کار گفت: تصور من این بود که حداقل سه ماه زمان نیاز داشتیم برای کارهای ویژوال افکت و قطعاً اگر زمان بیشتری داشتیم در همه عرصه‌ها می‌توانستیم بهتر عمل کنیم. این را کسی می‌گوید که فیلم سینمایی «استرداد» را در ۶ ماه ساخته است و سریالی را در ۱۴۰۰ دقیقه در هشت ماه ساخته‌ام ما کار پیچیده‌ای انجام دادیم. هر پرواز کوادکوپتر در سریال دچار مسأله و مشکل می‌شد. اگر بچه‌ها در این شرایط در کنار هم قرار نمی‌گرفتند غیرممکن بود که کار به پخش برسد. ما در حین کرونا در حال تصویربرداری بودیم و خیلی جاها ورود ممنوع بودیم.

در هر کار موظف به معرفی چهره‌های جدید هستیم

غفاری درباره تیم بازیگران عنوان کرد: ما در هر کاری موظف هستیم چهره‌های جدید معرفی کنیم. با نخبگان مشورت‌های زیادی داشتیم و حتی درباره برخی صحنه‌های فنی تشکر می‌شد از ما چون با کارشناسان مشورت کرده بودیم.

شیوا خسرو مهر نیز در این نشست گفت: این اولین تجربه من برای بازی در سریال ماه رمضان بود که هر بازیگری دوست دارد که این باکس را تجربه کند و من خوش شانس بودم که برای عید «کامیون» را داشتم و در رمضان هم این سریال را داشتم.

روزبه حصاری نیز در بخشی از سخنانش عنوان کرد: من خود را از خانواده سمپاد یعنی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان می‌دانم سازمانی که به واسطه مدارس گران قیمت از تأثیرش کاسته شد. من تجربه کار و زندگی در کنار تعداد زیادی از جوانان نخبه را داشتم نخبه‌ای که می‌ماند همه چیز است نخبه‌ای هم که می‌رود همه کار باید بکنیم که برگردد، نخبه‌های این خاک سرمایه‌های این خاک هستند. همواره نخبگان ما با کمترین امکانات علمی کشورهای دیگر را آچمز کردند.

غفاری نیز پایان کرد: ما یک سال سختی را پشت سر گذاشتیم. بخش عمده‌ای از مشکلات در تدوین و تروکاژ و… بود با این حال امیدوارم درباره چنین سریال‌هایی همه سازمان‌ها همکاری کنند.

منبع: مهر

کد مطلب: ۱۵۰۸۴۷
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت