با خبر یک قتل هولناک چگونه برخورد کنیم؟
نایب رییس انجمن پیشکسوتان مطبوعات هیجان خبری و بی سیاستی را از جمله عوامل سقوط یک رسانه می داند و معتقد است: مطرح کردن جزئیات یک خبر جنایت بار و ناراحت کننده برای اینکه بازدیدکننده یا خواننده بیشتری به دنبال داشته باشد، کار اخلاقی نیست و جامعه آن را برنمی تابد.
رضا قوی فکر ـ روزنامه نگار باسابقه و نایب رییس انجمن پیشکسوتان مطبوعات در عین حال یادآور می شود: کار رسانه درست مثل راه رفتن روی لبه ی تیز تیغ است؛ هرگونه لغزشی ممکن است عواقب غیرقابل جبرانی در جامعه از خود به جای گذارد.
وی رسالت رسانه ها در قبال انتشار اخبار و تصاویر تلخی که مخاطبان را متاثر می کند و احساسات و افکار عمومی را جریحه دار، با تاکید بر اینکه وظیفه رسانه خبر رسانی است و شکی نیست که در گام نخست باید به این وظیفه ی اصلی اش عمل کند، اظهار می کند: رسانه ایجاد شده است برای اینکه از جامعه به مردم و مخاطبش خبر برساند. این خبر می تواند شیرین باشد، تلخ باشد و یا غم انگیز و تاثربرانگیز.
او سپس با طرح این پرسش ها که «وظیفه رسانه در قبال بازتاب این خبرها چیست؟» و «در قبال جنایتی که صورت گرفته و یک نفر کشته شده و جنایتی که صورت گرفته و یک نفر به طرزی فجیع و وحشتناک کشته شده است چه وظیفه ای دارد؟» توضیح می دهد: رسانه نمی تواند در قبال جامعه ای که از یک حادثه نفرت انگیز و مشمئزکننده، ملتهب شده است و از خود عکس العمل نشان می دهد، بی تفاوت باشد. پس رسانه ها در قبال چنین رخدادهایی وظیفه ی حساس و بسیار مهمی دارند که به نظر می رسد اخیرا رسانه های ما فقط به خبر می پردازند و بازتاب های آن را پیگیری نمی کنند؛ چراکه همچنان معتقدم تعریف درستی از روزنامه نگار و خبرنگار حرفه ای وجود ندارد.
این روزنامه نگار پیشکسوت در ادامه می گوید: مشکل اساسی ما این است که هنوز روزنامه نگار و خبرنگار از حقوق مادی و معنوی خود و مسئولیت هایی که در قبال جامعه دارد، بی خبر است.
او خاطرنشان می کند: کنار اینکه خبرنگار و روزنامه نگار ما باید آموزش ببیند، تحصیلات آکادمیک داشته باشند، باید مقرراتی هم تحت عنوان نظام اخلاق حرفه ای رسانه ها بر آنها اشراف داشته باشد؛ چیزی مثل نظام پزشکی که به خطاهای جامعه پزشکی رسیدگی می کند.
قوی فکر می گوید: متاسفانه ما این نظام رسانه ای را نداریم. طبیعی است که با بودن چنین نظامی، رسانه ها و خبرنگاران می دانند که با خبرهای چنین تاسف بر انگیز چگونه باید برخورد کنند و اگر رسانه ای تصاویر تلخ که جامعه را ملتهب می کند، منتشر کرد یا اگر به وظایف خود درست عمل نکرد، بر اساس آننظام نامه، با روش غلط یک رسانه برخورد اصولی شود.
وی درباره ی انتشار تصاویر تلخ توسط رسانه ها که گاهی منجر به نقض قوانین رسانه می شود و روح جامعه را بیمار می کند، مطرح می کند: دونکته اساسی است؛ اول آنکه می خواهند با انتشار چنین تصاویر و اخباری، میزان مخاطبانشان را بالا ببرند و دوم اینکه از این راه کسب درآمد کنند. حال آنکه چنین در آمدی ارزش آن را ندارد که قلب جامعه زخمی شود. از سویی رسانه ها هم نمی توانند از کنار این خبر به سادگی بگذرند و با استناد به اینکه خبر جنایت بار و ناراحت کننده است اعتنایی به آن نکنند. در چنین مواقعی باید وسواس و احساس مسئولیت رسانه بیشتر شود. بنابراین در چنین وضعیت غیرعادی طبعا نحوه انتشار خبر متفاوت می شود. انتشار عریان چنین خبرهایی، بیش و پیش از آنکه خبر را به مردم برساند، جامعه را به بیمار می کند. احساسات مخاطبان را جریحه دار می کند و طبیعی است که آن خبر در چنین شرایطی ارزش خبری اش را از دست می دهد و تبدیل به ابزاری می شود که جنایت ها و حوادث تلخ و این چنین ناراحت کننده برای جامعه عادی می شود و قبح قضیه به تدربج در جامعه از بین می رود و عادی می شود.
این روزنامه نگار پیشکسوت هیجان خبری و بی سیاستی در انتشار خبرها را از جمله عوامل سقوط یک رسانه می داند. او می گوید: مطرح کردن جزئیات یک خبر جنایت بار و ناراحت کننده برای اینکه بازدیدکننده یا خواننده بیشتری به دنبال داشته باشد، کار اخلاقی نیست و جامعه آن را برنمی تابد. باید در قبال انتشار چنین اخباری در درجه اول به رسانه ها اخطار جدی داده شود.
قوی فکر درباره ی اینکه رسانه در قبال انتشار اخبار و تصاویر تلخ چه نکاتی را باید رعایت کند؟ اظهار می کند: رسانه باید در قبال چنین اخباری دو نکته را رعایت کند؛ در ارتباط با تصاویر تلخ تا آنجا که ممکن است نباید چنین تصاویری منتشر شود اما اگر در انتشار آن تصاویر ضرورتی وجود دارد، ناچار باید تصویر را منتشر کنیم. از یک سو نباید جامعه را متاثر کرد تا چنین رخدادی عادی جلوه داده نشود واز سویی به کنجکاوی مخاطب باید به گونه ای هدایت شده پاسخ داده شود. راه درست این است که به طور مثال روی این تصاویر تلخ را شطرنجی کرد. تصویر را در عین حال که محو شده نشان می دهیم، اعلام کنیم که به دلیل جریحه دار شدن عواطف عمومی نمی توانیم تصاویر را عریان، نشان دهیم.
قوی فکر با بیان اینکه کار رسانه راه رفتن بر روی لبه ی تیز تیغ است، یادآور می شود: اگر رسانه کوچکترین خطایی کند، یا طرد می شود و یا دست و بالش بسته خواهد شد. رسانه باید واقعیت را بگوید اما تیزبینانه و هوشمندانه. متاسفانه این روزها رقابت غلط خبری بین رسانه ها رواج پیدا کرده است. رقابت خبری سالم در رسانه ها کار خوبی است. سال های دور زمانی که تنها روزنامه اطلاعات و کیهان فعالیت داشتند، خبرنگاران دو رسانه با وجود اینکه با هم دوست بودیم، اما برای اینکه خبر ویژه و اختصاصی داشته باشیم، ابتکاراتی به خرج می دادیم تا خبر را فقط روزنامه ما داشته باشد. کارهایی که بی اخلاقی نبود. اما شوربختانه حالا رسانه ها برای اینکه خودشان را مطرح کنند، تیراژشان بالا برود و از این بالا رفتن تعداد مخاطب در آمد کسب کنند، از شیوه های غلط پیروی می کنند و با انتشار اخبار خشونت بار در جامعه منجر به جریحه دار شدن عواطف و احساسات جامعه می شوند. در حالی که رعایت این موارد، الفبای رسانه است.
این روزنامه نگار در پایان با بیان اینکه جای خالی گزارش و تفسیر در رسانه ها و مطبوعات خالی است، اظهار می کند: انتشار خبر کافی نیست و رسانه ها باید بدانند که پیگیری خبر و تهیه گزارش از یک رخداد مهم از جمله وظایف خطیر آنهاست. رسانه ها باید در تحریریه هایشان سرویس گزارش قوی داشته باشند که در آن گزارشگران حرفه ای بازتاب خبرها و رویداد هایی مثل این خبر مشمئز کننده (اشاره به کشته شدن زن جوان اهوازی توسط همسرش) را دنبال کنند. رسانه ها باید در تغییر روش های غلط در یک جامعه و نیز اصلاح عادات زشت و فرهنگ اشتباه در یک جامعه بکوشند.
قوی فکر همچنین تاکید می کند: کار خبرنگار و رسانه، درست مثل راه رفتن روی لبه ی تیز تیغ است هرگونه لغزشی ممکن است عواقب غیرقابل جبرانی در جامعه از خود به جای گذارد.
دیدگاه