ماجرای مجری شدن علی ضیا
مجری و تهیهکننده برنامه نوروزی «فرمول یک» درباره حضور تکراری مهمانهای نوروزی در شبکههای مختلف میگوید او از مهمانهای برنامهاش خواست که به شبکههای دیگر نروند و تاکید میکند البته خودشان هم این نگاه را داشتند که فقط در یک شبکه باشند.
علی ضیاء مجری ۳۵ساله تلویزیون سال ۱۳۸۴ به تهران آمد و از ۱۹ سالگی بهطور اتفاقی وارد رادیو شد و کار خود را در رادیو جوان با برنامه طنز «پسری از کاشانه» شروع کرد. پس از ۵ سال گویندگی در رادیو، به دعوت علی زاهدی وارد تلویزیون شد. اولین کار خود را در تلویزیون با برنامه «گزینه جوان» تجربه کرد. البته همزمان با این برنامه، برنامه «خط و ربط» را هم در رادیو اجرا میکرد.
ضیاء برنامههای متعددی از قبیل «ویتامین ۳»، «بعضیا»، «تحویل سال نو» و… را اجرا کرده و چهرهای شناخته شده است. او از سال ۱۳۹۶ تاکنون تهیهکنندگی و اجرای برنامه «فرمول یک» را بر عهده داشته است. با ضیاء درباره دلیل غیبت نسل جدیدی از مجریان در تلویزیون همصحبت شدیم. او که خودش هم درباره این موضوع دغدغه داشت گفت «من هم خودم این سوال را دارم که چرا نسل جدیدی از مجریها را نمیبینیم.»
در دهه هشتاد شاهد بودیم که نسل جدیدی از مجریان وارد صداوسیما شدند و درخشیدند. افرادی مثل علی ضیاء، فرزاد حسنی، رضا رشیدپور، احسان علیخانی، زندهیاد آزاده نامداری و دیگرانی که بیشتر برنامههایشان پرمخاطب شد. به نظر شما چرا این روند متوقف شد؟
من خودم را جزو نسل دیگری میدانم. چون از جهت سن و سال جوانتر از دیگران هستم. بقیه بزرگواران متعلق به دهه پنجاه هستند و من دهه شصتی هستم. از جهت ورود به سازمان صداوسیما هم سال ورود من فرق دارد. من به لحاظ سال اجرا از دیگران هفت یا هشت سال عقبتر هستم. یعنی یکی از دوستان هشت سال مجری و شناختهشده بود و بعد از او من آمدهام. البته این که با نسل دیگری مقایسه بشوم برایم باعث افتخار است. چون همه آنها کاربلد و کاردرست و درجه یک هستند. من هم مثل شما برای اجرا دغدغه دارم. ولی فکر میکنم اجرا بستگی به کاراکتر (شخصیت) یک آدم دارد و زحمتهایی که قبل از مجری شدن کشیده است.
مساله آموزش را چقدر موثر میدانید؟
اجرا یک موضوع آکادمیک نیست که کسی درسش را بخواند. من یک سری آموزشها در رادیو و تلویزیون دیدهام اما یک مواقعی در مخالفت با آن آموزشها یک چیزهایی را کشف میکردم. مثلا در شعرخوانی به ما اصولی را یاد میدادند که این طوری شعر بخوان. من یک طور دیگر شعر میخواندم و آن شعرخوانی مورد قبول واقع میشد
. به نظر من خود آن آدم که میخواهد مجری شود باید از کودکی و نوجوانی در معرض یک سری اتفاقات قرار بگیرد. برای همین مجری جریانساز، سخت به وجود میآید. شاید هم اطلاعات من کافی نیست. ولی دیدن آدمهایی که میتوانند جریان به پا کنند همیشه برای من خوشایند است.
میگویند تلویزیون جلوی ستاره شدن مجریها را میگیرد و اجازه رشد به آنها نمیدهد. با این گفته موافقید؟
درباره این موضوع باید با مدیران صحبت کنید. من قائل به این نکته نیستیم. حتما به ما لطفی شده که توانستهایم بروز عینی بیشتری داشته باشیم. من هم این سوال را دارم که چرا نسل جدیدی از مجریها را نمیبینیم. بخشی از بچهها و مجریهای مستعد خودشان در اینستاگرام صاحب رسانه شدهاند و صفحات آنچنانی دارند.
آیا آوردن سلبریتیها به برنامههای گفتگومحور مانع دیده شدن مجری شده است؟ یعنی ممکن است مخاطب این قدر به چهرههای ورزشی و هنری توجه کند که حواسش به مجری برنامه نباشد.
با خانم گلاره عباسی صحبت میکردم، نکتهای را از اولین اجرایم به من یادآوری کرد. در آن اجرا قبل از برنامه از خانم عباسی پرسیدم چرا بینیتان را عمل نمیکنید. ایشان پاسخی دادند و من همین سوال را در برنامه پرسیدم. پشت این مدل پرسش یک فکری است. نمیخواهیم بپرسیم چرا دماغتان را عمل نمیکنید. میخواهیم بگوییم این که این جریان جراحی پلاستیک راه بیفتد مثبت نیست و آدمها طبیعی بودنشان درستتر است.
این مدل پرسش فوکوس (تمرکز) را به سمت مجری میبرد تا سلبریتی. فکر میکنم مجریها باید چنین کاری کنند. من یک جاهایی توانستم و یک جاهایی نتوانستم. پرسشگری اگر فکر شده باشد این اتفاق نمیافتد. من در اجرایی نمیروم که سوالم طراحی نشده باشد. حتی برای اجرای اینستاگرام هم طراح سوال داشتم. با بچههای تیم سردبیر و ایده حتما حرف میزنم. من به عنوان تهیهکننده بالادست آنها قرار میگیرم؛ اما وقتی مجری میشوم حتما باید با آنها معاشرت کنم.
پررنگ شدن خط قرمزها را چقدر موثر میدانید؟ آیا مجریها قبلا دستشان برای حرف زدن و مهمان دعوت کردن بازتر بود؟
این سوال را باید از مدیران پرسید. من در ساختار برنامه اجتماعی دارم کارم را میکنم و با این قالب درگیر نیستم. بالاخره ما برنامه اجتماعی میسازیم و ممکن است لبههایی به انتقاد گشوده شود.
خط قرمزها نسبت به گذشته بیشتر شده است؟
من چنین حسی را در برنامه خودم ندارم. اگر هم بیشتر شده باشد به این خاطر است که یک سری مدیر نشستهاند و اوضاع دولت و جامعه را هواشناسی میکنند. تصمیمها را نمیشود در لحظه بگویی درست است یا اشتباه. حتما باید با مدیران حرف بزنیم. الان در برنامه خودم دارند کمک میکنند که ممنوعیتهایی برداشته شود. من بقیه حوزهها را بلد نیستم. هیچ وقت نخواستم آدم سیاسی به برنامهام دعوت کنم که بدانم ممنوع هستند یا نه.
در ایام عید و رمضان شاهد مهمانهای تکراری در شبکهها هستیم. شما چه برنامهای دارید که این اتفاق نیفتد؟
درباره مهمانهایی که از این شبکه به آن شبکه میروند میتوانم بگویم سالهاست این کار را انجام ندادیم. از مهمانهایمان خواستهایم که به شبکههای دیگر نروند. خودشان هم این نگاه را داشتند که فقط در یک شبکه باشند. با برنامههای رقیب هم معاشرت کردیم و گفتیم ما این مهمان را میآوریم. شما فلانی را دعوت نکن. البته آن برنامهها در آن زمان رقیب بودند و الان رفیق هستند. در طی یکی دو سال گذشته این کار را انجام دادیم. دیگر برنامهسازان رفقای ما هستند و همکاری میکنند.
«فرمول یک» با اجرا و تهیهکنندگی علی ضیاء با معرفی ۱۰ چهره برتر سال ۱۴۰۰ از ۲۲ اسفند تا ساعاتی پس از تحویل سال ۱۴۰۱ از شبکه یک سیما پخش شد.
دیدگاه