هشدارهایی درباره حضور سلبریتیها در صحنه حوادث
یک کارشناس رسانه درباره حضور سلبریتیها در صحنههای حوادث و پیامدهای آن معتقد است: چهرهها حوادث را فرصتی مغتنم برای برندسازی و ارتقای برند ندانند. آنها میتوانند به روشهای مختلف مردم را مطلع و آگاه کرده و هشدارها و توصیههایی داشته باشند ولی این مسأله به معنی حضور در میدان حادثه، آن هم در قلب امدادرسانی با خطرات احتمالی برای فرد و علاقمندان آنها نیست.!
مریم سلیمی- کارشناس رسانه و مدرس دانشگاه در گفتوگویی درباره حضور سلبریتیها در صحنههای حوادث و پیامدهای آن گفت: چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار. طبیعی است که وقتی حادثهای رخ میدهد، همه اقشار جامعه از حادثه متأثر شده و میکوشند تا به سهم خود در ارتباط با آن حادثه ایفای نقش داشته باشند. گاه این نقشآفرینی نیازمند حرفهای گری و عمل کردن بر اساس تخصص، مهارتها، تجارب و در چارچوبهای لازم است و تنها در این صورت است که مفید واقع میشود. در چنین شرایطی، عدم برخورداری از تخصص و مهارت لازم، (به ویژه از سوی چهرههایی که در محل حادثه حضور مییابند)، نه تنها کمک محسوب نمیشود بلکه ممکن است باعث ایجاد موانعی برای نیروهای متخصص در امر امداد شده یا به بروز حادثه جدیدی بیانجامد و در نتیجه، حاشیههایی به وجود بیاید.
حضور چهرهها، سلبریتیها و اینفلوئنسرها در میادین حوادث طبیعی است؟
این دکترای علوم ارتباطات اجتماعی گفت: در این باره علاوه بر نقدی که به حضور افراد عادی در صحنه حوادث به خصوص در زمانهای اولیه بعد از حادثه داشت که با گرفتن فیلم و عکس و ایجاد ازدهام اجازه نمیدهند فرایند امداد و نجات به درستی انجام شود، بر حضور چهرهها در محل حادثه نیز نقدی جدی وارد است زیرا هر فرد غیرمتخصصی - چه فرد عادی و چه سلبریتی یا اینفلوئنسر- با حضور در صحنه خطر، احتمال خلق حوادثی جدید و بالا رفتن شمار قربانیان یا صدمه دیدگانه حادثه را افزایش میدهد.
وی اضافه کرد: در وهله اول ممکن است حضور چهرهها، سلبریتیها و اینفلوئنسرها در میادین حوادث مهم کاملا طبیعی و بدیهی به نظر برسد اما گاهی نیز ممکن است این حضور در کنار تلاشهای احتمالی (البته غیرتخصصی) آنها برای کمک به بهبود شرایط، با اهداف و اغراضی نیز همراه باشد.
سلیمی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که حوادث مساوی هستند با حضور و تجمع دوربینها و رسانهها، این یعنی چنین حوادثی میتواند فرصتی برای دیده شدن و گرفتن سهمی از کیک توجه جامعه نیز به شمار آید. این احتمال وجود دارد که از این طریق بخواهند اقدامی در جهت بهسازی برند شخصی خود کنند و یا دست به بازطراحی برند شخصی خود بزنند به این معنا که جایگاه خود نزد افکار عمومی ترمیم کنند.
وی افزود: حیات و بقای چهرهها، گاه در پیوند با رسانههاست و این تلاش برای دیده شدن ممکن است برای برخی جنبهای حیاتی داشته باشد و بخواهند قیمت و بهای آن را به هر شکل و قیمتی پرداخت کنند که این بها گاه ممکن است از طریق مستمسک قراردادن حوادث جبران شود.
سلیمی یادآور شد: هرچند هستند سلبریتیهایی که گاه بیرسانه نیز همچنان محبوب مردم باشند ولی برای ماندگاری در اذهان بعد از یک دوره میان مدت یا بلندمدت همچنان نیازمند رسانهاند.
کدام سلبریتیها در موقعیتها مورد توجهاند؟
سلیمی گفت: واقعیت این است که سلبریتیها و اینفلوئنسرها از جمله گروههای مورد توجه مردم و رسانهها هستند، هرچند به تدریج سلبریتیها کم فروغتر شده و هرچه جلوتر می رویم اینفلوئنسرها جایگاهی بالاتر مییابند، مگر سلبریتیهایی که در فضای مجازی نیز جایگاه و پایگاهی ایجاد کرده و سهم حضور خود در فضاها و دنیاهای مجازی را از دست نداده باشند.
وی افزود: اینفلوئنسرها اعم از اینفلوئنسرهای انسانی، گرافیکی و رباتهای انسان نمای آتی به خصوص در متاورس مورد توجه بوده و به تدریج نیز بر اهمیت و اثرگذاری شان نیز افزوده میشود.
این کارشناس رسانه گفت: با این درک، سلبریتیها ضمن فعالیت در فضای مجازی، میکوشند تا از این طریق قاب رسانهها را نیز هنوز حفظ کنند. سلبریتیهایی این روزها همچنان مورد توجه هستند که قادر باشند از توان و پتانسیلهای رسانههای اجتماعی، متاورس و... نهایت بهره را بگیرند.
فعالیتهایی با رنگ و بوی زرد!
سلیمی گفت: تجربه صفحهداری در رسانههای اجتماعی گاه اقتضا میکند که برای حفظ توجه دست به حرکتهایی زده شود که این حرکتها ممکن است طیفی از حضور در صحنه حوادث تا گرایش به فعالیتهایی با رنگ و بوی زرد را در بر گیرد.
وی با این توضیح که شما ممکن است بادکنک را دیده باشید که وقتی روی آن نقاشی میکشید چه این نقاشی خوب یا بد باشد تا وقتی باد نشده طرح آن چندان دیده نمیشود گفت: هرچه این بادکنک بیشتر باد میشود یعنی بادکنک بزرگتر میشود، طرح آن بیشتر دیده میشود. به زبان دیگر، تا وقتی فرد شاخص و بزرگی نباشی شاید خطاها و اشتباهات یا حرکتهای خوبت کمتر به چشم باید ولی وقتی چهره شدی، کوچکترین حرکتهایت دیده شده، مورد توجه و قضاوت قرار میگیرد.
این مدرس دانشگاه گفت: از بعد اثرگذاری نیز فعالیتها، رفتارها و عملکرد سلبریتیها و اینفلوئنسر با توجه به دامنه اثرگذاری که بین طرفداران و هوادارانشان دارند، اقدامات و حرکتهایشان مورد الگوگیری نیز قرار گیرد یا به واکنشهایی منجر شود که نباید.
وی افزود: از طرفی کلیه اقدامات و حرکتهای آنها دیده شده و مورد نقد و قضاوت قرار میگیرد. از جمله این نقدها، می توان به مثالی از حادثه اخیر متروپل اشاره کرد که در صفحه یکی از سلبریتیها که در محل حادثه حاضر شده و گزارش داده بود آمده است: «امیدوارم کامنتم رو پاک نکنید، استوری گذاشتین درباره آبادان که مردم هر کمکی از دستتون برمیاد انجام بدین. میدونین چه کمکی برمیاد؟ اینکه مثل شما راه نیفتیم بریم توی دست و پای امدادگراها. شما و امثال شما اونجا چه کاری میکنید؟ رفتید که چی؟ ». وی نیز در پاسخ نوشته بود: «... اون تایم در منطقه بودم و فقط خواستم به مردم اخبار رو منعکس کنم در حدی که شاید کمکی کرده باشم و اگر اثری کوچک هم داشته باشه، اتفاق بیفته، همین، هیچ نیت خاص و بدی نداشتم و ندارم.»
سلیمی به نمونههای دیگری از همین کامنتها اشاره کرد و گفت: برخی از دنبال کنندگان این سلبریتی نیز از حرکتش استقبال کرده و این حضور را نشان بیتفاوت نبودن یا غیرتمندیاش یاد کرده بودند. اما عاری از این قضاوتها و نقدها، اگر قرار باشد هر سلبریتی و اینفلوئنسری حس کند که با به دست گرفتن گوشی و ارائه گزارش از محل حادثه میتوانند خبررسانی و اطلاع رسانی کند، چطور میتوان انتظار داشت که محل حادثه قابل مدیریت از زوایای مختلف باشد؟
وی افزود: سلبریتیها و اینفلوئنسرها به روشهای مختلف میتوانند مردم را مطلع و آگاه کرده و هشدارها و توصیههایی داشته باشند ولی این مسأله به معنی حضور در میدان حادثه آنهم در قلب امدادرسانی با خطرات احتمالی برای فرد و علاقمندان آنها نیست.
او به نقل از یکی از آتش نشانانی که در حادثه پلاسکو ایفای نقش داشت گفت: به یادم هست آقای امید لشگری از آتش نشانانی که در پلاسکو ایفای نقش میکرد میگفت، " در لحظات اولیه حوادثی مانند پلاسکو، وقتی تیمهای امدادی که وارد محل می شوند به جای اینکه درگیر چیدمان سناریوی عملیات باشند، بیشتر درگیر متفرق کردن سلبریتیها و افرادی میشوند که نقشی در امر امداد و نجات ندارند و این خود نوعی حادثه محسوب شده یا حداقل میتواند حادثه آفرین باشد. "
از حادثه تلخ پلاسکو درس نگرفتیم
وی با انتقاد از اینکه از حادثه تلخ پلاسکو درس نگرفتیم گفت: هنوز به یادمان هست سلبریتیها، افراد مشهور و مردمی که موبایل به دست از زوایای مختلف مشغول گرفتن عکس و فیلم بودند و به خصوص در روز اول حادثه در فرایند امداد رسانی و اطلاع رسانی حرفهای ایجاد خلل می کردند.
سلیمی می گوید: برای جلوگیری از این گونه مسائل فرهنگ سازی نشد و از سویی تدابیر رسانهای، امداد رسانی و... خاصی برای حوادث مشابه (با درک تفاوتهای احتمالی) اتخاذ و به مدل و الگویی خاص برای مدیریت مسائل مشابه منتهی نشد.
وی اضافه کرد: از طرفی برای حضور سلبریتیها و اینفلوئنسرها و نقش آفرینیهای آنها در این گونه حوادث چارچوب خاصی تعیین نشد. بدون این بایدها، همچنان شاید تکرار حوادث ناخوشایند پلاسکوها خواهیم بود.
سلیمی یادآور شد: باید به یاد داشت هر گونه حضور و اقدامی که سبب انحراف توجهها از تلاشهای واقعی و اصلی شده و مانع و صدمه زننده به کیفیت انجام فرایند امداد ونجات باشد، نمیتواند یاری گر در کمک به حادثه دیدگان و حل بحران باشد. از طرفی الگوگیری از افراد موثر و نیز فرهنگسازیهای منفی از تبعات این گونه مسأله است و البته از دیگر مشکلات، به خصوص زمانی که ابهامات مربوط به حادثه بالا باشد، اظهارنظرهایی است که به بیاعتمادیها دامن میزند به تشدید کاهش اعتماد عمومی میانجامد.
وی افزود: یکی از دلنگرانیها در خصوص حضور سلبریتیها و اینفلوئنسرها در جریان حوادث، بحث تلاش برای جلب کمکهای مردمی یا سرمایه گذاریهای احتمالی است که این مسائل خود نیازمند مدیریت و نظارت لازم است تا در صورت جلب همراهی عمومی به نتایج لازم بیانجامد.
بخشی از مشکل نباشید
سلیمی تأکید کرد: اینکه سلبریتیها و اینفلوئنسرها بخواهند در راستای مسئولیت اجتماعی خود در حوادث ایفای نقش موثری داشته و به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و... بپردازند، قابل احترام است ولی نکته این است که این حضور و ایفای نقش نباید خود به ایجاد خلل در فعالیتهای افراد کارورزیده حوزه حوادث و پوششهای رسانهای منجر شود.
وی افزود: از سویی لازم است تا صدا و سیما و رسانههای مختلف پوشش مناسب، واقعی و عینی از حادثه داشته باشند تا برخی اظهار نظرها و نقدها از اسوی افراد مشهور به ایجاد تشکیک در جامعه منتهی نشود.
سلیمی یادآور شد: باید به خاطر داشت که حضور سلبریتیها و چهرهها در محل حوادث زمانی میتواند موثر، دلگرم کننده و یاری رساند باشد که خود بخشی از مشکل نباشد بلکه بخشی از راه حل باشد. آنهم در شرایطی که به قیمت جان یک حادثه دیده تمام نشود.
وی در پایان یادآور شد: در بسیاری از کشورهای جهان به محض وقوع حادثه، فضا به خوبی و درستی در ابعاد مختلف رسانهای، امدادی و... مدیریت میشود و به بسیاری از حوادث مشابه فعلی نمیانجامد.
دیدگاه