سریال«بینشان» زیر تیغ روزنامه نگاری تحقیقی
سریال بی نشان به کارگردانی راما قویدل جدیدترین سریال شبکه سه سیما است که پخش خود را از اواخر مردادماه 1401 شروع کرده است. موضوع سریال که مبتنی بر مسائل کاری و زندگی خبرنگار است با روندی جذاب شروع شده، به گونه ای که مسئله اصلی از فساد بازیکن تیم ملی شروع و به سوی رانت خواری یک نماینده مجلس ادامه پیدا میکند.
سریال بینشان درباره «شهاب ادهم» سردبیر یک سایت خبری و خبرنگار پیش کسوت است که دغدغه مبارزه با فساد اقتصادی را دارد، به مشکلات اقتصادی مردم میپردازد و شخصیت درستکار و جسوری است. «شهاب» به عنوان یک فرد کارکشته و باسابقه، بدون مستندات و مدارک کافی درباره منشأ ثروت اشخاص صحبت و آنان را به استفاده از رانت متهم میکند. جالب این است خبرنگاری که به گفته خود عمری در دادسرای رسانه رفت و آمد داشته است، به سادگی توسط یک نگهبان محکوم شده و راهی بازداشتگاه می شود!
ورود بینشان به قلمرو ژانر روزنامه نگاری تحقیقی
«شهاب» به عنوان یک فرد کارکشته و باسابقه، بدون مستندات و مدارک کافی درباره منشأ ثروت اشخاص صحبت و آنان را به استفاده از رانت متهم میکند؛ آیا نمایش چهره یک خبرنگار تحقیقی در این سریال به واقعیت نزدیک است؟
بینشان به دنبال چیست؟
بینشان قصد دارد با معرفی کارکتری به نام شهاب به صورت صریح و بدون روتوش به زندگی خبرنگاران و مسائل مختلف حرفهای و شخصی آنان سرک بکشد اما به نظر میرسد در شخصیت پردازی کارکتر اصلی داستان نه تنها اغراق آمیز (استقبال «شهاب» از دردسر و دادگاهی شدن، کار کردن تا دیروقت در تحریریه سایت به تنهایی) عمل شده بلکه به دلیل کم اطلاعی از سبکهای روزنامه نگاری در نگارش فیلمنامه ایرادهای اساسی بر کارکتر اصلی داستان وارد است. از آنجایی که شخصیت شهاب به عنوان یک خبرنگار به دنبال افشاگری از فساد است در واقع کارکرد وی در قالب ژانر روزنامهنگاری تحقیقی تعریف میشود اما با این وجود حتی از رعایت الفبای روزنامهنگاری تحقیقی توسط وی در داستان خبری نیست که نشان میدهد در تحقیق برای نگارش فیلمنامه به هیچ وجه به این موضوع مهم توجهی نشده، مسئلهای که پاشنه آشیل سریال «بینشان» از دید منتقدان است.
اجازه بدهید برای پاسخ به سوال اصلی این مطلب در ابتدا بر اساس منابع، گذری به روزنامه نگاری تحقیقی داشته باشیم و در پایان به تطبیق کارکتر اصلی بینشان بر اساس این ژانر بپردازیم.
آنچه در مورد روزنامهنگاری تحقیقی باید بدانیم
تعریفی که برای روزنامهنگاری تحقیقی حداقل در منابع غربی مطرح شده این است که نوعی روزنامهنگاری افشاگرانه است علیه سوء استفاده، فساد، لغزشها و خطاها که عمدتا در دستگاههای دولتی و در ساختار فرمال و رسمی کشور صورت میگیرد.
روزنامه نگاری تحقیقی نوعی ژورنالیسم افشاگرانه و ناظر بر عملکردها، سوءاستفادهها، فسادها، سوء مدیریتها و انحرافهاست. این سبک روزنامهنگاری در همه جای دنیا شرایط خاص خود را دارد؛ چراکه نوعی نگهداشتن آینه جلوی قدرتمندان است و طبیعی است که خوشایند آنها نیز نباشد. از سوی دیگر، این سبک در خدمت پیشبرد آزادی بیان، قلم و حقوق شهروندی و یکی از پیشرفتهترین مکاتب روزنامهنگاری است. ژانری از روزنامهنگاری که کشف جریانهای ناصواب و ناروای درون ساختارهای رسمی قدرت و افشای آن را بهمنظور کمک به اصلاح و پالایش امور جامعه، کمک به شنیده شدن صدای مردم و حق مردم را برای نظارت بر عملکرد رسمی، در دستور کار خود قرار داده است.
روزنامهنگاری تحقیقی یکی از دشوارترین شاخههای روزنامهنگاری است که نیاز به هوش، پشتکار و جسارت زیاد روزنامهنگار دارد. از دیدگاه بسیاری از محققان و روزنامهنگاران، روزنامهنگاری تحقیقی نقطه اوج کار حرفهای روزنامهنگاری است. به عبارتی روزنامهنگاری تحقیقی نوعی روزنامهنگاری عمقی است.
توماس وایتساید در مقاله 1971 خود تحت عنوان «ماموران در محل» مینویسد؛ این نقش روزنامهنگاران تحقیقی است که برای محافظت از بیصدایان، دموکراسی و مظلومان به افشای مافیای سیاسی اقدام کنند.
به دلیل آنکه حقایق پشت پرده، افشا میشوند و این امر موجب رسوایی سیاستمداران و سایر شخصیتها میشود، به روش «افشای افتضاحات» نیز شهرت دارد.
گزارشگری تحقیقی، کار شخصی، خلاقانه و داوطلبانه درباره موضوعهای مهمی است که افراد یا گروههایی سعی در پنهان کردن آنها دارند. این نوع روزنامه نگاری اغلب به زمان بیشتری برای برنامهریزی، تهیه و تحقیق نیاز دارد و به طور معمول یک فرم طولانیتر برای گزارش کامل جزئیات تحقیقات، یافتهها و نتیجهگیری است.
تاریخچه ژورنالیسم افشاگرانه
«گزارشگری تحقیقی» که بهطور عمده در ژانر گزارش تبلور مییابد، یکی از شیوههای کارآمد و پیشرفته و یک مکتب تحولانگیز در روزنامهنگاری است که سابقه تاریخی آن دستکم به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد؛ اما تحلیلگران تاریخ مطبوعات، نقطه عطف آن را به سال ۱۹۷۳، یعنی زمانی که سلسله گزارشهای دو روزنامهنگار آمریکایی به نامهای «کارل برنشتاین» و «باب وودوارد» درباره رسوایی «واتر گیت» در روزنامه «واشینگتن پست» به چاپ رسید و منجر به کنارهگیری ریچارد نیکسون از ریاستجمهوری امریکا شد، نسبت میدهند. به هر حال واتر گیت به عنوان یک قله افتخار در تاریخ روزنامه نگاری تحقیقی مطرح است.
از آن زمان، گزارشگری تحقیقی بهعنوان یک شیوه تأثیرگذار روزنامهنگاری که در خدمت بهبود کیفیت زندگی مردم قرار دارد، راه خود را به منابع آموزشی روزنامهنگاری باز کرده است. این گزارشها در سال ۱۹۷۴ در کتابی با نام «همه مردان رئیسجمهور» بهوسیله گزارشگران مزبور منتشر شد و مبنای ساخت یک فیلم سینمایی به همین نام نیز قرار گرفت.
روزنامه نگاری تحقیقی (Investigative Journalism) یکی از ژانرهای جذاب و البته دشوار روزنامه نگاری است که هوش، پشتکار و جسارت زیادی را میطلبد. ژورنالیست های محقق، بیش از آنکه مانند همکاران خود در دیگر سرویسهای خبری پشت میز کار در هیات تحریریه بنشینند، در لابلای معابر، کوچه و خیابان یا در کنج آرشیو کتابخانهها و مراکز ارایه اطلاعات مشغول تجسس و واکاوی پروندههای حساس جامعهاند. آنان در سایه حرکت میکنند و در دستیابی به اطلاعات، شگردها و منابع و کانال های خاص خود را دارند. روزنامهنگاری حرفهای در ایران به رغم سابقهای فراتر از یک قرن، به علل مختلف چندان به این ژانر نزدیک نشده است.
برخی ویژگیهای یک روزنامه نگار تحقیقی
هر کسی که در تحریریه روزنامه کار کرده، حتی اگر روزنامهنگار خوبی هم بوده، الزاما نمیتواند Investigator خوبی باشد. محققها آدمهای خاصی هستند، سر پردردی دارند، ماجراجو هستند، آرمان طلبند و به نوعی دغدغه اساسیشان پاسداری از حقوق شهروندان است. به اضافه این که افرادی که چنین ذهن حساس و تفسیرپذیر و تیز و شامهای قوی باید داشته باشند تا باید بتوانند فسادها را بو بکشند. فساد در بخشهای دولتی اغلب در خفا اتفاق میافتد، کسی نمیآید در منظر عمومی مرتکب این نوع خطاها شود. بنابراین روزنامه های محقق باید شامهای قوی داشته باشند و بتوانند فساد را به موقع تشخیص دهند.
دردسرهای تحقیق از جمله زمان بر و پرهزینه بودن و احیانا خطرناک بودن آن را بپذیرند، دیگر این که دانش و اطلاعات و بینش کافی برای تشخیص مسائل ، شناخت واقعیتها، فسادها و شناخت حقوق شهروندان را داشتهباشند.
«بینشان» آشناترین غریبه با روزنامه نگاری تحقیقی
با توجه به تفاسیر بالا و در یک تحلیل کلی از شخصیت اصلی سریال بینشان میتوان چنین نتیجه گرفت با وجودی که تلاش این سریال برای ورود به سبکی از روزنامه نگاری که در ایران هنوز توجه چندانی به دلائل مختلف به آن نشده برجستهترین نقطه قوت این سریال بود که متأسفانه با شخصیت پردازی ضعیفی که از شهاب کارکتر اصلی داستان به عنوان یک روزنامه نگار تحقیقی صورت گرفت در واقع نتوانست این رسالت را برای اولین بار به شایستگی به سرانجام برساند.
ویژگیهای شهاب با مختصات یک روزنامه نگار تحقیقی فرسخها فاصله داشت موضوعی که نشان میدهد در نگارش فیلمنامه اگر با مراکز دانشگاهی مخصوصاً از برخی اساتید دانشگاه یا روزنامهنگارهای با تجربه و ... که در زمینه روزنامه نگاری تحقیقی دارای فعالیتهای پژوهشی در خوری هستند مشاوره گرفته میشد این مشکل کاملاً مرتفع و شاهد شخصیت جذابتر، ماجراجوتر، حرفهایتر و ... از شهاب با سبک روزنامه نگاری تحقیقی بودیم و سریال بینشان را از تور کندی ریتم آن و نیز غیر واقعی بودن کارکترهای آن رهایی میبخشید و به یکی از سریالهای ماندگار سیما و نیز اولین اثر ارزنده تصویری در راستای نمایش سبک روزنامهنگاری تحقیقی در قالب واکاوری یک شخصیت روزنامه نگار تحقیقی همچون شهاب مبدل میساخت موضوعی که سریال بینشان به دلیل فقدان فوت کوزهگری (پژوهش در مختصات روزنامه نگار تحقیقی) رسالتش را در قبال مخاطب ناتمام باقی گذاشت.
دیدگاه