آخرین دوئل پای اخلاق بر سر یک تجاوز جنسی
فیلم The Last Duel یا آخرین دوئل جدیدترین فیلم ریدلی اسکات است که داستان دوئل دو دوست در اواخر قرن چهاردهم میلادی در فرانسه را به تصویر کشیده.
آخرین دوئل / The Last Duel ریدلی اسکات بر اساس یک روایت تاریخی واقعی از آخرین دوئل قضایی قانونی در تاریخ فرانسه است. این فیلم با بازی مت دیمون، بن افلک، جودی کامر و آدام درایور از این رویداد اصلی برای بررسی مکانیزم پیچیده جنسیتی، اخلاق جنسی و عاملیت زنانه در قرون وسطی استفاده میکند.
آرمین باقری نوشت: داستان فیلم از سال ۱۳۷۰ میلادی و با نبردی آغاز میشود که مبدا اختلاف دیدگاههای سه شخصیت اصلی فیلم است. در واقع داستان فیلم در سه بخش روایت میشود که هر کدام بازگوکنندهی حقیقت از دیدگاه سه شخصیت اصلی فیلم هستند. طبق گفتهی اسکات، احتمالا نسخهی کات کارگردان «Director’s Cut» فیلم نیز عرضه شود که حاوی چند سکانس اضافه است، اما با توجه به اثری که پیشرویمان داریم، باید گفت که این اتفاق دردی را دوا نکرده و حتی میتواند به کیفیت فیلم ضربه بزند.
بزرگترین مشکل فیلم نیز دقیقا از همین تکرار بی دلیل مکررات سرچمشه میگیرد. ژان دِ کروژ (با بازی مت دیمون) به دربار پادشاه فرانسه رفته و علیه دوست قدیمی خود لِگری (با بازی آدام درایور) به جرم تجاوز به همسرش بانو مارگارت (با بازی جودی کومر) شکایت کرده و درخواست محاکمه با مبارزه را دارد. در طول بخش اعظم فیلم شاهد تکرار چند ماجرای مهم مانند مبارزهی ابتدایی فیلم، مهمانیای که اولین ملاقات لِگری و مارگارت را شامل میشود و چند ماجرای دیگر هستیم. فیلم در نشان دادن جایگاه زنان و نوع نگاه جامعه به آنها در جوامع سنتی و تاثیرات این موضوع بسیار درست و به دور از شعار و ترندهای روز هالیوود عمل کرده که همین موضوع آن را شایستهی تماشا میکند.
حسین معززىنیا درباره فیلم نوشت: دوئل نهایی (ریدلی اسکات ـ ۲۰۲۱) را با راشومون (کوروساوا ـ ۱۹۵۰) مقایسه کردهاند و میکنند. مبنای مقایسه چه میتواند باشد؟ در هر دو فیلم، مردی با زنی همخوابگی کرده، حالا این محل تردید است که آنچه رخ داده کنشی تجاوزگرانه بوده یا با رضایت دو طرف اتفاق افتاده. در هر دو فیلم دادگاه داریم و قاضیهایی که قرار است بر اساس شواهد، حکم صادر کنند. روایتهای متفاوتی از واقعه داریم که جداگانه روایت میشوند، همپوشانیهایی در روایتها وجود دارد، اما تفاوت هاست که جلب توجه میکند. زمان قصه در هر دو فیلم متعلق به قرون میانه است.
یکی فرانسهی قرن چهاردهم و آن یکی، ژاپن قرن یازدهم. بر مبنای این شباهتها میشود فیلم تازهی ریدلی اسکات را اجرایی دوباره از راشومون تصور کرد، اما اگر از این نوع یکسانیها در طرح کلی صرفنظر کنیم، راستش این دو فیلم ربط چندانی به هم ندارند. راشومون دربارهی آغشتگی واقعیت به خودخواهی و خودشیفتگی بشر است. راویها بیش از آنکه بخواهند عامدانه دروغ بگویند، به منفعت شخصیشان چشم دارند، سعی میکنند با وفاداری به اصل واقعه و مختصری دستکاری، خودشان را شجاع و دلاور، نجیب و پاکدامن، خوشقلب و فداکار جلوه دهند، در حالیکه عاقبت میفهمیم هیچکدام از این صفتها برازندهشان نیست و آن راهب معبد از ذات سرکش بشر به هراس میافتد.
به همین دلیل، واقعهی مرکزی در راشومون (تجاوز) لزوماً تم اصلی فیلم را نمیسازد. اما در فیلم ریدلی اسکات دقیقاً خود واقعهی تجاوز، دغدغهی سازندگان فیلم بوده، بهطور مشخص قرار است بدانیم آیا مردی اجازه دارد با این فرضیه که زنی زمینهی همخوابگی را فراهم کرده، از خودش سلب مسئولیت کند و حتی تا دم مرگ هم اصرار کند گناهی مرتکب نشده یا خیر.
دیدگاه