حداکثر هیجان و تعلیق در فیلم کرهای «نیمهشب»
اگر به هیجان و تعلیق در فیلم علاقهمند باشید، تماشای «نیمه شب» (Midnight) را نباید از دست بدهید. این فیلم درخشان و جذاب داستان تعقیب و گریزی نفسگیر در کوچه پس کوچههای تاریک است؛ بین یک قاتل سریالی و یک زن جوان ناشنوا.
وقتی صحبت از فیلمهای مهیج پر از تعلیق و ترس باشد، سینمای کره حرفهای زیادی برای گفتن دارد. نمونۀ نسبتا تازۀ این توانایی فیلم «نیمهشب» اولین اثر بلند سئونگ کوون است؛ فیلمی خوشساخت و پرکشش که در تمام طول یک ساعت و نیم زمان خود، تنش و تعلیق را در اوج نگه میدارد.
داستان فیلم مربوط به یک قاتل سریالی به اسم «دو شیک» است که ترس و وحشت را در دل مردم کره انداخته است. او شبها دست به کار میشود و قربانیان او هم زنهای جوان هستند. «کیونگ می» زن جوان ناشنوایی است که یک شب تا دیروقت به همراه مادرش بیرون بوده و موقع بازگشت به خانه درگیر یک تعقیب و گریز نفسگیر با این قاتل سریالی میشود. کیونگ می ابتدا فکر میکند دو شیک مردی است که خواهرش را گم کرده و به کمک احتیاج دارد، اما خیلی زود میفهمد که ماجرا واقعا از چه قرار است.
هرچند که «نیمه شب» را قطعا باید در قالب فیلمهای مهیج دستهبندی کرد، اما پربیراه نیست اگر آن را یک جورهایی به ژانر وحشت هم متعلق بدانیم. دو شیک واقعا هیچ چیز از قاتلهای فیلمهای اسلشر کم ندارد و ناشنوا بودن کیونگ می هم احساس ترس و آسیبپذیری را برای مخاطب بیشتر میکند. بخصوص وقتی که دو شیک به نحوی تلفن و سنسورهای تشخیص صدای کیونگ می را از کار میاندازد، واقعا وضعیت خفقانآوری شکل میگیرد که نفس بیننده را در سینه حبس میکند.
باید به این نکته اشاره کرد که نقش کیونگ می و مادرش را بازیگرانی به عهده دارند که ناشنوا نیستند و این شاید تا حدی موجب اغراق در بازی آنها شده باشد. در بعضی از مواقع هم صدای فیلم به کلی قطع میشود تا ما بهتر بتوانیم وضعیت کیونگ می را درک کنیم. این تمهید موثر و خوبی است، اما میتوانست با نظم بهتر و در لحظات مناسبتری از فیلم اجرا شود. اما در عوض، استفاده از سنسورهای تشخیص صدا توسط کیونگ می نکتۀ خلاقانهای است که در فیلمهای مشابه قبلی که قهرمان ناشنوا داشتهاند سابقه نداشته است.
بازیهای بازیگران اصلی فیلم فوقالعاده طبیعی، باورپذیر و گیرا است. «ویها جون» در نقش دو شیک کاملا درخشان ظاهر شده است. او سیمایی مودب و خوشبرخورد از خودش نشان میدهد، اما انگار شرارتش را میشود از پس این ظاهر فریبنده مشاهده کرد. «کی جو جین» هم دقیقا یک چنین شخصیت چندلایهای را برای کیونگ می خلق کرده است. او ظاهری مظلوم و ضعیف دارد، اما قریحه و استعدادی ذاتی را پشت این ظاهر مظلوم میتوانیم ببینیم؛ استعدادی که هر وقت نیاز باشد کاملا به ظهور میرسد و کیونگ می را از شکارچی شرورش یک قدم جلو میاندازد.
از فیلمبرداری حرفهای و جذاب فیلم هم نباید غافل شد. دوربین در تمام صحنههای تعقیب و گریزی که در دل کوچه پس کوچههای تاریک اتفاق میافتد، دقیقا همان جایی است که باید باشد و گاهی انقدر حرکتش طبیعی است که بیننده احساس میکند خودش هم به همراه کیونگ می و دو شیک در حال دویدن است.
در مجموع «نیمه شب» نمونهای درخشان از فیلمهایی است که موضوعی کاملا آشنا را انتخاب میکنند و آن را به چیزی تازه و خلاقانه تبدیل میکنند. شخصیتهای این فیلم آدمهایی قابل درک و واقعی هستند، و نه کاریکاتورهایی که از دل فیلمهای دیگر بیرون کشیده شده باشند. پایانبندی فیلم هم بسیار دوست داشتنی و دلچسب از کار درآمده است و واقعا احساس خوشایندی به بیننده میدهد. شاید در فیلمنامۀ فیلم ضعفها و خللهایی وجود داشته باشد، اما در نهایت «نیمه شب» یکی از درخشانترین و گیراترین آثار مهیج سینمای کره در سالهای اخیر است.
منبع: فرارو
دیدگاه