ناگفتههای این بازیگر مطرح از ماجرای ورود به پادگان اشرف | فاجعه آرام آرام برملا میشود ...
وحید آقاپور گفت: من بعد از نخستین جلسه که با خانم عاج درباره بازی در این فیلم داشتم درباره این کمپ تصاویر مستندی دیدم و اطلاعات را مطالعه کردم.
شاید بسیاری وحید آقاپور را به عنوان بازیگر طنز در مجموعه «ممیزی» بشناسند در حالی که او سالها در عرصه تئاتر فعالیت داشته و در سالهای اخیر هم حضورش در فیلم و سریال با بازی در نقشهای جدی بیشتر شده است. او پس از تجربههای گوناگون در بازیگری، از سوی لیلی عاج که در دوران دانشجویی با او همدوره بوده، پیشنهاد حضور در فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» را دریافت کرد تا یکی از نقشهای اصلی را بر عهده بگیرد. او درباره تجربه بازی در فیلم «سرهنگ ثریا» در این گفت وگو توضیحاتی را ارائه کرده است.
با وجود آنکه شما سالها در تئاتر تجربه بازیگری داری اما در میان مخاطب عام بیشتر بعد از بازی در مجموعه «ممیزی» و حضور در «جوکر» شناخته شدید که کارهای طنز محسوب میشود. حالا به نظر میرسد تلاش شما به سمت کارهای جدی رفته است. آیا به همین خاطر پیشنهاد بازی در فیلم و سریال مانند «سرهنگ ثریا» و «سقوط» را پذیرفتید؟
من چه در حوزه کمدی و چه جدی مشتاق هستم تا نقشهای مختلفی را تجربه و بازی کنم. پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به سابقه ذهنی لیلی عاج برمیگردد؛ چون از دوران دانشجویی همدیگر را میشناختیم. من در دانشگاه هنرهای زیبا و ایشان در دانشگاه هنر و معماری تحصیل میکرد و کارهای همدیگر را در جشنوارههای دانشجویی میدیدیم و دنبال میکردیم. وقتی به من پیشنهاد بازی در فیلم سینماییاش را داد فیلمنامه را خواندم و قصه آن برایم قصه خوب و جذابی آمد که در عین حال مستند هم بود. به همین دلیل پذیرفتم تا در این فیلم حضور داشته باشم.
در این فیلم سینمایی شما ایفاگر دو نقش بودید. دو برادر با دو دیدگاه مختلف که به خوبی هم از پس آن برآمدید. چطور توانستید با این چالش مواجه شوید که مخاطب آن را پس نزند؟
اگر مخاطبان بگویند این دو نقش از هم تمایز دارد و بازی من توانسته این موضوع را منتقل کند باعث خوشحالی من است. نقش خلیل، نقش پررنگتری بود و در سکانسهای بیشتری حضور دارد و برای همزادپنداری با خلیل فرصت بیشتری داشتم تا بتوانم پروسه درک نقش و نزدیک شدن به نقش را طی کنم و به آن برسم. دشواری و چالشی که برای رسیدن به نقش جلیل داشتم این بود که باید گریم خلیل را تا رسیدن به سکانسهای نهایی حفظ میکردم و حتی فرصت برای تست گریم جلیل نداشتیم.
بنابراین یک تصویر ذهنی من، طراح گریم و لیلی عاج از جلیل داشتیم؛ اما در طول فیلم به دلیل آنکه با کاراکتر خلیل بیشتر دمخور بودم فرصت بیشتری برای این نقش داشتم. با این حال یکی از مولفههایم این بود سعی کنم نشانههای ظاهری متفاوتی را برای شخصیت جلیل در نظر بگیرم و تفاوتهای ظاهری را برایش تعریف کنم تا از خلیل متمایز شود. برادری که اقناع شده بود تا با گروه منافقها باشد.
در کنار آن فکر کردن به نکاتی مانند زندگی کردن طولانی در یک اردوگاه و محیط ایزوله به نظرم آمد میتواند خلق و خوی این شخصیت را قدری منزوی و درونگرا کند و در شکل حرف زدن و نگاه کردنش، اعتماد به نفس نداشتن در برقراری ارتباط با دیگران و ... تاثیر بگذارد. در کل آدمهایی که در محیطهای بسته زندگی میکنند، خصوصیاتی دارند که من آن خصوصیات را مدنظر قرار دادم. چالش دیگرم این بود همان روزی که نقش خلیل تمام میشد باید سکانس جلیل را بازی میکردم. فرصت اندکی داشتم تا دورخیز کنم و قدری تامل و سکوت کنم تا وارد بازی در نقش خلیل شوم. نگران بودم به دلیل همین فاصله اندک بازی در دو نقش متفاوت، ارتباط گیری با نقش جدید نتیجه خوبی از آب درنیاید ولی به نظر میرسد توانستم از این چالش به خوبی عبور کنم.
شما قبل از بازی در این فیلم سینمایی اطلاع درباره کمپ آزادی و ماجراهایی که در آن به وجود آمد داشتید؟
خیر، من در نخستین جلسه که با خانم عاج درباره بازی در این فیلم داشتم در جریان قرار گرفتم. بعد از آن بود که درباره این کمپ تصاویر مستندی دیدم و یکسری اطلاعات را مطالعه کردم و خانم عاج هم درباره شخصیتهای واقعی اطلاعاتی در اختیارمان قرار داد و آنجا بود که من به صورت جزئیتر درباره این کمپ اطلاعات به دست آوردم.
با توجه به اشارهای که به گروهک منافقین و داعش در فیلم و سریالهای اخیرتان میشود، چقدر معتقد هستید که ساخت چنین فیلم و سریالهایی میتواند این موضوعات را نشان دهد و اصلا چقدر برخی اندیشههای افراطی در طول تاریخ میتواند نسلی را تحت تاثیر خود قرار دهد و آسیبهای گوناگون را بر روی یک جامعه بگذارد؟
طبیعتا هر فرقه و گروهی که رویکرد غیر انسانی داشته باشد بعد از مدتی همین رویکرد غیر انسانی شروع میکند علیه خود عمل کردن و فاجعه آرام آرام برملا میشود. گروههایی مانند منافقان و داعش از جمله آنهاست. گروههایی که مبنای تفکر آنها غیر انسانی است و جنایتپیشگی و خونریزی از ویژگیهای آن است. طبیعتا سینما با توجه به قابلیتهایی که دارد میتواند درباره این موضوع هم ساختههایی موثر داشته باشد.
چون زبان سینما یک زبان بینالمللی است و وقتی داستانی در مدیوم سینما ثبت شود ماندگار خواهد شد. البته به شرط آنکه با اشراف کامل وارد این موضوع و ژانر شد تا بتواند مخاطب را جذب کند و مخاطب نیز آن را باور کرده و کاملا به درک درستی از آن برسد.
چه تصوری از موفقیت فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر امسال دارید؟
تا جایی که در جریان کار بودم به نظرم این فیلم، اثری است که نمیتوان نادیدهاش گرفت و فیلمی است که مخاطب نمیتواند به سادگی و با بیتفاوتی از کنار آن عبور کند. به هر حال جشنواره یک اتفاق گذراست و با هیجانهای خاص خود مواجه است که این موضوع جزو مزایا و معایب جشنواره محسوب میشود. چون فیلم دارای دغدغههای عاطفی و انسانی است و فیلم نخست لیلی عاج است آرزو میکنم در اکران عمومی مسیر هموار و اکران موفقی داشته باشد.
«سرهنگ ثریا» به تهیهکنندگی جلیل شعبانی با بازی ژاله صامتی در نقش سرهنگ ثریا محصول سازمان اوج است.
دیدگاه