کارگردان فیلمکوتاه مطرح کرد؛
حسرت دختر آدامسفروش در «جهان غیرموازی»/ به تازهنفسها فرصت دهید
محمد یراقی کارگردان و نویسنده فیلم کوتاه «جهان غیر موازی» به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این اثر پرداخت.
محمد یراقی کارگردان و نویسنده فیلم کوتاه «جهان غیر موازی» که به تازگی فرآیند تولید را پشت سر گذاشته است درباره این پروژه توضیح داد: فیلم «جهان غیرموازی» برایم تجربه فوقالعاده و بهخصوصی بود. از یک سو، کار با تعداد زیادی بازیگر، بهویژه کودکان خردسال و از سوی دیگر، فیلمبرداری در مناطق پرتراکم تهران چالشهایی را برایم به همراه داشت اما به طور کلی از نتیجه این تلاشها بسیار خرسندم چون با تعامل خوب با تیمم، موفق شدیم به بهترین شکل ممکن آنچه را در ذهنمان طراحی کرده بودیم، به تصویر بکشیم.
وی درباره طراحی ایده این فیلم کوتاه گفت: روزی در خیابان ولیعصر (عج) یک دختر بچه پنج یا شش ساله را که آدامس میفروخت، دیدم، با پدرش که روی ویلچر نشسته بود و دستگاه اکسیژنی به ویلچر پدر متصل بود، آنها در کنار خیابان ایستاده بودند. دختر خیره شده بود به یک عروسک کوچک که دست فروشی کمی آنطرفتر میفروخت. این تصویر مدت زیادی در ذهنم باقی مانده بود و من برای مدت زمان طولانی تصویر این دختر و زندگیاش را تصور میکردم. سعی داشتم به تخیل و درک عمیقتری از دنیای افراد مانند او برسم. به مرور زمان، این تصویر به یک ایده کاملتر و پیچیدهتر برای فیلمنامه «جهان غیر موازی» تبدیل شد. با این داستان، به نحوی سعی داشتم به واقعیتهای زندگی افرادی که در شرایط مشابه این کودک هستند، نزدیکتر شوم. از این طریق به تمایزهای بین دنیای خیالی این کودکان و جامعه واقعی پرداختم. این تصویر بهعنوان منبع اصلی شکلبندی داستان و زمینهسازی برای فیلمنامه «جهان غیر موازی» مورد توجه قرار گرفت.
انتخاب ۳۰ بازیگر برای یک فیلم ۲۰ دقیقهای
یراقی با بیان اینکه بیش از ۳۰ بازیگر در این فیلم کوتاه ۲۰ دقیقهای ایفای نقش کردند، مطرح کرد: اغلب بازیگران ما کودکانی با میانگین سن ۶ تا ۹ سال بودند. انتخاب این بازیگران بسیار دشوار بود چون از این سنین عموماً انتظار بازیگری در یک فیلم را نمیتوان داشت. ما براساس ظاهر، چهره، لحن صدا و میمیک بازیگران، تصمیمگیری میکردیم و در انتخابها، تلاشمان این بود که بازیگران به صورت ظاهری شبیه به آن کاراکتری باشند که من در ذهنم ساخته بودم. با این همه، اصلیترین نگرانی من در طول تصویربرداری، سلامتی این بچهها بود.
وی افزود: ما در مکانهای واقعی شهر فیلمبرداری میکردیم و هیچکدام از لوکیشنهای استفاده شده در فیلم از پیش طراحی شده نبودند، به عنوان مثال، در چهارراه سرو سعادتآباد یکی از پرترافیکترین تقاطعهای منطقه غرب تهران، بازیگران کودک در میان خودروها حرکت میکردند و ما همزمان با تصویربرداری، باید مراقب میبودیم که هیچ اتفاقی برای آنها نیفتد و از گم شدن یا به خطر افتادن آنها جلوگیری میکردیم. حتی برای اطمینان از سلامت آنها، رفت و آمد خودروها در این تقاطع را قبل و بعد از تصویربرداری بررسی میکردیم تا مطمئن شویم که هیچ اتفاقی برای بازیگرانمان نمیافتد در نهایت با تمام چالشها و فشارها، توانستیم از این موقعیت پیروز خارج شویم و فیلم را به خوبی به پایان برسانیم.
سرمایهگذاران علاقهای به فیلم کوتاه ندارند
این کارگردان درباره تأمین بودجه برای فیلم کوتاه اظهار کرد: در صنعت سینمایی ایران و کشورهای دیگر که حداقل من با آنها آشنایی دارم، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران به طور کلی به فیلمهای کوتاه علاقه زیادی ندارند. این موضوع تا حدی قابل درک است، چون فیلمهای کوتاه معمولاً تعداد مخاطبان بسیار کمتری دارند و از نظر سودآوری هم به میزانی که توجه تهیهکنندگان جلب شود، سودآور نیستند. به همین دلیل، تهیهکنندگان و استودیوهای فیلمسازی اغلب ترجیح میدهند روی پروژههای کمریسک و با مخاطب بیشتری سرمایهگذاری کنند.
وی افزود: البته در این میان نیز استودیوها، شرکتها و حتی افرادی وجود دارند که به دنبال حمایت از فیلمهای کوتاه و ایجاد فرصت برای فیلمسازان تازه نفس هستند از این رو این امکان وجود دارد و غیر قابل دسترس نیست. به عبارت دیگر، اتصال به این دسته از حامیان و پشتیبانان برای فیلمسازان کوتاه همیشه چالشهایی خاص خودش را داراست. از طرفی از تجربهام میتوانم بگویم که ورود به مسیر دستیابی به افراد و شرکتهای حمایتکننده بسیار دشوار است و این امر در برخی موارد ممکن است آزاردهنده هم باشد. به همین دلیل من شخصاً از تمرکز بر این مسیر فعلاً استقبال نمیکنم.
یراقی در ادامه با اشاره به بازخورد مخاطبان از یک فیلم کوتاه توضیح داد: تجربه ارتباط با تماشاگران و بازخوردهایشان بین فیلمهای کوتاه و بلند تفاوتهایی دارد. طبیعتاً میزان بازخورد ارتباط مستقیمی با تعداد تماشاگران دارد و به همین دلیل تعداد بازخوردهای فیلمهای بلند و کوتاه معمولاً قابل مقایسه نیست اما از تجربه خودم میتوانم بگویم که در فیلمهای بلند به دلیل طولانی بودن داستان و عمق شخصیتها، ممکن است تماشاگران به صورت عمیقتری با داستان و شخصیتها همدرد شوند و احساسات گوناگونی را تجربه کنند. این میتواند منجر به بازخوردهای متنوع و عمیقتری از سوی تماشاگران شود.
این کارگردان یادآور شد: همچنین برای فیلمهای بلند معمولاً جشنوارهها و نمایشگاههای بینالمللی نیز مهم هستند و این میتواند به بهبودی در انتقادات و نظرات ارائه شده منجر شود. در مقابل، فیلمهای کوتاه به دلیل محدودیت زمانی، باید در کمترین زمان ممکن تأثیر و حرف خود را به تماشاگران منتقل کنند. به همین دلیل، تماشاگران ممکن است بیشتر به جزئیات تکیه کنند و با دقت بیشتری به فیلم نگاه کنند. این ممکن است باعث شود که بازخوردهای دقیقتر و پررنگتری از سوی تماشاگران در مورد جزئیات داستان، کارگردانی و هنر تصویری داشته باشیم. بنابراین، هر ۲ نوع فیلم با تفاوتهای خاص خودشان با فرآیند دریافت بازخورد از تماشاگران روبرو میشوند که نوع بازخوردها به محدودیت زمانی و عمق و نوع روایت داستان مرتبط است.
آیناز فکور، عباس ایمانی، داوود محمدآبادی، پیام حقنژاد، مهدی هاشمی، غزل کوچکبیگ، محمد سوری، شادی گلمحمدی، فرخنده فرمانیزاده، ثمین استادی، علیرضا دانیالپور، فرشاد اکبری، امیرسام برکتی، علیسان نجابتخواه، محمد محبی، متین محبی، ابراهیم غزی، محمد استادی، راستین اسفندیاری، سدنا بارونی، زهرا رحیمی، امیررضا صیاد، الینا موفقی، سامیار فرخزاد بازیگران فیلم کوتاه «جهان غیر موازی» هستند.
دیگر عوامل این فیلم عبارتند از مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، مدیر فیلمبرداری: پارسا مجد، تدوین: لیلی نوروزی، طراحی صدا: ندا محسنی، آهنگساز: مهدی شیروانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنامهریز: بهزاد صفار، منشی صحنه: مائده رفیعی، طراح صحنه: مسعود رحیمی، طراح لباس: محمد مهری، مجری طرح: پارسا مجد، گریم: نسترن گلیزاده، جلوههای بصری: بیتا اخلاقی، اصلاح رنگ: فربد جلالی، عکاس: مونا ورمزیار، طراح پوستر: بهمن قهاری.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: اتفاقاتی که در عصر حاضر در حال رخ دادن هستند متعلق به جهان موازی یا غیرواقعی نیستند و همه ما در وقوع آنها مقصر یا تأثیر گذاریم.
دیدگاه