ایران مهد هنرهای زنده

هنرهایی مثل موسیقی، تئاتر و ساخت مستندهای اجتماعی از جمله هنرهایی هستند که به صورت زنده به بیان مسائل و دغدغه های موجود می پردازند و کشور ایران با توجه به پیشینه تاریخی که دارد؛ مهد این هنر زنده به شمار می آید.

ایران مهد هنرهای زنده

موسیقی در ایران از جمله هنرهایی است که پیش از اختراع زبان و خط و تبلور اندیشه و گفتمان در قالب اشکال و کلمات در بین ایرانیان باستان ترویج داشته است. خوشبختانه در سال های اخیر حضور چهره هایی همانند محمدرضا شجریان و فرزندش، همایون شجریان و حسین علیزاده در عرصه های بین المللی باعث شناخت بهتر این هنر ایرانیان در مجامع جهانی شده است. کم نیستند چهره هایی که در کشور به این هنر مزین هستند و تنها نیاز به فضایی برای نمایش استعداد خود دارد.

طبق اعلام آمار دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سه ماهه نخست سال 1402 بیش از 292 اجرای صحنه ای مجوز انتشار دریافت کرده اند و تعداد دفعات این برنامه‌ها به ۷۷۶ نوبت اجرا در کشور رسیده است.این آمار نسبت به سال گذشته رشد چشم گیری داشته است و نشان از استقبال مردم و نهادهای ملی از هنر موسیقی می دهد. سال گذشته و با وجود شرایط مطلوب جامعه، ۱۲۶ اجرای صحنه‌ای مجوز دریافت کردند و تعداد دفعات اجرای این برنامه‌ها به ۳۲۸ نوبت اجرا رسید که از این تعداد 96 اجرا در ژانر پاپ، 13 اجرا در گونه ردیف دستگاهی، 6 اجرا در گونه تلفیقی، 8 اجرا محلی و 3 اجرا موسیقی کلاسیک بوده است.

 با بررسی آمار درخواهیم یافت که تعداد اجراهای سه ماه نخست سال‌جاری نسبت به سال گذشته، تقریباً دوبرابر شده است. این کنسرت‌ها در حالی با استقبال بسیار خوب همراه شد و در تاریخ‌ها و سانس‌های متعدد تمدید و برگزار گردید که، تقریباً از چند ماه قبل از آن، به سبب شرایط حاکم بر جامعه همه اجراهای صحنه‌ای تقریباً متوقف شده بودند. اما چشم‌انتظاری مخاطبان و علاقه‌مندان و در کنار آن همدلی و همراهی خوانندگان با طرفدارانشان موجب شد بهار1402، رکورد قابل توجهی را در اجراهای صحنه‌ای به ثبت برساند و این اجراها تا قبل از شروع ایام محرم همچنان پرتوان برگزار شد.

اما طبق اعلام دفتر موسیقی، در سه ماه نخست سال‌جاری، ۷۰ آلبوم موسیقی مجوز دریافت کرده‌اند و برای ۹۴۰ تک‌آهنگ و سه آلبوم تصویری موسیقی نیز در این مدت از دفتر موسیقی مجوز انتشار صادر شده است. اما در سه ماه نخست بهار سال 1401، ۲۱ آلبوم موسیقی مجوز دریافت کرده‌اند که از این تعداد 9 آلبوم در ژانر پاپ، 2 آلبوم سنتی، 5 آلبوم تلفیقی، یک آلبوم محلی و 4 آلبوم در ژانر موسیقی کلاسیک بوده است. برای ۸۰ تک‌آهنگ و 51 نماهنگ نیز در این مدت از دفتر موسیقی مجوز انتشار صادر شده است. آمارهای دفتر موسیقی در بخش مجوزهای آلبوم هم نشان از رشد تقریباً 3 برابری تولیدات موسیقی نسبت به سال گذشته است؛ بویژه تولید آلبوم در بخش موسیقی نواحی و موسیقی دستگاهی. روند رو به رشد تولیدات در این زمینه با توجه به گلایه‌مندی ناشران و تولیدکنندگان از زنگ خطر فراموشی بازار موسیقی، می‌تواند نوید اتفاقی خوب در این زمینه باشد چرا که اغلب تولیدات موسیقی به تک‌آهنگ و در ادامه به انتشار در فضای مجازی رسیده و این موضوع موجب دل‌نگرانی بسیاری از آهنگسازان و بویژه ناشران موسیقی و تولیدکنندگان شده است و این امیدواری وجود دارد بازار موسیقی گرم و گرم‌تر شود.

 حضور رسمی ۲ گروه موسیقی ایرانی در خارج از کشور و همچنین صدور مجوز انتشار ۴۲ کتاب گویا از دیگر اقدامات دفتر موسیقی در سه ماهه نخست سال‌جاری بوده است. در سه ماهه نخست سال‌جاری در بخش تأسیس و تمدید مجوز مراکز تولید و تکثیر آثار صوتی و تصویری و همچنین استودیوهای صدابرداری، ۱۸ مجوز صادر شده است.

صحنه تئاتر در ایران تاریخی غنی دارد و یکی از قدیمی ترین صحنه های جهان به شمار می رود که قدمت آن به ایران باستان باز می گردد. اما جایگاه تئاتر در ایران امروز تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد.

با وجود تمام چالش های چند سال گذشته از جمله دوران کرونا، تئاتر در ایران همچنان به رونق خود ادامه می دهد. تئاترهای فعال متعددی در سراسر کشور به ویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران وجود دارد و مخاطبان نمایش های تائتر در حال افزایش هستند. نمایشنامه نویسان، کارگردانان و بازیگران ایرانی به خاطر آثارشان شهرت بین المللی پیدا کرده اند.

محتوای تئاتر ایران اغلب منعکس کننده مسائل اجتماعی، رویدادهای تاریخی و سنت های فرهنگی است. نمایش‌های سنتی ایرانی مانند «تعزیه» (نمایش‌های شور مذهبی) هنوز در مراسم مذهبی اجرا می‌شوند.

 خوشبختانه در سال جاری تائتر کشور جایگاه جدیدی برای خود  ایجاد کرده و تلاش کرده است تا مرزهای این هنر را در کشور جا بیندازد.در سال 1402 تئاترهای مستقلی پدید آمده اند که هنجارهای اجتماعی را به چالش می کشند و اشکال جدیدی از داستان سرایی را تجربه می کنند. این مکان‌های جایگزین، بستری برای اجراهای جسورانه‌تر و مبتکرانه‌تر فراهم می‌کنند که ممکن است در تئاترهای اصلی امکان‌پذیر نباشد.

تئاتر ایران در سال‌های اخیر با حضور در جشنواره‌های مختلف و همکاری با هنرمندان خارجی، شهرت بین‌المللی پیدا کرده است و همین امر سبب علاقه بیشتر مخاطبان به این هنر در سال های 1401 و 1402 شده است.

مصداق این امر تعداد زیاد سالن های نمایش در سراسر کشور علی الخصوص تهران و مشارکت فعال تماشاگران در اجراها است. جشنواره‌های تئاتر به‌طور منظم در سراسر ایران برگزار می‌شود و توجهات داخلی و بین‌المللی را به خود جلب کرده است.

با این حال، توجه به این نکته ضروری است که دوره‌هایی وجود داشته است تا تئاتر به دلیل سانسور یا نگرش محافظه‌کارانه نسبت به مضامین خاص یا بیان هنری با چالش‌هایی مواجه بوده است. با این وجود، تئاتر ایران با هنرمندان و مخاطبانی متعهد که از قدرت این هنر برای انعکاس و اظهار نظر در جامعه قدردانی می کنند، همچنان به شکوفایی خود ادامه می دهد.

موسیقی نیز از جمله هنرهایی است که با هنر تئاتر گره خورده است و تاثیرگذاری محتوا را بر مخاطب افزون می کند. از این رو سررشته داشتن در موسیقی برای هر فعال تئاتری واجب است.

مهدی بابایی یکی از تهیه کنندگان هنر تئاتر است که به دلایل ذکر شده در عرصه شناخت موسیقی نیز قدم گذاشت تا بتواند این دو فضا را به هم گره بزند و تاثیر بیشتری بر روی مخاطبان نمایش ها داشته باشد. بابایی مدیرعامل موسسه فرهنگى هنرى ماندگار و موسس و عضو هیئت مدیره مرکز گسترش اندیشه و عرفان مولانا است.

از فعالیت هاى وى در مرکز گسترش اندیشه مولانا میتوان به اعزام کاروان موسیقى ایران به جشنواره ٢٠٠٧ مولانا در کشور ترکیه با حضور اساتید نام آشناى موسیقى ایران زمین نظیر شهرام ناظرى، محمد سریر، داوود گنجه اى، حمیدرضا نوربخش و… اشاره کرد. در همان جشنواره نیز کنسرت گروه مولوى به خوانندگى شهرام ناظرى و مدیریت مهدى بابایى برگزار شد و خانم چلبى نشان مولانا را به شهرام ناظرى تقدیم کرد.

بابایی یکی از اقدامات موفق خود را در زمینه موسیقی به این شکل توضیح می دهد: ماحصل همکارى با استاد شهرام ناظرى و استاد علیرضا قربانى تولید قطعه پُل بود. همکارى با استاد علیرضا افتخارى، کاوه آفاق عزیز و … از اقدامات بعدى من در حوزه موسیقى بود. وی آغاز فعالیت موسیقی خود را به همان سال 2007 موکول می کند که در قونیه ترکیه جشنواره مولانا برگزار شد. او می گوید: در این برنامه بین المللی طرحى به مقامات فرهنگى کشور ارائه دادم که تایید و تصویب شد. اعزام کاروان بزرگان موسیقى ایران و اجراى کنسرت شهرام ناظرى به همراه گروه مولوى. کاروان موسیقى ایران با حضور چهره هاى نام آشنا و اساتید شایسته موسیقى کشور عازم قونیه شدند و در سال مولانا کنسرت گروه مولوى با صداى شهرام ناظرى برگزار شد. همکارى با استاد ناظرى اولین تجربه موسیقى من بود که ١٦ سال از آن تجربه شیرین مى گذرد.

 

نمایش "چه" یکی از نمایش های پر بازدید شهر تهران به شمار می آید که پرداختن به موضوع این نمایش خالی از لطف نخواهد بود

نمایش "چه" به نویسندگی و کارگردانی مهران رنحبر، مهدی یگانه و مهران رنجبر ایفای نقش کرده‌اند و آهنگسازی و اجرای اپرا بر عهده علیرضا عبدالکریمی و تهیه کنندگی مهدی بابایی است.

"چه" در رینگ بوکسی اجرا می‌شود که چه‌گوارا و لری کینگ (مجری معروف شبکه سی‌ان‌ان) با هم مبارزه می‌کنند و در آن زندگی و آرمان‌های چه‌گوارا مرور می‌شود. شخصیت «ارنستو چه‌گوارا» الهام بخش بسیاری از افراد آزادیخواه در قرن بیستم و بعد از آن بوده است. همه اجزای نمایش بر مبنای مبارزه‌ای بین دو تفکر عدالت‌خواه و لیبرال طراحی شده است؛ از فرم و ساختار تا نورپردازی و سایه‌هایی که روی دیوار شکل می‌گیرد.

گویی کارگردان، تمام رنج و سختی‌های چه‌گوارا و لری کینگ را در قالب فرم بدن به تماشاگر نشان می‌دهد و با دیالوگ‌های طراحی شده، فلسفه این مبارزه را منتقل می‌کند.

همین موضوع هم باعث می‌شود تا در تمام یک ساعتی که نمایش در حال اجراست، تماشاگر از رینگ بوکس و سایه‌های روی دیوار چشم برندارد و اجرای اپرا به عنوان موسیقی زنده، بر این توجه تماشاگر تاثیرگذار است.

همچنین باید توجه داشت که این نمایش، یک مونوگرافی است. یعنی می‌تواند نمایشی باشد که به واسطه ویژگی‌های یک شخصیت حقیقی یا حادثه‌ای که در تاریخ وجود داشته، تفکر و اندیشه صاحب اثر و حرف اصلی کارگردان را به مخاطب منتقل کند.

مونوگرافی که باعث می‎شود این نمایش از یک نمایش رادیویی فاصله بگیرد و در فرم و ساختار مخصوص خود و با تمرکز بر زندگی چه‌گوارا، مفاهیمی مثل آزادی، عدالت، خنده و خیانت را به مخاطب نشان دهد.

نکته قابل توجه در محتوای نمایش «چه» این است که هیچکدام از تفکرات لیبرال یا عدالت‌خواه، برتر یا ضعیف‌تر از دیگری نشان داده نمی‌شود و با وجود پایان‌بندی مناسبی که دارد، این مخاطب است که یکی از این دو را انتخاب می‌کند.

تهیه کننده این نمایش معتقد است که نمایش "چه" یک مونوگرافی طاقت فرسا و سخت در بازیگری به شمار می آید که همانطور که گفته شد در یک رینگِ بوکس، مبارزه ای بین ارنستو چه گوارا و لری کینگ را نشان می دهد( لری کینگ مجری مشهور سی ان ان(CNN) است).

مهدی بابایی به عنوان یکی از  تهیه کنندگان برتر تئاتر تهران بیان می کند: فرم نمایش "چه" بر اساس بیومکانیک و آموزه های گروتوفسکی می باشد و محتوای آن براساس روایت های جهانیان در مورد چه گوارا که به دنبال یک مدینه فاضله و یک آرمانشهر واقعی بود.نمایش، داستان یک قهرمان است که قهرمان می ماند و دغدغه ی او نجات فقرا و نخبگان می باشد. این نمایش، داستان اَبر قهرمانیست که عاشق داستایوفسکی، جک لندن و حکیم عمر خیام است. بله حکیم عمر خیام. ارنستو دیوانه وار خیام را دوست داشت تا حدی که نام فرزند ذکورش را عمر گذاشت؛ حاصل رنجِ بدنی و فیزیکال دو بازیگر با تجربه و حاصل تلاش های گروهی معتقد به ایدئولوژیست. کلمه ای که در این روزها معنایش را در حال از دست دادن است. کلماتی مثل عقیده ، تفکر، اندیشه و.... .طراحی صحنه، لباس و نور و حتی موسیقی اُپرایی و دورانِ گوتیک از شاخصه های جذاب این نمایش بود که بسیاری از تماشاکنندگان را به خوب جذب کرده است.

همانطور که میدانید این موسیقی است که به تئاتر و نمایش جان می دهد و فردی در حوزه تئاتر موفق خواهد بود که در هر دو زمینه سر رشته داشته باشد.

مهدی بابایی به عنوان یک تهیه کننده دغدغه مند در حوزه مسائل اجتماعی در قالب مستند " غوغای بی هیاهو" به مسئله مهم آموزش در مدارس محروم پرداخته است.

بابایی بیان می کند: اهمیت و تأثیرگذاری عدالت آموزشی بر عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان در مناطق محروم کشور، یکی از مبحث‌های مهم نظام آموزشی‌ست که نیاز است سیستم  آموزشی در حوزه تعلیم‌و‌تربیت در این مناطق به روز رسانی شود. ساختار آموزشی، اساتید، معلمان و در رأس آن‌ها نظام آموزش‌و‌پرورش کشور بر اجرای این رویه در مدارس نواحی محروم توجه جدی داشته باشند. هر اندازه که عدالت آموزشی در مدارس و سیستم آموزشی کشور بیشتر باشد، ضمن کاهش شکاف بین دانش‌آموزان کشور، میزان مشارکت مردم در امور آموزشی ارتقاء ‌یافته و زمینه برای کاهش فقر آموزشی در مناطق محروم فراهم می‌شود

افت تحصیلی‌، دیرآموزی‌، عدم کسب مهارت‌های لازم  جهت ورود به اجتماع و ... از جمله مواردی است که ریشه در ضعف سیستم آموزشی کشور در این نقاط رخ نمایی می کند و بررسی آسیب‌ها و راهکارهای برقراری سیستم عدالت آموزشی در نظام آموزش‌و‌پرورش را دو چندان می سازد.

 بنده به عنوان تهیه کننده مستند غوغای بی هیاهو به صورت مستقیم با دانش آموزان و آموزگاران این مناطق در ارتباط بودم؛ از نزدیک این مسئله‌ها را درک کردم. به ویژه آنکه در این مناطق هم پشتکار بیشتری در دانش‌آموزان ملاحظه و هم قدر‌شناسی بیشتری از آن‌ها و اولیایشان مشاهده می شود. گرچه آموزش‌و‌پرورش با کمک دانشگاه‌ها در این مناطق مدارس شبانه‌روزی ایجاد کرده است، که در آن با استعداد‌یابی از دانش‌آموزان روستایی و تجمیع آن‌ها، آموزش‌های مناسبی را برای آن‌ها ارائه می‌دهد لیکن تا دست‌یابی به وضعیت آرمانی فاصله زیادی وجود دارد.تجربه کرونا می‌تواند فرصت خوبی برای گسترش آموزش از راه دور باشد، به‌طور مثال بسیاری از دختران دانش‌آموز در مناطق محروم و خاص پس از گذراندن دوره ابتدایی امکان ادامه تحصیل به دلیل مشکلات خاص را نداشتند اما فضای مجازی و آموزش از راه دور، این امکان را مهیا کرد که آن‌ها بتوانند به تحصیل خود ادامه دهند.

بابایی با اشاره به وجود استعدادهای برتر در مناطق محروم و حتی مرزی کشور گفت: متاسفانه مناطق محروم از حیث مورد توجه قرار نمی گیرند و از آنجایی که آن‌ها از امکانات کافی برخوردار نیستند، خیلی از این استعدادها هدر می‌رود. اگر واقعا به این افراد توجه شود و بحث عدالت آموزشی هم بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد و برای استقرار امر عدالت و عادلانه کردن توزیع امکانات و معلمان مدارس و… تلاش شود، طرح آموزش و پرورش در این زمینه می‌تواند به شکوفا شدن استعدادها منجر شود.

یکی دیگر از مسائلی که در زمینه آموزش مدارس محروم وجود دارد، اصل ساختن مدرسه و اختصاص آموزگار است. این موضوع تنها گفته ما به عنوان مستند ساز نیست.

احساس می شود که باید در سیستم توزیع معلمان تغییراتی حاصل شود تا شاهد حضور بیشتر معلمان در این مناطق باشیم. متاسفانه سهمیه‌هایی که برای توزیع معلمان اختصاص می‌دهند متوازن نیست و جمع این مشکلات موجب عقب ماندگی‌هایی شده که لازم است توجه ویژه‌ای به آن شود.

آمارها و اخبار در این زمینه نشان می دهد آموزش و پرورش با مسئله دیگری هم در مناطق محروم موجه است و آن این است که مدارسی باید در برخی مناطق وجود داشته باشد که اصلا وجود ندارند! به عنوان مثال روستایی با جمعیت قابل توجه و با وجود اینکه دانش آموز هم دارد، مدرسه‌اش در حد دبستان است و مقطع راهنمایی ندارد. دانش آموز باید از آن منطقه برای تحصیل به روستا یا منطقه دیگری برود و همین مشکل باعث می‌شود خیلی از دانش‌آموزان ترک تحصیل کنند و به دلیل سختی راه و رفت و آمد، نمی‌توانند ادامه تحصیل بدهند. وقتی از تکمیل امکانات حرف می‌زنیم، بخشی از آن مدارسی است که باید وجود داشته باشد و نیست.

 

حق نوار مرزی فرهنگیان دیگر مسئله مناطق محروم است،این مسئله یکی دوسالی است که فراموش شده است.در کنار تمام مسائل پرداخته شده درباره آموزش در مناطق محروم روشی نیاز بود تا به صورت واقع گرایانه به مشکلات این مناطق بپردازد و چه روشی بهتر از ساخت مستند؟ مستند "غوغای بی هیاهو" به تهیه کنندگی مهدی بابایی و کارگردانی حسین فاطمیان از جمله مستنداتی است که موفق شده است بخش کوچکی از دغدغه های مناطق محروم در حوزه آموزش را به تصویر بکشد. این مستند با اهداف جذب کمک های خیرین، بیدارسازی مسئولان و حتی نمایندگان مجلس کار خود را آغاز کرده است و اکنون به عنوان یک مستند پربیننده به کار خود ادامه می دهد.

به همین بهانه پای صحبت های تهیه کننده مستند "غوغای بی هیاهو" نشستیم تا بیشتر درباره این مستند جنجالی بدانیم.

1.جناب بابایی هدف شما و تیم تان از ساخت این مجموعه مستند چه بوده است؟

قهرمانانى در کشور ما زیست می کنند که بدون هیچ هیاهویى غوغا به پا مى کنند. و ما خبرى از رشادت هاى این عزیزان نداریم، معلمانى که وراى مسئولیت کارى خود دست به شگفتى هاى بزرگى می زنند. معرفى این قهرمانان محترم هدف اصلى مجموعه مستند غوغاى بى هیاهو بود. ٢٦ قهرمان، در ٢٦ نقطه ایران و در ٢٦ قسمت.

مرور زندگى این بزرگان براى مردم، خصوصاً نسل جدید بسیار لازم بود. خیلى کوتاه داستان یکى از قسمت هاى غوغاى بى هیاهو به نام "پیاوتى" رو با هم مرور کنیم؛ معلمى از کردستان غیور و در روستاهاى اورامان قبل از طلوع آفتاب دو دانش آموزى را که در روستاى محل زندگى خود مدرسه ندارند و خانواده شان هم وسیله نقلیه ندارند به مدرسه ای در روستاى دیگر میرساند. سپس از مسیرى سخت و کوهستانى به سمت مدرسه خود حرکت مى کند. او بعد از حدود یک ساعت رانندگى در مسیرى صعب العبور به سد بزرگى میرسد که مدرسه اش آن سوى سد است. با قایق شخصى خود سد را طى میکند و حالا مابقى مسیر را با موتور سیکلت باید برود. مسیرى سخت و طاقت فرسا براى آموزش به سه دانش آموز که در سه مقطع تحصیلى هستند. مدرسه ای در یک روستاى دور افتاده ولى سرشار از زندگى و امکانات خوبى که معلم براى دانش آموزانش فراهم کرده است. این داستان رفتار هر روزِ یک قهرمان است که رنج هاى بسیارى را بر خود می خرد تا آینده ای را بسازد. هدف ما در غوغاى بى هیاهو معرفى این بزرگواران بود.

٢ .اثرات مثبت این مستند در آموزش و پرورش چه بوده است؟

مهمترین اثر مثبتى که این مجموعه مستند در فضاى آموزش ایجاد کرد، اداى احترام به معلمین سرزمینمان ایران بود. همین کافى ست که بدانند به جز خداوند مردم هم نظاره گر فداکارى هایشان هستند. و البته قدردان.

٣. آیا تهیه کننده این کار در نظر دارد که این نوع مستنند را درباره دیگر قهرمانان در کشور بسازد؟

 از دیگر قهرمانانى که در غالب مستند به آنها پرداختم خیرین مدرسه ساز بودند که در مستند "بار دیگر فردا" به آنها توجه ویژه ای شد. براى من معلمان و مدرسه سازان اولویت اول هستند براى اینکه عمیقاً باور دارم آینده کشور به دست این عزیزان است. اگر روزى تصمیم به ساخت مستند داشته باشم قطعاً اولویت اولم آنها خواهند بود.

در ادامه باید به شما بگوییم که تعدادکارهایی که به تهیه کنندگی مهدی بابایی به نمایش درآمده است در حوزه مستند، تئاتر ، اجراهای تلویزیونی و مشاوره است که در ادامه بیشتر به جزئیات این برنامه ها میپردازیم. غیرمحرمانه، رخ به رخ و پل فروردین سه برنامه موفقی است که توسط مهدی بابایی به نمایش درآمده است.

"غیر محرمانه" تنها مناظره اجتماعی تلویزیون است که به روی آنتن شبکه دو می رود. این برنامه که تمام سعی خود را بر پرهیز از تولید برنامه های جنجالی یا گفت و گوهایی با هدف گیری های سیاست زده و صرفا به جهت جلب توجه داشته، تا کنون موضوعات مختلفی چون بررسی وضعیت صنعت خودروسازی، گردشگری در ایران؛ فرصت ها و تهدیدها، نگاهی به وضعیت بنزین و آلودگی هوا، جریانات مد و پوشاک در ایران، تعاملات ارباب رجوع و کارگزار، فرهنگ کار جمعی در ایران، روشن کردن چندسویه واقعیت ترافیک، بنیان های اقتصاد مقاومتی و راهکارهای عملیاتی شدن آن، ناشکیبایی و دلایل افزایش آن، حمایت از تولید ملی چرا و چگونه؟ آسیب شناسی نظام آموزشی کودکان استثنایی و ... را  مورد بحث و تبادل نظر قرار داده است.مستند مناظره «غیر محرمانه» به تهیه کنندگی علیرضا عاصم یوسفی و اجرای محمود احمدی افزادی با روایت مهدی بابایی به نمایش درآمده است.

برنامه "رخ به رخ"  به صورت شبانه‌هایی آرام از جنس هم صحبت شدن با مهمانان مختلف تهیه شده که هر قسمت بنا بر ناشنیده‌هایی از چهره‌های آشنای عرصه فرهنگ، هنر، ورزش و ... طراحی شده است. گفت و گو در این برنامه در مسیری دنبال می شود که نتیجه آن نزدیک شدن به قسمت های کمتر دیده شد‌ه‌ای از روحیات  و زندگی مهمان برنامه است.

بابایی به عنوان تهیه کننده برنامه رخ به رخ با اشاره به اینکه در انتخاب مهمان‌ها بسیار وسواس به خرج می‌دهند، عنوان کرد: اولویت اصلی من برای دعوت مهمان، حضور کسی است که حرف برای گفتن داشته باشد. مردم هنرمندان و ورزشکاران را بارها در قاب تلویزیون دیده‌اند پس معتقدم حتی اگر قرار است مهمان تکراری که در برنامه‌های تلویزیونی دیگر هم حاضر شده است، به «رخ به رخ» دعوت شود، چهره‌ای باشد که حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشد و فارغ از چهره به تکرار در محتوا هم نرسیم.

مهدی بابایی با بیان اینکه برنامه «رخ به رخ» باوجود گفتگوهای متنوع و متفاوتی که دارد عمیق و پرمفهوم است، تاکید کرد: خوش برخورد و شوخ طبع بودن یکی از ویژگی‌های اصلی مهمان‌‌های برنامه «رخ به رخ» است. برنامه حدود ۶۰ دقیقه روی آنتن است و در این بازه زمانی باید از حضور مهمان‌هایی استفاده کنیم که مخاطب را با خود همراه کنند.

برنامه پل فروردین نیز به تهیه کنندگی احسان ارغوانی و مهدی بابایی است و همانطور از نام این برنامه تلوزیونی پیداست حال و هوای نوروز را دارد و توانست رضایت مخاطبان نوروزی را جلب کند.

در مجموع می توان گفت بیش از 22 فعالیت برجسته توسط مهدی بابایی به انجام رسیده است که در اینجا نام آنها آورده می شود:

 ⁃ مجموعه مستند غوغاى بى هیاهو (٢٦ قسمت)

 ⁃ مجموعه مستند همین حوالى (١٣ قسمت)

 ⁃ فیلم مستند بار دیگر فردا

 ⁃ فیلم مستند راه بى پایان

 ⁃ فیلم مستند مسیر همدلى

 ⁃ فیلم مستند یک روز کارى

 ⁃ فیلم سینمایى ١٢١ روز بعد

 ⁃ نمایش Che

 ⁃ تاک شوى رخ به رخ (٥٦ قسمت)

 ⁃ برنامه ایران از نگاه دیگران

 ⁃ کرونا را شکست میدهیم (٥٢ کلاکت)

 ⁃ پل فروردین (ویژه برنامه تحویل سال ٩٨) شبکه ٢ (٢٦ قسمت و دو ویژه برنامه ١٠ ساعته)

 ⁃ روشنترین شب (ویژه برنامه شب یلدا) سال ٩٧ و ٩٨

 ⁃ برنامه چهل (١٣ قسمت)

 

 • اجراى تلویزیونى؛ سالهاى ٩٢ تا ٩٤

 ⁃ مجرى برنامه شب آفتابى (٥٢ قسمت)

 ⁃ مجرى برنامه امت واحده (١٣ قسمت)

 ⁃ مجرى برنامه غیرمحرمانه (٥٢ قسمت)

 

 • مشاور ؛

 ⁃ مناظره اجتماعى غیرمحرمانه

 ⁃ جشنواره جام جم

 ⁃ برنامه ایوان شمس

 ⁃ برنامه بى بروبرگشت

و…

 

در ادامه قصد داریم پای صحبت های این تهیه کننده دغدغه مند بنشینیم تا بیشتر درباره فعالیت ها و برنامه های وی بدانیم.

1.جناب بابایی ابتدا خودتان را برای خوانندگان معرفی کنید.

مهدی بابایی متولد تهران در 4 مرداد 1363 و مجری، تهیه کننده، مستند ساز ایرانی هستم.

2.شما در برنامه های زیادی فعالیت کرده اید که اهم آنها تئاتر است به عنوان سوال اول در یک جمله بفرمایید؛ "آنچه در تئاتر کشور باید باشد، اما نیست" چیست؟

سرمایه‌گذاری روی یک هنر فرهنگی همچون تئاتر، به لحاظ مالی کاملاً به نفع کشور است و از هزینه‌های نظارت، مراقبت و خسارت به شدت کاسته می‌شود. چه ایرادی دارد که با پدید آوردن یک زمینه فرهنگی مشخص، محیطی را بوجود بیاورند که در آن آدمها با فراغت، آسودگی و آرامش زندگی کنند. هر گام که از پلکان فرهنگ به بالا برداشته می‌شود، به همسو و همسان شدن فرهنگ عموم مردم کشور می‌انجامد.

3.وضعیت کنونی تئاتر کشور از نظر شما چگونه است؟

هنر تئاتر در کشورمان از سابقه‌ای دیرینه برخوردار است و از دیرباز نیز مورد توجه مردم بوده است. هنرمندان این عرصه هم وظیفه‌ای را که بر عهده دارند خیلی خوب می‌شناسند و ضرورت ارتقاء فرهنگ را درک می‌کنند، دلیل آن هم نمایش هایی است که به روی صحنه می رود. در حال حاضر تئاتر منفعت مالی برای هنرمندانش ندارد جز اینکه شاهد بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه حتی در حد یک قدم باشند.

با این وجود به نظر می رسد این روزها حال هنر ششم چندان خوب نیست و با مشکلات و معضلات فراوانی روبرو است. مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور و تئاتر و اشتباهات مدیریتی از مهمترین آنهاست. این روزها مردم جامعه با گرانی و مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم می‌کنند و همین باعث شده تا چندان رغبتی برای هنر تئاتر نشان ندهند. از طرف دیگر بلایی که سر این هنر آمده ریشه در امراض فرهنگی بزرگتری دارد که تنها به تئاتر محدود نمی‌شود و فقط یکی از جلوه‌های آن در این بخش نمایان شده است.

4.بیشتر تولید در چه زمینه ای مورد پسند شماست؟

این شانس رو داشتم که در زمینه هاى مختلف نظیر سینما، تئاتر، تلویزیون، موسیقى و رسانه هاى مجازى تولید محتوا کنم. ولى زیست در جهان موسیقى و سینما همیشه براى من جذاب تر بوده. دلایلش شاید خیلى شخصى باشه و از نیازهاى روحى و تمایلات درونى ام نشات بگیره. در مجموع امروز شاید موسیقى اولویت اول من باشه.

5.از اهداف خود برای حضور در تئاتر بگویید؟ به نظر شما چه چیزی در تئاتر شما را به خود جذب کرد؟

تئاتر هنری بی واسطه‌ است و کشف و شهود این مدیوم را دوست دارم از این رو دغدغه داشتم تا در این زمینه فعالیتی داشته باشم. برندن هیلی کارگردان اهل کانادا معتقد است تئاتر به نیازهایی چون همبستگی، همدلی، سرگرمی، درگیری تخیل و تحول پاسخ می دهد. از این بین، به نظرم تحول اساسی‌ترین وجه تئاتر است. در تئاتر اطمینان پیدا می‌کنیم که تحول امکان‌پذیر است. تئاتر ماجراجویی در قلمروهای ناشناخته، ارائه‌ دیدگاه‌های جایگزین، زیر سوال بردن عرف و عقب راندن مرز‌هاست. این بخشی از تئاتر است که من را به سمت خود جذب کرد.

6.کارهایی که خودتان آنها را دوست داشتید چه کارهایی بودند؟

قطعه پُل با صداى علیرضا قربانى خیلى مورد توجه مردم و هنردوستان اصیل قرار گرفت و چه موفقیتى شیرین تر از لبخند رضایت مردم.

بعد از پل میتونم به فیلم مستند "اینجا زندگى" از مجموعه مستند غوغاى بى هیاهو اشاره کنم که در جشنواره مستند لندن اکران عمومى شد و به جشنواره هاى معتبر سینماى مستند نظیر جشنواره مستند سانتاکروز، سان فرانسیسکو و… راه یافت.  همینطور فیلم ١٢١ روز بعد که به جشنواره هاى معتبر دنیا راه پیدا کرد. این اواخر هم نمایش چه که در میزان فروش و رضایت مخاطب بین ٣ اجراى پر مخاطب قرار گرفت.

7. شما در حوزه موسیقی هم فعالیت های موفقیت آمیزی داشتید، بفرمایید چه ارتباطی بین موسیقی و تئاتر وجود دارد؟

تئاتر هنری زنده است که به کمک موسیقی، حرکت و... مفاهیم و پیام خود را به مخاطب انتقال می‌دهد. این هنر از بدو پیدایش با موسیقی همراه بوده، از این‌رو، می‌توان مدعی شد که موسیقی زبان دوم تئاتر است و جایگاه ویژه‌ای در این هنر دارد. شاید تأثیرگذارترین بخش موسیقی در تئاتر خلق موتیف یا همان تم اولیه اثر است که در بخش‌های مختلف خاصیت بسط و گسترش را دارد.در تئاتر ایران،‌ متاسفانه به موسیقی پس از شکل‌گیری کار فکر می‌شود که این طرز کار دست آهنگساز را برای عرضه یک موسیقی خلاقانه می بندد. نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد آن است که معمولاً نویسنده یا کارگردان هنگام نگارش و تحلیل متن، ‌موسیقی دلخواهی را می‌شنود که تا اندازه‌ای با فضای کار نیز هماهنگی دارد. ‌این کار موجب می‌شود تا در طول زمان آن موسیقی ملکه ذهن شده و بالطبع از آهنگساز نیز درخواست می‌شود موسیقی شبیه آن اثر خلق کند و حال اگر حتی موسیقی بهتر و متناسب‌تر از اثر انتخابی هم خلق شود نظر نویسنده و ‌کارگردان را به سختی جلب می‌کند. کارگردان برای گریز از این مشکل از همان ابتدا باید درک کاملی از موسیقی و بخصوص موسیقی نمایش و لحظاتی که موسیقی آن‌ها را ناب می‌کند، داشته باشد.

8. تئاتر ما در عرصه بین المللی جایگاه خود را یافته است، به نظر شما چه کاری برای تئاتر باید انجام داد تا این هنر ایرانی به گوش جهانیان برسد و بیش از پیش در عرصه جهانی حضور یابیم؟

بی شک حضور در جشنواره ها و رویدادهای بین المللی تئاتر، می تواند روایت ایرانی از تئاتر را در مقابل دیدگان جهانیان قرار دهد. دعوت از نمایندگان تئاتر سایر کشورها و تشکیل گروههای مشترک تئاتری می تواند ضمن معرفی هنر ایرانیان و زمینه تبادل تجارب را فراهم آورد.

9.درباره اهدافی که در عرصه تئاتر مدنظر دارید، توضیح دهید؟

از آلبرکامو پرسیدند چرا به تئاتر می پردازی؟ پاسخ داد: برای این به تئاتر می پردازم که در دنیا، صحنه تئاتر یکی از جاهایی است که من در آن احساس خوشبختی می کنم. من هم تلاش کردم با حضور در عرصه تئاتر به مرزهای این خوشبختی نزدیک شوم. از نظر شخصی این مهمترین هدف من برای حضور در عرصه تئاتر بود، اما اینکه چه برنامه هایی برای ادامه فعالیت در این عرصه دارم به نظرم برای کشف و شهود در این عرصه، به کار و زمان بیشتری نیاز دارم.

10. آقای مهدی بابایی درباره آینده هنری خود چه برنامه ای دارند؟

هدف اصلى من در آینده نزدیک تولید آثار فاخر در حوزه موسیقى، تولید پادکست و تولید فیلم سینمایى هست.

خوشبختانه هنر نمایش ایران مزین به حضور افرادی خلاق، هنرمند و دغدغه مند همانند مهدی بابایی هستند، امید است با پشتکار بیشتر شاهد موفقیت این افراد در عرصه های کشوری و بین المللی باشیم.

 

کد مطلب: ۳۷۱۱۸۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت