ضربه سنگین بهاره رهنما و بهنوش بختیاری به ادبیات پارسی/ وقتی سلبریتی ها تن فردوسی را در گور می لرزانند
انتشار بخشی از شعرهای بهاره رهنما در فضای مجازی دوباره خبرساز شده و انتقاد کاربران را به دنبال داشته است.
سوالی که باید از خودمان بپرسیم این است که سلبریتیها از جان ادبیات چه میخواهند؟ ادبیات رو به افول ایران که حالا چیزی از آن نمانده و دیگر مخاطب چندانی ندارد. میانگین ساعت مطالعه بین ایرانیان به ۱۳ دقیقه رسیده و اقبال حداکثری کتابخوانها معطوف به کتابهای غیرفارسیزبان است.
یاسر نوروزی درباره این اتفاق در روزنامه شهروند نوشت: شاید اواخر دهه هشتاد بود که حضور سلبریتیها در عرصه ادبیات و کتاب پررنگ شد. آن زمان هنوز فضای مجازی به این شکل گسترش پیدا نکرده بود و «نوشتن»، «نویسندگی» و «تألیف» همچنان با اندیشهورزی و تفکر همراهی داشت. بگذریم از اینکه در چند سال اخیر این مرزها هم برداشته شده و «نوشتن» بهقدری قابل دسترس شده که دیگر در سیطره گروه یا جریان خاصی نیست. با این حال، اما هنوز تفاخر به انتشار کتاب بین چهرههای مدیومهای دیگر هنری وجود دارد؛ بهخصوص چهرههای عرصه بازیگری که اغلب آنها همیشه از سوی جریانهای تفکر در ایران به بیمایگی، ناآگاهی، بیدانشی و حضور بهاصطلاح پاپکورنی در هنر متهم بودند. برای همین هم کمکم از همان دهه بود که بازیگران بیشتری اقدام به چاپ کتاب کردند. البته طبیعتا تمام بازیگران یا چهرههای عرصههای دیگر هنری را نمیشود به یک چوب راند؛ چون در بین آنها آثار قابل تأملی هم منتشر شد.
در نگاهی کوتاه به این آثار باید گفت که مرجان شیرمحمدی (بازیگر و طراح صحنه) پیش از اینها در حوزه ادبیات فعالیت داشت و برای مجموعه «بعد از آن شب» در سال ٨٠، برگزیده جایزه هوشنگ گلشیری شد. چند سال بعد بازیگران بیشتری با سودای ورود به این عرصه دست به قلم شدند و مجموعه داستان و رمان و اشعار زیادی را زیر چاپ بردند. البته این تمام ماجرا نبود. آثار کمارزشی هم در این حوزه منتشر شدند که ازجمله آنها میتوان به کتاب بهنوش بختیاری (کلاغهای قیطریه) اشاره کرد.
در حوزه شعر، اما غیر از کتابهای شعر اندیشه فولادوند، شاید مابقی اشعار را نتوان جزو آثار قابل بررسی دانست؛ کتابهایی مثل دفتر شعر لیلا اوتادی، افسانه بایگان، بهاره رهنما و. دفتر شعر هیلدا تهرانی (خوابهای ندیده) هم که بهواسطه شهرت خواهرش هدیه تهرانی چاپ شده بود، چندان دیده نشد، اما دست کم ایدههایی برای عرضه داشت.
روزنامه فرهیختگان در این باره نوشت: «اولین اسمی که تداعی حضور سلبریتیهای بازیگر در فضای ادبیات است، متعلق به بهاره رهنماست. رهنما که حدود پنجمیلیون فالور در اینستاگرام دارد، خودش را متخصص یا علاقهمند به ادبیات، تئاتر، حقوق و روانشناسی معرفی میکند و در بستر فضای مجازی به مطرح کردن دیدگاههایش در این رشتهها میپردازد. او برای کتابهای «زن باران» و «مالیخولیای محبوب من» چندین جشن امضا برگزار کرد. حضور او در این عرصه مانند سینما پرسر و صدا بوده و حواشی زیادی داشته است. بهاره رهنما در مصاحبهای در گذشته اعلام کرده بود بیشتر از اینکه تصویری باشد اهل نوشتن است و به این عرصه علاقه چندانی دارد.
«تا هفتخانه آن طرفتر» نام کتابی است که با قلم صابر ابر منتشر شد. کتابی که بهدنبال قیمت بالایی که داشت روی زبانها افتاد و حواشی نسبتا زیادی در فضای مجازی مطرح کرد. این کتاب لاکچری که در عصر کتابنخوانی و بیعلاقگی مردم به مطالعه بالغ بر ۳۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شد، قابلیت این را داشت که خریدار بتواند رنگ جلد آن را از بین ۶ رنگ از پیش تعیینشده، انتخاب کرده و سفارش بدهد.
باورتان بشود یا نه بهنوش بختیاری هم دستی به دنیای ادبیات برده و کتاب «کلاغهای قیطریه» را منتشر کرده که مجموعهای از ۱۰ داستان این بازیگر است که حالا عمده فعالیتش محدود به تبلیغات تلویزیونی و اینستاگرامی است. این کتاب که سرتاسرش پر از غلطهای نگارشی است به گفته بختیاری ویراستاری نشده و انتشار کتابش را تفننی دانسته است. افسانه بایگان نیز ازجمله بازیگرانی است که مجموعه دلنوشتههایش در کتابی به نام «مهر طوبی» در سال ۱۳۸۵ منتشر شد که بازخورد خوبی نداشت. بخش زیادی از نوشتههایش مشابه اشعار شاعران نامآشنایی مثل حافط بود. الهام پاوهنژاد، اندیشه فولادوند و لیلا اوتادی و بسیاری دیگر از هنرمندان تجربههای مشابهی داشتهاند و خودشان را نویسنده یا شاعر میدانند.
اینکه بخواهیم با قاطعیت بگوییم این کتابها محتوایی ندارند؟ کار درستی نیست، چون ممکن است تحصیلات مرتبط و قلمی که دارند، باعث شود تا کتابهایشان خواندنی هم باشد. اما اصولا تیراژ آنها ربطی به محتوا ندارد و در گرو نام نویسنده است. بیانصافی است که قبل از ورق زدن کتاب سلبریتیها مهر بیاعتباری را به آنها بزنیم، اما تجربه بد و پیاپی بسیاری از آنها ذهنیت مخاطبان فرهنگی را تغییر داده است.
زندهیاد حسین پناهی نیز علاوهبر بازیگری، در دنیای ادبیات تنفس میکرد و کمتر کسی است که نوشتههایش را نخوانده یا نشنیده باشد. او کتابهای بسیاری را در زمان حیاتش منتشر کرده و علیرغم اینکه دلنوشتههایش چندان به شعر شبیه نیست، اما به سبب محتوا، پایگاه اجتماعی خوبی را برای خودش دست و پا کرده است.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که چاپ و انتشار نوشتههای سلبریتیها برای هر کس نان و آب نشود، برای ناشران به قیمت خوبی تمام میشود؛ ناشرانی که باید مدتها در انتظار به سود رسیدن کتابهایی باشند که نام و نشان نویسندهاش برای عامه مردم آشنا نیست، در مدت کوتاهی مسیر چندساله را میرود. حتی بسیاری از ناشران، هنرمندان را با دادن وعدههای چرب و ظاهری وادار به نوشتن کتاب میکنند. در این چرخه معیوب ضرر بیشتر متوجه هنرمندی میشود که بدون استعداد و صرفا با اتکا به شهرتی که دست و پا کرده، اثری فاقد ارزش و بیمحتوا تولید کرده و حیثیت چندساله او را خدشهدار میکند. هنر نویسنده در این است که میتواند دیدگاه خود را با بهترین بیان و شکل ممکن بنویسد و معالاسف باید بگویم فوقالعادهترین بازیگر سینما هم که باشی، اگر توانایی خلق شخصیت و بازی با کلمات را نداشته باشی، نمیتوانی در این عرصه موفق و ماندگار بشوی.»
دیدگاه