«کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا»؛ رمان برتر آمریکا در بازار ایران
«کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا» که بهتازگی به بازار نشر عرضه شده، رمانی فانتزی نوشته رابین اسلوان است که در سال ۲۰۱۲ به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب برتر سال از سوی روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل برگزیده شد.
کتاب کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا، رمانی فانتزی نوشته رابین اسلوان و برگردان سیدسعید کلاتی به فارسی است که در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسید و با ارائه داستانی جذاب و متفاوت به فروش بسیار بالایی دست یافت.
صاحب کتابفروشی، آقای پنامبرا، پیرمردی مهربان و دوست داشتنی است که به همراهِ جانون و یک نفر دیگر سعی میکنند خدمات ۲۴ ساعته ارائه بدهند و این اولین نکته مرموز در مورد این کتابفروشی است. اصلا چه نیازی است که یک کتابفروشی بیست و چهار ساعته کار کند؟
کتابفروشی دوبخش دارد؛ قسمتی که کتاب های معمولی و روزِ بازار در آنها پیدا میشود و یک قسمتِ خاک خورده و عجیب که همچون دالانی اسرارآمیز از نظرها دور مانده، بخش کتاب هایی که تنها با عضویت در یک انجمنِ سری میتوان به آنها دست پیدا کرد. کلی سعی میکند رازِ این کتاب های عجیب که با خطی رمزگونه نگاشته شده اند را کشف کند.
از همه اینها مرموزتر، اعضای انجمن هستند که برای امانت گیری کتابها به کتابفروشی میآیند و با یک ترتیب خاص کتابها را به امانت میبردند. ذهنِ کلی درگیرِ معمایِ این کتابها و کتابخوانهاست. آیا کلی میتواند با کمکِ دنیای نوینی که در آن تبحر دارد، از پس حل این راز بزرگ برآید؟
کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا بهترین کتاب سال از نظر لسآنجلس تایمز و سانفرانسیسکو کرونیل است و همچنین فینالیست جایزه کتاب لسآنجلس تایمز در بخش داستان اولیهاست.
داستان کتاب به شدت نو و بدیع است به شکلی پیچک ِمعما در میانِ کلمات پیچیده شده که خواننده، برگ از پی برگ پیش میرود تا همراه با کلی و دوستانش بتواند رازِ ماجرا را عیان کند.
به کارگیری اصطلاحاتِ بسیار زیادِ دنیای وب سبب شده تا فهمِ برخی مفاهیم برای مخاطب عام دشوار شود؛ اگرچه مترجم تمام سعی خود را برای انتقال این مفاهیم از طریق پاورقی کرده است اما این امر به سبب سبک خاص نویسنده وارد داستان شده و چیزی جدای از آن نیست.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
اگر پاهای قدرتمندی داشته باشید، سانفرانسیسکو مکان خوبی برای پیاده روی است. این شهر مربع کوچکی است که با تپه های شیب دار تقسیم شده و از سه طرف به آب منتهی می شود؛ درنتیجه به هر طرف که نگاه کنی چشم اندازهای فوق العاده ای می بینی. مثلاً همین طور که داری راه می روی و به یک مشت کاغذ چاپ شده خیره شده ای، ناگهان زمین زیر پایت خالی می شود و می بینی داری به داخل خلیجی که از دو سو با چراغ های نارنجی و صورتی روشن شده سقوط می کنی. سبک معماری سان فرانسیسکو طوری است که واقعاً در هیچ کجای دیگر کشور نمی شود نظیرش را یافت و حتی وقتی ساکن این شهر می شوی و به آن عادت می کنی، باز هم هرگز عجیب بودن چشم اندازهایش برایت عادی نمی شود: تمامی آن خانه های باریک و بلند، پنجره هایی که به شکل چشم و دندان انسان ساخته شده است، عناصری به شکل کیک عروسی... و پشت سر همه ی اینها، البته اگر جهت را درست بروی، روح زنگاربسته ی پل گلدن گیت قرار دارد.
آن روز، چشم انداز عجیبی را تا پایین سراشیبی یک پیاده روی پلکانی دنبال کردم، بعد در امتداد آب قدم زدم و مسیر طولانی برگشت به خانه را در پیش گرفتم. همین طور در امتداد اسکله های قدیمی راه می رفتم و به چشم خودم می دیدم رستوران هایی که زمانی غذاهای دریایی سِرو می کردند، حالا به شرکت های مهندسی دریا و شرکتهای نوپای حوزه رسانه های اجتماعی بدل شدهاند. بالاخره، وقتی شکمم به قاروقور افتاد و آمادگی اش را برای صرف ناهار اعلام کرد، راهم را کج کردم و به طرف شهر رفتم (ص.۱۰).
رابین اسلوان نویسنده جوان آمریکایی دانش آموخته دانشگاه ایالتی میشیگان است. او همچنین یکی از بنیانگزاران مجله ادبی Oats میباشد. نخستین رمان رابین اسلوان کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا به عنوان یکی از ۱۰۰کتاب برتر سال ۲۰۱۲ توسط روزنامه سان فرانسیسکو کرونیکل برگزیده شد. این کتاب همچنین تا چندین ماه در لیست پرفروشهای روزنامه نیویورک تایمز قرار داشت.
این کتاب با استقبال بینظیر خوانندگان مواجه شد، به طوری که اسلوان تصمیم گرفته مقدمهای برای داستانش تحت عنوان «آژاکس پنامبرا» بنویسد که در واقع شرح حال قهرمان داستان در زمان جوانیاش است.
اسلوان با نوشتن این کتاب و دو کتاب بعدیاش توانست جایگاه مناسبی در میان نویسندگان مطرح ایالات متحده به دست بیاورد.
پشت جلد کتاب کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا آمده است: رکودِ شدید اقتصادی باعث میشود کِلِی جانون شغلش به عنوان طراح وبِ یک شرکت سان فرانسیسکویی را از دست بدهد و از راهروهای کتابخانه ۲۴ ساعته آقای پنامبرا سر درآورد. اما دیری نمی پاید که کِلی متوجه میشود خود این فروشگاه به مراتب عجیب تر از اسم و صاحب مرموزش است. کِلی، که به همه چیز مشکوک است، تصمیم میگیرد تا رفتار مشتری های خاص فروشگاه را زیر نظر بگیرد و برای این کار از دوستان نابغه اش کمک می گیرد. آنها کم کم متوجه میشوند که اسرار مخوف این کتاب فروشی در آن سوی دیوارهای سر به فلک کشیده نهفته است.
کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا که با هیجانی وسوسهانگیز و فراستی عالی روایت شده، شما را به یاد فروشگاهی میاندازد که به اجبار وارد میشوید، اما هرگز دوست ندارید از آن خارج شوید.
کتاب کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا در ۳۴۲ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه از سوی انتشارات هیرمند منتشر شده و در اختیار علاقمندان به کتاب قرار گرفته است.
دیدگاه