نگاهی به بازار کتاب در میانه تابستان
شوک اقتصادی، چه تاثیری روی ناشران و بازار کتاب گذاشت؟
شرایط اقتصادی نا به سامان، ناگریز تاثیر خود را روی بحث کتاب هم گذاشت. از نشریات گرفته تا کتاب فروشیها؛ با این حال مخاطبان همیشگی کتاب در تابستان همچنان کتاب را دنبال میکنند؛ اما کدام کتاب ها در رضایت و فروش موفقتر بودند؟
شاید مسئله کتاب این روز ها و با توجه به شرایط کشور، تبدیل به موضوع کم اهمیتی برای مردم شده باشد، اما قطعا مسئولین مربوطه باید فکری به حال این شرایط نگران کننده داشته باشد. درست است که همیشه سرانه مطالعه در ایران پایین بوده اما علاقهمندانی هم هستند که در هر شرایطی دوست دارند توانایی خرید کتاب را داشته باشند.
رویکردهایی که برای رشد کتابخوانی در ایران انجام شده، احتمالا نیازمند مکمل هایی هستند که بتوانند نتیجه بخش باشند. مسئله کتاب و کتابخوانی از نظر فرهنگی نیازمند راه حل های بنیادی است، در نهایت هم باید شرایط اقتصادی برای تولیدکنندگان و ناشران کتاب و در آخر برای مصرف کننده اصلی، طوری فراهم شود که همه تلاش هایی که صورت گرفته خنثی نشود.
اوضاع کتاب و کتاب فروشی بعد از شوک اقتصادی در تابستان چگونه است؟
طبق گفتگویی که با ناشران صورت گرفته است، اگرچه بعضی از ناشران، افزایش قیمت کاغذ در سال جاری را خیلی محسوس نمیدانند اما ناشرانی از جمله نشر نی تاکید میکنند؛ افزایش قیمتها و شوک اقتصادی در سه ماه اول سال و نیمه تابستان، نشریات و کتاب فروشی ها را با چالش روبهرو کرده است.
تا قبل از این هم کتاب در سبد خرید اکثریت مردم نبود و حالا گرانی ها باعث شده اوضاع وخیمتر شود، مردم در شرایط فعلی دغدغه هایی مثل خوراک، مسکن و پوشاک دارند و احتمالا خرید کتاب جایی در این بین ندارد. گویا طرح های مختلف برای افزایش فروش کتاب توسط مسئولین مربوطه هم در این شرایط اقتصادی راه به جایی نمیبرد. افزایش دو برابری قیمت کاغذ در یکسال گذشته آسیب بزرگی به تولیدات ناشران و همینطور فروش کتاب فروشیها زده است.
با این وضعیت، اوضاع ناشران و کتاب فروشان در برهه حساس و سختی قرار گرفته است، طوری که ناشران و کتاب فروشان به عنوان یک خط فروش و دسترسی به کتاب، در بخش های مختلف ضرر های قابل توجهی را متحمل شدند.
جایگاه کتاب برای افراد دغدغهمند کجاست؟
آن چیزی که به وضوح دیده میشود این است که هیچ فرد دغدغه مندی سعی ندارد به این وضعیت سامانی بدهد؛ این مسئله برای دیروز و امروز نیست، کتاب و همه مسائل مربوط به آن همیشه با بحران هایی روبهرو بوده که گویا برای همه بخش های جامعه در پایینترین نقطه اهمیت قرار دارد.
کتاب بی شک یکی از مهم ترین عناصر فرهنگی و تربیتی است و دسترسی سخت افراد جامعه به آن مشکلات بزرگ را در طولانی مدت ایجاد خواهد کرد.
موضوع دیگری که وجود دارد این است که به غیر از کتاب های داستانی کتاب های آموزشی هم شرایط بسیار بدی دارند، دانش آموزان و دانشجویان در هر ترم تحصیلی باید تعداد زیادی کتاب کمک آموزشی تهیه کنند و افزایش قیمت این دست کتاب ها مشکلات خاص خودش را ایجاد میکند.
با همه این ها باز هم چراغ فروش کتاب کاملا خاموش نشده و هنوز هم میتوان ذائقه مخاطب برای انتخاب کتاب های داستانی را تشخیص داد.
در این گزارش قصد داریم طبق آماری که از شهر کتاب مرکزی گرفته ایم، کتاب هایی که در صدر فروش هستند را بررسی کنیم.
کتابخانه نیمه شب (انتشارات کوله پشتی)
این کتاب نوشته مت هیگ است و توسط محمدصالح نورائی زاده به ترجمه رسیده و علاقهمندان به ادبیات داستانی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. این کتاب شما را به این فکر میاندازد که اگر زندگی دیگری را تجربه میکردید چه روزگاری داشتید.
در بخشی از این کتاب آمده است:« طبقات کتاب دو سمت نورا شروع به حرکت کردند. زاویههایشان عوض نمیشد. فقط افقی میلغزیدند و جابهجا میشدند. این احتمال هم بود که اصلاً طبقات حرکت نمیکنند و این کتابها هستند که جابهجا میشوند. اصلاً هم مشخص نبود که چرا یا حتی چگونه. هیچ ابزار و وسیلهای دیده نمیشد که این کار را انجام دهد. صدایی به گوش نمیرسید و کتابها هم از انتها یا ابتدای طبقات بر زمین نمیریختند. کتابها بر اساس اینکه روی کدام طبقه قرار داشتند، با سرعتی متفاوت میلغزیدند، اما هیچکدامشان خیلی سریع حرکت نمیکردند.»
مت هیگ رماننویس و روزنامهنگار انگلیسی است. تحصیلاتش را در دانشگاه هال در رشته زبان انگلیسی و تاریخ به پایان برد و تا به حال آثار داستانی و غیر داستانی زیادی برای کودکان و بزرگسالان نوشته است. مت در بیست و چهار سالگی به افسردگی شدیدی مبتلا شد اما توانست آن را پشت سر بگذارد و به زندگی باز گردد.
تکه هایی از یک کل منسجم ( انتشارات بینش نو)
این کتاب نوشته پونه مقیمی است که توانست در مدت زمانی اندک، به چاپ چندم برسد. تکه هایی از یک کل منسجم در نه فصل نوشته شده است. زبان ساده و لحن صمیمی آن یکی از دلایل محبوبیت این کتاب بین مخاطبان است. از طرف دیگر، شما حین خواندن این اثر با یک کتاب تخصصی روبهرو نیستید، بلکه کتابی در دست دارید که برای عموم نوشته شده است و این هم یک مزیت دیگر این کتاب است.
کتاب اساسا غیر داستانی است اما ردپای قصه ها و داستان هایی را که نویسنده از تجربه بیمارانش گرفته است، می توان در آن دید. این کتاب در نه فصل و حول محور خودشناسی و نگاه به درون نوشته شده است که هر کدام به بخش های کوتاه یک تا سه صفحه ای تقسیم شده اند. از شناساندن بالاترین سطح روابط انسانی شروع می شود و در آخر به تنهایی بشر می رسد، و نشان می دهد که با خودشناسی می توان صمیمیت و روابط پایدارتری را ایچاد نمود. کتاب با واقع نگری از شما می خواهد خودتان را بپذیرید و در نهایت، آرامش را بیابید.
تونل (انتشارات نیلوفر)
کتاب اثر ارنستو ساباتو است و به کوشش مصطفی مفیدی به فارسی ترجمه شده است. ارنستو ساباتو، نویسندهی آرژانتینی، یکی از بزرگترین شخصیتهای ادبی آمریکای لاتین است. پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه بوینسآیرس و دریافت مدرک دکترا از علم کناره گرفت و به سراغ عشق قدیمیاش ادبیات رفت.
ساباتو با بیان دقیق افکار و دیدگاه روانشناختی شخصیت اصلی، اثری جذاب به دست داده است. آلبر کامو دربارهی تونل گفته است: «تلخی و تندی، شور و حرارت آن را میستایم.»
هرچه بادا باد (انتشارات چشمه)
ستیو تولتز، نویسنده ی استرالیایی متولد ۱۹۷۲ سیدنی، اولین رمانش «جزء از کل» را در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد که با استقبال زیادی روبه رو شد و همان سال نامزد جایزه ی بوکر شد که کمتر برای نویسنده ای که کار اولش را نوشته، پیش می آید. با وجود مدت زمان کوتاهی که از چاپ این کتاب گذشته است، اکنون به عنوان یکی از بزرگ ترین رمان های تاریخ استرالیا مطرح است.او کتاب را در مدت پنج سال نوشت. پیش از آن مشاغلی مثل عکاسی، فروشنده ی تلفنی، نگهبان، کارآگاه خصوصی، معلم زبان و نویسنده ی فیلمنامه داشت.
نویسندهای که نوشتههایش را بر ترسها و فقدانها بنا کرده است، در روزهایی که همهی ساکنان زمین، آرامآرام درحال گذار از پاندومی دستوپیایی کرونا هستند، تریلوژیاش را با «هرچه باداباد» تکمیل کرده است. اگر زیستن اجباریست که بر ما مستولیست و نبودشدن نیز حتمیّتی بیبازگشت است، جهانی ورای این دو چگونه خواهد بود؟ آنگاه که هراس و هول از بودن و نبودن، به هول و هراس از زندگی و مرگ مدام مبدل شود، این جهان چهگونه خواهد بود و انسان گیر افتاده و زنجیرشده در آن، چه خواهد کرد؟ آدمی که همهی زیستنازش در ازدستشدهها و به دست نیامدنیها خلاصه شده و درعینحال اینهمه افسوسی تمامنشدنیست که نمیشود بر آن فائق آمد؛ مسئلهی کتاب هرچه باداباد این است ! و البته انبوهی پرسش اساسی که در گیرودار چنین مسئلهای برابر ما قرار خواهد گرفت و در این داستان عجیب باید به دنبال پاسخهایشان بود.
این سه کتاب، از پرفروش های شهر کتاب در بازه زمانی تابستان است. نکته ای که مورد توجه قرار می گیرد این است که همچنان بعد از گذشت زمانی بسیار طولانی از اولین انتشار کتاب «تکه هایی از یک منسجم» این کتاب همچنان پرفروش است.
نکته بعدی در مورد کتاب «کتابخانه نیمه شب» است. کتابی که این روزها نامش را زیاد از زبان مردم میشنویم و انگار جای خود را حسابی باز کرده است و در مدتی طولانی فروش قابل توجهی داشته است.این کتاب در نمایشگاه بین المللی کتاب هم فروش مناسبی داشت.
از این چهار کتاب پرفروش، هر کدارم ژانرهای بخصوص خود را دارند و البته به غیر از کتاب پونه مقیمی بقیه کتاب ها روایت داستانی دارند. می توان گفت ضائقه مخاطب با رمان های فانتزی سازگار است و همچنین مبانی و اصول توسعه فردی از اهمیت قابل توجهی برای دنبال کنندگان کتاب برخوردار است.
آنچه که می توان نتیجه گرفت این است که، علی رغم همه معضلات و مشکلاتی که گریبان گیر این بخش مهم فرهنگی است، علاقهمندان همچنان با قدرت کتاب هارا دنبال میکنند و به یکدیگر معرفی می کنند.
مشکلاتی که از نظر اقتصادی در صنعت نشر وجود دارد به یک راه حل جدی دارد. تا خط بین ناشر، کتابفروش و خواننده کتاب در مسیر درست خود حفظ و اضافه شود.
دیدگاه