گفتاری متفاوت به بهانۀ چهل‌و‌هفتمین سال‌گرد درگذشت چهرۀ فراموش‌نشدنی:

علی شریعتی و سینما، قیصر را دوست داشت

نام شریعتی چنان با سیاست و تاریخ و جامعه‌شناسی و ایدیولوژی گره خورده که جای چندانی برای پرداختن به علایق سینمایی او باقی نگذاشته. گفتار حاضر سراغ این وجه رفته است.

علی شریعتی و سینما، قیصر را دوست داشت

وقتی از  علی شریعتی  حرف می‌زنیم، شاید دورترین مقوله‌ای که می‌توان با نام و کلام او برقرار کرد، سینما باشد. هر چند از هنر بسیار گفته و مجموعه گفتارهای او درباره هنر در کتابی به همین نام منتشر شده است. 

از جمله دیدگاه‌های او درباره هنر این است که:«‌هنر تجلی قدرت آفریدگاری انسان در جبران و تزئین و ادامه هستی است.» یا اینکه:« هنر کار دیگری که می‌کند ساختن و خلق کردن چیزی است که در این زندگی و در این طبیعت نیست اما من نیاز دارم که باشد» اما کمتر از هنر سینما گفته است. 

با این حال شریعتی با سینما بیگانه نبود و اگرچه خود مستقیم از آن صحبت نکرده اما از دل خاطراتی که برخی سینماگران گفته‌اند می توان نگرش او را به سینما دریافت. 

از جمله  مسعود کیمیایی  از کارگردانان شاخص موج نو سینمای ایران  درباره رابطه خود با شریعتی و نگاه او به سینما گفته است: 

 

«‌من دکتر علی شریعتی را از کتاب‌ ها و ‎سخن‌رانی‌هایش می‌شناختم و حتی گاه با هم در تماس بودیم. برای همین، دیدار من با دکتر شریعتی خیلی قبل‌تر از نمایش  قیصر   اتفاق افتاده بود. اما خیلی‌ها این ماجرا را نمی‌دانند.  دکتر شریعتی  را چندین‌بار دیده بودم، اما شب نمایش  قیصر  بود که از دور ایشان را دیدم و سلام‌‌علیکی کردیم. این‌که می‌گویند  کیمیایی  هیچ‌وقت  دکتر شریعتی  را ندیده و با او حرف نزده، حرف درستی نیست. یادم هست او  قیصر  و   گاو   را دیده بود و می‌گفت بین این‌دو، فیلم موردنظر ما  قیصر  است.  چون معتقد بود  قیصر  فیلم  «نر» و «پرحرکتی»‌ از کار درآمده است.  خیلی هم «قیصر» را دوست داشت و ابراز لطف می‌کرد، اما من هیچ‌وقت دربارهٔ این فیلم با او حرف نزدم؛ یعنی هیچ‌وقت فرصت آن پیش نیامد. با من نه ولی با عباس شباویز مفصل حرف زده بود و برای او از خوبی‌های فیلم گفته بود.»

 نام شریعتی به شکل دیگری هم با سینمای ایران گره می‌خورد و آن به واسطهٔ حضور کسانی از مریدان است که بعد از انقلاب به عنوان مدیر سینمایی نقش آفرینی کردند.  آن‌‌وقت‌ها، «دکتر» دوستان و مریدانی در «حسینیهٔ ارشاد» داشت که پای حرف‌های او می‌نشستند. 
 
کسانی همچون  «فخرالدین انوار» و «سید محمد بهشتی» و «محمدعلی نجفی » که همگی نخستین مدیران سینمایی بعد از انقلاب خاصه در دوران وزارت  سید محمد خاتمی  شدند. 

محمد علی نجفی که او را بیشتر به عنوان کارگردان سریال «سربداران» می شناسیم دربارهٔ تاثیر شریعتی بر خودش و هنر گفته است:

«در دوره دانشجویی ما، همه مقولات هنری در انحصار گروه‌های چپ بود. بهترین ترجمه‌ کتاب‌های روشن‌فکرانه و جامعه‌شناسی متعلق به آنان بود. اصولاً بدنهٔ روشن‌فکری در انحصار نیروهای چپ بود چراکه مذهبی‌ها اصلاً تئاتر و سینما را قبول نداشتند؛ ولی کار بزرگی که دکتر شریعتی در عرصه فرهنگ و هنر به انجام رساند، این بود که سبب شد بچه‌های مذهبی مانند ما که انجمن اسلامی داشتیم، باجرأت وارد حوزهٔ فرهنگ و هنر شویم. خوب به یاد دارم روزی در مورد خود من مثالی زد و به هیأت‌ امنای حسینیه گفت این جوان شهامت گناه کردن دارد! شما چنین جسارتی دارید؟!»

جالب این که شریعتی در حسینهٔ ارشاد یعنی همان جایی که در آن سخن‌رانی می‌کرد، در سال‌های اول دههٔ 1350، به تماشای تئاتری نشست که براساس فیلم «رضا موتوریِ» مسعود کیمیایی روی صحنه رفته بود. 

کیمیایی در این باره گفته است: «یک ‌روز دکتر شریعتی با من تماس گرفت و گفت اجازه می‌دهی پایان فیلم را در این اجرایی که برای تئاتر می‌کنیم، تغییر بدهیم؟ آن‌ها می‌خواستند جایی را که «عباس‌قراضه» می‌آید، عوض کنند. به‌هرحال می‌خواستند آن را در «حسینیهٔ ارشاد» اجرا کنند و به‌نظرشان باید تغییراتی در داستان می‌دادند. من هم مخالفتی با کارشان نکردم. کارگردان آن نمایش به‌نظرم «فخرالدین انوار» بود و باقی، یا روی صحنه بازی می‌کردند، یا این‌که در پشت صحنه بودند. اما کلّاً می‌دانستم دیدگاه‌های من و «شریعتی» با هم منطبق نیستند. برای همین هم بود که تماس‌های دائمی‌نداشتیم. هرازگاهی همدیگر را می‌دیدیم و حرف می‌زدیم. اگر چه این اتفاق در شب نمایش «قیصر» نیفتاد که او هم در سینما حاضر بود.» 

داریوش ارجمند  هم از جمله بازیگرانی است که همواره یکی از افتخارات خود  را شاگردی شریعتی در دانشگاه می‌داند و می گوید:  «‌دکتر شریعتی ذهن بسیاری از جوانان آن دوره را زیر و رو کرد و شکاکیتی در ذهن همگان به وجود آورد تا بروند و پاسخ سوال‌هایشان را پیدا کنند.» 

 

   او گفته:  «من شاگرد اول کلاس مرحوم دکتر شریعتی بودم و در دانشگاه مشهد کار هنری می‌کردم. آقای دانشور هم از نویسنده‌های آن دوره و جوان با استعدادی بود. او ادبیات می‌خواند و من تاریخ را در کلاس دکتر شریعتی می‌خواندم.» 

 ارجمند همچنین مدعی شده  « یک‌بار در ساواک به آقای شریعتی گفته بودند اسم دوستانت را بگو و او نام مرا برده بود.  به علی شریعتی می‌گفتند نواب صفوی و به من هم می‌گفتند چاقوکش نواب صفوی!»
  
 ارجمند خود را به شدت تحت تاثیر افکار دکتر شریعتی  می داند و معتقد است او یک انسان مبارز بود. 

او در جایی گفته است:   «این جملهٔ کتر شریعتی همیشه در ذهنم می‌ماند:  «اگر بند از بندم جدا کنند حسرت گفتن یک «آخ» را بر دلشان می‌گذارم»  و واقعا هم گذاشت. او بنابر اعتقاداتش عمل می‌کرد. من قرار بود در پاریس دکتر را ببینم اما دیگر اجل مهلتش نداد.»

داوود میرباقری هم از جمله کارگردان هایی است که به دکتر شریعتی اردادت ویژه ای دارد و حتی دربارهٔ فیلم امام علی گفته بود که این مجموعه را تحت تاثیر دیدگاه‌های شریعتی درباره امام علی و با الهام از سخن‌رانی « علی تنهاست»  او ساخته است. 

میرباقری همچنین تاکید کرده از خوانندگان جدی کتاب‌های علی شریعتی است و آقار و افکار او، ادبیات و مفاهیم تازه ای را وارد مذهب کرده است. 

در میان کارگردانان سینمای ایران،  حسن فتحی  هم ارادات خاصی به دکتر شریعتی دارد و حتی در زمانی گفته بود فیلم مستندی درباره او خواهد ساخت. 

 

او درباره زمان ساخت این مستند گفته بود: « قطعا ساخت این فیلم نیازمند پژوهش‌ها ، بررسی‌های میدانی و تحقیقات کتابخانه‌ای است و تا زمانی که این مرحله‌ را طی نکنم، نمی‌توانم زمانی را برای ساخت این فیلم تعیین کنم. چرا که این تحقیقات خود زمان می‌برد، بنابراین گر چه برای ساخت این فیلم تمایل جدی دارم اما هنوز نمی‌توانم زمانی را برای ساخت آن مشخص کنم.» 

او همچنین سریال «شهرزاد»  را به علی شریعتی تقدیم کرده بود. 

فتحی به مناسبت شروع فصل دوم شهرزاد در صفحه شخصی خود نوشته بود:

«قهرمانان زندگی هر یک از ما، اغلب‌شان در مقطع خاصی از زیستن ما الهام‌بخش ما بوده‌اند و پی عبور ما از آن مقطع، دیگر آن جلوه و جذابیت قبلی را نداشته‌اند؛ اما برای من در میان تمام قهرمانان زندگی‌ام، یک قهرمان همواره محبوب و ماندگار وجود دارد که تولد فکری و معنوی و اخلاقی و هنری خود را بیش از هر کسی، مدیون اندیشه و افکار متعالی او هستم. اکنون که چهلمین سالگرد عروج این بزرگ‌مرد عرصه فرهنگ و اندیشه با شروع پخش فصل دوم سریال شهرزاد همزمان شده است، مایلم در مقام سازنده این اثر، سهم خود را تقدیم کنم به نام و یاد و روح بزرگ دکتر علی شریعتی.»  

در میان فرزندان دکتر شریعتی هم « سوسن شریعتی » دختر بزرگ او به سینما علاقه زیادی دارد و به شکل جدی آن را دنبال می کند. 

خانم شریعتی حتی دربارهٔ آثار سینمایی هم سخنرانی کرده یا اظهار نظر می کند یا در مجلات و مطبوعات مطلب می‌نویسد و از جمله مطالب مهم او درباره سینمای  کیارستمی  است که در ماهنامهٔ ایران فردا منتشر شده است یا یادداشتی درباره سینمای اصغر فرهادی در روزنامه شرق. 

احمد غلامی  سردبیر وقت روزنامه شرق هم یک‌بار با او درباره فیلم «سرخ پوست» مصاحبه کرده  و تیتر آن «نجات با چوبه‌دار» بود. 

لی شریعتی زود از دنیا رفت و امروز چهل و هفت سال از مرگ او می گذرد. شاید اگر بیشتر می‌زیست می‌توانستیم روایت های متنوع‌تری از او دربارهٔ سینما بشنویم

 

منبع: عصر ایران
کد مطلب: ۳۷۵۸۸۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

  • زهرا ارسالی در

    سلام
    اللهم صل علی محمداً وال محمد
    خداانشاالله دکترشریعتی رامورد رحمت بیکران خود قراردهد
    دردوره ای که چپی ها درعرصه مبارزه خودرایکه تاز میدانستنددکترشریعتی بانوشته ها وسخنرانی هایش هماورد چپی هاشد واسلام رابه جوانان هم نسل من معرفی کرد اسلام همان اسلام بود اما بزبان من جوان

دیدگاه

تازه ها

یادداشت