آلودهسازی ساحت شعر توسط سلبریتیها؟/نگاه پرمعنایی محمدعلی بهمنی به اندیشه فولادوند
سرنا_ آلوده کردنِ ساحتِ پاک «شعر»، مدتهاست رسم کسانی شده است که شهرتی دارند و برو و بیایی در محافل.
این روزها سرودن شعر و انتشار آن به سادگیِ آب خوردن شده است! کافی است چهرهای شناخته شده در یکی از شاخههای هنری باشید تا بتوانید استعدادتان را در شاعری هم به رخ بکشید! تازهترینِ این به رخ کشیدنها، شعر خوانیِ اندیشه فولادوند، بازیگر سینما و تلویزیون در یک نشست ادبی با حضور محمدعلی بهمنی است که انتقادات بسیاری را به دنبال داشته است.
بُزی است قعرِ گلویم!
اندیشه فولادوند ویدئویی از شعرخوانیاش در نشست ادبی دوشنبه شبهای شعر را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد با این شرح: «بخش کوتاهی از مثنوی بلند «ژنتیک» از کتاب در دست انتشار ژنتیک». این مثنوی اینطور شروع میشود: «تخلف از تبعات خطای هشت جهت/ هزار راهِ موجه فدای قُبحِ رهت» و در ادامه به این ابیات میرسد: «عدم عدم دَ دَ دم دم شدم شبیه خودم/ فدای قبح رهت ای شمایل مبهم/ فشنگ شَنگ ندارد گلوله لوله ولی/ به شست ماشه بجنبان فقط بنال بلی/ بلی بلی بَ بَ بَ بَ بلی بلی اما/ بُزی است قعر گلویم/ دچار بزی که شکل کریهی به خویش میمالد/ جدار نای مرا با خشونتی ممتد/ بلی بلی بَ بَ بَ بَ بَ بَ وا کن/ به دنده دنده دندان و تیزی ناخن...»! به نظر میرسد این مثنوی که بعضی از ابیاتش قافیه هم ندارد، خودش به اختلالِ ژنتیکیِ «بَ بَ» دچار شده است. در این ویدئو بیشتر از همه چهره محمدعلی بهمنی، شاعر و ترانهسرای برجسته دیدنی است که با حیرت به خانم فولادوند نگاه میکند و نمیداند چطور از این مخمصه که نامش شعر است، نجات پیدا کند. این مثنوی بلند با آن ارجاعهای متعدد و گاهی نامفهوم، قافیههای سردرگم، ترکیبها و تصاویر عجیب، کاملاً خواننده را گیج میکند و به سردرد میاندازد. کاربری در واکنش به این شعر نوشته است: «کارشناسان معتقدند بعد از خلق این اثر، شعر فارسی به دو دوره قبل و بعد از اندیشه فولادوند تقسیم میشود! بلی بلی بَ بَ بَ بلی»! از این بازیگر طی سالهای 1387 تا 1393 دو مجموعه شعر به نامهای «عطسههای نحس» و «شلیک کن رفیق» منتشر شده است که البته شبیه سروده اخیر وی نیست.
اندیشه تنها نیست
همین چند ماه پیش ، انتشار یک صفحه از مجموعه شعر لیلا اوتادی به نام «در بهشتی که کلاغی نیست مترسک هم نیست» انتقادات زیادی را در پی داشت. شعر از این قرار بود: «من/ تو بودهام/ تو/ تو بودهای/ ما/ تو بودهایم/ من و تو/ ما.../ نبودهایم/ آشنا/ نبودهایم/ همصدا/ نبودهایم». هر کسی که اندک ذوق ادبی هم داشته باشد، میداند که نام این سطرها شعر نیست. بهاره رهنما هم از دیگر بازیگرانی است که سالهاست مجموعه شعر و داستان منتشر میکند و چندی قبل تصویر صفحهای از اشعارش واکنشهای زیادی را به دنبال داشت: «من آنگاه که او میآمد/ با شعرهایش/ و معجزههایش/ ایمانم را حفظ میچسبیدم/ ترجیح میدادم/ روزم را با صبح آغاز کنم»! در حالی که استعدادهای شاعری این مرز و بوم فرصتی برای انتشار اشعارشان نمییابند، این افراد تنها به واسطه شهرتشان نام خود را شاعر میگذارند و کتاب منتشر میکنند.
منبع: خراسان
خاکبر سر آدمایی که از اینا الگو میگیرن با این چهره های نجس ونحسی که برای خودشون درست کردن تف بر سلبریتی های تن فروش