«تاپگان؛ ماوریک»؛ درخشش تمامنشدنی تام کروز
«تاپ گان؛ ماوریک» (Top Gun: Maverick) فیلمی است فوقالعاده خوشساخت، مفرح، عاطفی، و دارای بالاترین سطح هیجان و اکشن. در مرکز این مجموعۀ کامل و بینقص تام کروز شصت ساله ایستاده است که هنوز مثل سی سال پیش درخشان و مجذوبکننده و پرانرژی است.
فیلم «تاپ گان؛ ماوریک» دنبالهای برای فیلم «تاپ گان» است که در سال ۱۹۸۶ با کارگردانی تونی اسکات ساخته شد. آن فیلم بود که تام کروز جوان را به یک سوپراستار مشهور تبدیل کرد. واقعا شگفتانگیز است که بعد از ۳۶ سال تام کروز هنوز همان قدرت و انرژی را دارد و حتی درخشانتر و جذابتر هم شده است؛ با همان اندام متناسب، همان لبخند امیدبخش و همان چهرۀ مصمم.
مطمئن باشید این از آن دنبالههایی نیست که طرفداران فیلم اول را مایوس کند. جوزف کوزینسکی کارگردانی این فیلم تازه را به عهده داشته و کریستوفر مککواری (کارگردان ماموریت غیرممکن) فیلمنامۀ آن را نوشته است. آنها واقعا توانستهاند بالاترین سطح انتظارات را برآورده کنند و هر چیزی را که از یک اکشن مهیج خاطرهانگیز میخواستیم به ما بدهند. «تاپ گان؛ ماوریک» هم به اندازۀ کافی شبیه به فیلم قبلی است و هم به اندازۀ کافی تازه و امروزی؛ و این دقیقا همان چیزی است که یک دنبالۀ خوب باید باشد.
مسیر کلی داستان فیلم و محیط و حال و هوای آن مثل فیلم قبلی است و همه چیز در یک پایگاه هوایی با خلبانانی درجهیک و با استعداد اتفاق میافتد. اما از خیلی جهات داستان این فیلم هوشمندانهتر و پرکششتر، دیالوگهای آن مفرحتر و روابط انسانیاش عمیقتر هستند. جلوههای ویژۀ فیلم واقعا میخکوبکننده و نفسگیرند و صحنههای مربوط به پرواز به بهترین شکل ممکن احساس سرعت و هیجان را به مخاطب منتقل میکنند. صدای موتور جتها پوست بدنتان را به ارتعاش میاندازد و مانورهای خیرهکنندۀ هواپیماها احساس حضور در وسط یک ماموریت هوایی پرهیجان را به شما میدهد.
شخصیت اصل فیلم کاپیتان پیت ماوریک (تام کروز) است که در مدت بیش از سی سالی که در نیروی هوایی است همچنان به عنوان خلبان مشغول به فعالیت است و با اینکه میتوانسته ترفیع بگیرد و تبدیل به یک مقام درجه بالا شود، اما ترجیح داده که همچنان در میدان باقی بماند. یکی از فرماندهان (با بازی اد هریس) به او دستور میدهد که مسئولیت تعلیم گروهی از خلبانان جوان را به عهده بگیرد. آنها قرار است یک ماموریت بسیار خطرناک را انجام بدهند.
ماهوارهها وجود یک دم و دستگاه غنیسازی اورانیوم را در یک منطقۀ کوهستانی در خاک دشمن (که معلوم نیست کدام کشور است) تشخیص دادهاند و حالا این خلبانهای جوان باید برای نابودی این هدف تعلیم ببینند و اعزام شوند. پیت ابتدا نمیخواهد قبول کند، اما با اصرار مافوقهایش این مسئولیت را به عهده میگیرد.
یکی از خلبانهای جوانی که پیت قرار است به آنها آموزش بدهد فرزند یکی از همکاران قدیمی اوست که در فیلم قبلی به شکل تراژیکی کشته شد. ارتباط پیت با این افسر جوان یکی از لنگرگاههای عاطفی فیلم است که کاملا باورپذیر و احساسبرانگیز هم از کار درآمده است.
در بین همۀ نکات مثبتی که دربارۀ این فیلم میشود گفت، بازی تام کروز از همه چیز چشمگیرتر است. شخصیتی که او در این فیلم از کاپیتان ماوریک نشان میدهد ترکیبی دوستداشتنی از مهارت و انسانیت و عمق است.
در مجموع باید گفت کوزینسکی، کروز و سایر عوامل، در کنار هم اثری را ساختهاند که درست مثل موشک هواپیماهای فیلم، دقیق و نقطهزن است و همان چیزی است که باید باشد: یک اکشن هیجانانگیز، با عمق عاطفی زیاد، جلوههای بصری مسحورکننده و داستانی شسته و رفته که خالی از چرخش و غافلگیری هم نیست.
منبع: فرارو
دیدگاه