گفت و گو با سید محسن حسینی درباره لزوم درجهبندی برنامههای تلویزیون
شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما، تشریفاتی بدون هیچ عملکرد اجرایی است/ تذکرها پنهان و محرمانه است
«تروریست جنایتی انجام داده است، اما کسانی که این حادثه را در تلویزیون به نمایش گذاشتند، صدها برابر جنایتشان بیشتر است. حتی اگر براساس ندانم کاری و غفلت بوده است مرتکب خطای نابخشودگی شدهاند و باید به آن رسیدگی شود.»
سیدمحسن حسینی با اعلام خطای نابخشودگی تلویزیون در پخش تصاویر نامناسب از ضرورت درجهبندی برنامههای تلویزیون برای کودکان و نوجوانان سخن گفت. این کارشناس ارشد مدیریت رسانه ضمن تاکید بر درجهبندی برنامههای تلویزیونی برای کودکان و نوجوان گفت: «در دنیا تمام محصولات کودکان و نوجوانان؛ اعم از برنامههای تلویزیون، سینما تا بازیها، گیم و هرآنچه که محصولات رسانهای هست درجهبندی میشوند. درجه بندی برحسب محتوایات محصولات و کاملا منطبق بر استاندارهای جهانی است. این استاندارها براساس وضعیت فرهنگ و قوانین هرکشوری تطبیق داده میشود تا خانوادهها بدانند که برنامهها برای چه سنی مناسب است.»
این استاد دانشگاه بیتوجهی به درجهبندی برنامههای تلویزیون از زوایه دیگری بررسی کرد: «در دانشگاه با اساتیدی همکار هستم که مخالف درجهبندی برنامههای تلویزیون هستند. این افراد به این نکته اشاره میکنند که تلویزیون نباید در تمام برنامههای خودش، برنامههایی که مناسب کودکان و نوجوانان نیست را پخش کند. برخلاف ادعاهای این اساتید روزنامهنگاری و رسانه باید گفت که تلویزیون مجبور است برنامههای با مضمون مختلف اعم از اکشن، ترسناک، اجتماعی و سیاسی پخش کند که برای کودکان مناسب نیست. چرا که تلویزیون مخاطب گسترده ای دارد. بنابراین استدلال اساتیدی که میگویند باید تلویزیون محتوای کاملا پاکی داشته باشد تحقق ناپذیر است. تلویزیون مجبور است که مخاطبان بزرگسال خودش را حفظ کند و به همین دلیل باید ردهبندی برنامههای تلویزیون را جدی بگیرد.»
شورای تشریفاتی نظارت
با این حال که درجهبندی در تلویزیون جدی گرفته نشده است اما نظارتی هم بر پخش برنامههای نامناسب برای این گروه سنی نیست. حسینی در این مورد به نقش شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما اشاره دارد: «متاسفانه شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما، شورای تشریفاتی بدون هیچ عملکرد اجرایی است. حتی مواردی که این شورا با آن مواجه میشود و تذکر میدهد به اطلاع مردم نمیرساند. در حالیکه مردم باید بدانند که تلویزیون در شش ماه گذشته چه تخلفاتی داشته و شورای نظارتی که متشکل از قوای مختلف هست و در اساسنامه تلویزیون هم آمده است چه تذکری به صدا و سیما دادهاست.»
او ادامه داد: «این شورا هیچ گزارشی از عملکرد خودشان نمیدهند و اگر هم تذکری بدهند پنهان و محرمانه است. در حالیکه مردم باید از عملکرد هر دستگاه اجرایی اطلاع داشته باشند تا از طریق مطالبهگری اجتماعی و عمومی خواستههای خودشان را از دستگاههای اجرایی پیگیری کنند.»
او صحبتهای خود را با تاکید بر نظارت و برخورد با تخلفات صدا و سیما ادامه داد: «درحال حاضر تلویزیون محتوای را پخش میکند که محتوای مناسب سن کودک و خردسال نیست، باید برخورد شدیدی از سوی شورای نظارت بر صدا و سیما صورت بگیرد و همچنین باید اطلاع مردم برسد که شورای نظارت خواستار برخورد با تخلفات صدا و سیما شده و باید پاسخ صدا و سیما به اطلاع مردم برسد.»
حادثه شاهچراغ و پخش آن از برنامه کودک مصادق این مثال است. این تهیهکننده از پخش این برنامه را غیرحرفهای و غیراصولی دانست: «در حالیکه این اتقاق بارها صورت میگیرد و در نهایت با یک عذرخواهی ساده مسئولان از کنارش میگذرند و صرف عذرخواهی کافی نیست.»
او این موضوع را عدم شناخت و دانش مسئولان و برنامهسازان کودک و نوجوان خواند: «این موضوع نشان میدهد که مسئولان آن شبکه نسبت به تکلیف، وظیفه و مسئولیت خودشان آگاه نیستند و از حقوق کودک پاسداری نکردند. لازم است که مسئولان آن برنامه حتما برکنار بشوند، مسئول پخش، مدیر شبکه یا باید استعفا بدهند یا برکنار بشوند. چرا که مدیران و تهیهکنندگان امانتدار خانوادهها هستند زمانی که کودک پای برنامههای تلویزیونی نشستهاند خانوادهها به تلویزیون جمهوری اسلامی اعتماد دارند. زمانی که مسئولی به اعتماد آنها خیانت میکند، لازم است بدون هیچ مسامحهای با این گونه خطاها برخورد بشود.»
از استاندارهای جهانی کودک تا استاندارهای روانشناسی اسلامی
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این پرسش که عدهای معتقدند که باید حقایق را کودکان و نوجوانان گفت، پاسخ داد: «اینکه چه چیزی به کودک، خردسال و یا نوجوان باید گفت استاندارهای جهانی دارد که روانشناسان کودک به طور شفاف آن را بیان کردهاند. اینکه حادثه تلخی یا تروری که اتفاق افتاده است را نباید برای کودک بیان کرد.»
او حادثه ترور شاهچراغ را مثال زد: «ترور یعنی چه؟ ترور یعنی ایجاد ترس و وحشت. تروریست کسی است که از طریق اعمال خشونتآمیز درجامعه ترس و وحشت ایجاد میکند. تروریست در یک منطقه جغرافیایی محدود فعالیتی را انجام میدهد و این رسانهها هستند که ترس، خشنونت را به بدنه جامعه تزریق میکنند. در حقیقت میتوان گفت که رسانههایی که بازتاب دهنده اعمال تروریستی هستند اثرشان از عمل تروریست بیشتر است.»
او در ادمه به تحلیل این حادثه از شبکه کودک پرداخت: «حال عمل ناتمام و ناموفق یک تروریست را یک رسانه به مغز ۹ میلیون کودک تزریق می کند. این یعنی آن رسانه در زمین آن تروریست بازی میکند. تروریست با آن کارش تنها میتوانست آدمهای محدود همان جغرافیا را بترساند اما تلویزیون با پخش این برنامه در برنامه کودک و خردسال و روی مغز میلیونها کودک آن حادثه تلخ را بازتاب میدهیم. عملی که هیچ منطقی ندارد.»
او در ادامه با توجه به صحبتهای روانشناسان اسلامی گفت: «اخبار منفی را برای چه سنی باید گفت؟ و به چه دلیلی؟ این موارد همه اساتید روانشناسی اسلامی تحقیق و بررسی کردهاند. این افراد صاحبنظر و اندیشه هستند که چه مواردی باید به کودک منتقل بشود یا نشود. مطمئن هستم که این اساتید با انتقال این مفاهیم تلخ و خشونتباری همچون ترور به کودکان مخالف هستند.»
اما ساخت این برنامه برچه اساسی بود که در ادامه آن تنها معذرتخواهی مدیر شبکه کودک آنهم تنها در صفحه شخصی خود در اینستاگرام را به دنبال داشت. این کارشناس ارشد مدیریت رسانه این اقدام را براساس ناآگاهی و جهل دانست: «تهیهکنندهای که این برنامه را ساخت و مسئولانی که این برنامه را پخش کردند هیچکدامشان عالم به مسائل رسانه و مسائل رسانهای کودک نیستند. یعنی هردوی این رسانه را نمیشناختند. حتی مسائل سیاسی و اجتماعی مرتبط به قضیه ترور را هم آگاه نبودند.»
حسینی در ادامه به استاندارهای تلویزیون اشاره دارد: «مسائل بحران و نحوه پاسخگویی به شرایط بحران در تلویزیون ما استاندارهای لازم را ندارد. یکبار حادثه متروپل اتقاق میافتد و تلویزیون آن را پوشش میدهد و از سوی دیگر حادثههای مشابه را پوشش نمیدهند. به عبارت دیگر وحدت رویهای برای مسائل بحران وجود ندارد که چه چیزهایی را باید بگویم و چه چیزهایی را نباید بگویم، چگونه باید آن را مطرح کنیم و در کدام کانالها و با چه شیوهای باید گفته بشود. در رسانههای بینالمللی نشان دادن خشونت، خون و بدنهای زخمی استانداردهایی دارد. هر شبکه برای خودش استاندارهایی تعیین کرده است که چه مواردی پخش آن مجاز است و چه مواردی پخش آن مجاز نیست و قبل از پخش هم به مخاطب هشدار داده میشود. این استاندارها را تلویزیون ایران ندارد یک شبکه میتواند تصویر چهره خونی را پخش میکند و شبکه دیگر مجوز پخش ندارد. یا بحرانهایی مثل حادثه شاهچراغ دستورهای مشخصی ندارد.»
دیدگاه