پدیدار شدن اولین پرتره پل سزان زیر یکی از تابلوهایش/ کشف راز ۱۶۶ ساله
هنر به خودی خود رازآلود است و به کشف و شهودی همیشگی نیاز دارد. اما بخش دیگر این ابهام درباره هنرمندان دوره کلاسیک و آثارشان است. به تازگی کارشناسان موزه «سینسینی» به اثری از پل سزان نقاش فرانسوی دست یافتهاند که بیش از یک قرن پنهان بوده است.
هرآنچه درباره هنر گذشته میدانیم همه آن چیزی نیست که اتفاق افتاده است. درست است که مورخان و مولفان همواره به ثبت اتفاقات و جریانات مختلف پرداختهاند و از افراد موثر شامل هنرمندان و غیرهنرمندان گفتهاند، اما آیا میتوان گفت هرچه به ثبت تاریخی رسیده درست و بینقص روایت شده! یا خالی از تحریف است؟ به طور مطلق خیر. یا اینکه میتوانیم بگوییم هنرمندان موثر و جریانساز صرفا همان چندین نفری هستند که تاریخ هنر به آنها پرداخته؟ خیر! پاسخ مثبت دادن به این سوال قطعی نیست و همواره اما و اگرهایی وجود دارد. در این میان هستند افرادی که در تاریخ نامی از آنها به ثبت نرسیده است. اما این همه ماجرا نیست. هنر (بخصوص هنر اروپا که خاستگاه اغلب سبکها و جریانات هنری است) در طول تاریخ همواره راز و رمزهایی را با خود داشته است.
طی سالها گذشته بارها شنیدهایم و خواندهایم که پس از دههها و قرنها، اثر فلان هنرمند نقاش یا مجسمهساز از منظری دیگر مورد تحلیل قرار گرفته و حاصل آن کشفیاتی جدید درباره خالق اثر یا فلان سبک است. حتی گاه این اتفاق افتاده که یک یا چند اثر از یک هنرمند توسط یکی از اعضای خانوادهاش منتشر شده و حتی در حراج به بالاترین قیمت فروخته شده و درآمد حاصل از آن زندگی بازماندگان را ز به لحاظ مالی زیر و رو کرده است. یکی از همین اتفاقات که به تازگی رخ داده، درباره راز یک اثر هنری است که بیش از یک قرن و شصت سال سر به مهر مانده است. ماجرا این است که کارشناسان موزه «سینسیتی» واقع در اوهایوی آمریکا طی روزهای گذشته با بررسی یکی از نقاشیهای معروف پل سزان به اثری دیگر رسیده که زیر نقاشی اصلی کشیده شده است.
پل سزان، هنرمند مطرح قرن نوزدهم، یکی از تاثیرگذارترین نقاشان مدرن فرانسه است که او را مطرحترین نقاش سبک امپرسیون به حساب میآورند. او زاده سال ۱۸۳۹ بود و در اکتبر سال ۱۹۰۶ درگذشت.
مرکز هنرهای معاصر نام موزه هنر معاصر شهر سینسینتی، اوهایو است و یکی از اولین موسسات هنر معاصر در ایالات متحده به شمار میرود. مرکز هنرهای معاصر بیشتر بر تحولات نوین در عرصههای نقاشی، مجسمهسازی، عکاسی، معماری، هنر اجرا و رسانههای جدید تمرکز دارد. این مرکز آثار نخستین بسیاری از هنرمندان در حال حاضر معروف، از جمله اندی وارهول را به نمایش گذاشته است.
صحبتهای محافظ ارشد موزه هنر «سینسینی» درباره اثر کشف اثر رازآلود سزان
سرنا اوری (کارشناس و محافظ ارشد موزه هنر سینسینتی و عضو موسسه آمریکایی حفاظت از تاریخ آثار هنری هنری) مشغول بازرسی معمولی از نقاشی «طبیعت بی جان با نان و تخم مرغ» اثر با ارزش پل سزان بوده که متوجه موردی عجیب میشود.
قدمت اثر «طبیعت بیجان با نان و تخم مرغ» پل سزان به سال ۱۸۵۶ میرسد لذا داشتن ترکهای کوچک روی اثر پس از این همه سال تعجببرانگیز نبوده است.
«طبیعت بی جان با نان و تخم مرغ» که در سال 1865 نقاشی شد، تقریباً 70 سال است که در مجموعه موزه هنر سینسیناتی قرار دارد
اما موردی که اوری و دیگر همکارانش در موزه هنر سینسیناتی متوجه شدند؛ ماجرای دیگری داشته است. آنها به جای توجه به کلین بوم روی دو بخش بخصوص متمرکز شدند و تحقیق کردند. آنها در ادامه متوجه نقطههای درخشان و سفید رنگ روی اثر شدند. آنها به این نتیجه رسیدند که این نقاط درخشان با آنچه در آثار تاریک سزان وجود دارد، در تناقض است!
در ادامه پس از آنکه نتیجهای حاصل نشد محافظ ارشد موزه بر وجود چیزی زیر اثر اصرار میکند. او در یک مصاحبه ویدئویی میگوید: تصورم این است که در زیر اثر سزان که روی بوم نقاشی شده، رازی وجود دارد که ما از آن بیخبریم.
اوری در ادامه کوتاه نیامده و به یک شرکت پزشکی محلی میرود و یک دستگاه اشعه ایکس قابل هم تحویل میگیرد و به موزه میبرد. در ادامه فردی که تکنسین نقاشی روغن است چند قسمت از اثر سزان را اکسن میکند. در ادامه زمانی که اوری مجموعهای از تصاویر را به صورت دیجیتالی و با استفاده از فتوشاپ به هم میچسباند، لکههای سفیدی را مشاهده کرد که نشان دهنده وجود رنگدانههای سفید سربی بودند.
او در ادامه برای فهم بهتر تصاویر آنها را به اندازه نود درجه میچرخاند و سپس به شدت تعجب میکند. در واقع تعجب و واکنش اوری بیجا نبوده است. او هنگامی که تصویر اسکن شده را به صورت عمودی میچرخاند، تصویری از یک مرد ظاهر میشود که چشمها، خط مو و شانههایش به صورت لکههای تیره هستند. پس از مشاهده این تصویر اهالی موزه و اوری به این نتیجه میرسند که تصویر خود پل سزان است!
اوری معتقد است که این اثر یک پرتره سلفی است که در آن پل سزان در حالی که بدنش چرخیده؛ به مخاطب نگاه میکند: فکر میکنم نظر همه این است که این یک سلفپرتره است… او به همان شکلی ژست گرفته است: به عبارت دیگر، او به ما نگاه میکند، اما بدنش چرخیده است.
تصویری واضح از اثر کشف شده سزان که گفته میشود پرتره خودش است
اوری و دیگر همکارانش در ادامه به تحقیقات بیشتری میپردازند تا به راز پرتره پنهان سزان در اثرش بیشتر پس ببرند. اوری در گفتگویی گفته است: اگر پرتره خود سزان باشد که احتمال خیلی زیاد همینطور است، این اثر اولین تصویر ثبت شده از اوست که در اواسط دهه بیست زندگیاش خلق شده است. این در حالی است که سزان بیش از بیست پرتره کشیده که همه آنها پس از دهه ۱۸۶۰ تکمیل شدهاند و شیوه نگارش آنها با مداد است.
پیتر جاناتان بل (متصدی موزه نقاشیها، مجسمهها و طراحیهای اروپایی) هم درباره این اتفاق جدید اظهار نظر کرده است. او از طریق مکالمهای از طریق ایمیل گفته است: باید در رابطه با پرتره به کشفهای بیشتری برسیم زیرا قضیه جدی است. لازم است با کارشناسان آثار سزان در سراسر جهان وارد تعامل شویم تا بدانیم که این فرد نشسته زیر تابلوی «طبیعت بیجان با نان و تخم مرغ»، کیست؟ این اتفاق به کارهایی چون تصویربرداری و تجزیه و تحلیلهای فنی نیاز دارد تا بدانیم پرتره در اصل چه شکلی بوده و چگونه خلق شده و راز پنهان ماندن آن تا به امروز چیست؟ همه اطلاعات کسب شده در کنار هم ما را به درک لحظه شکلگیری اثر در اوائل کار سزان این هنرمند بزرگ میرساند.
در ادامه مطلب «CNN» آمده است: نقاشی «طبیعت بیجان با نان و تخم مرغ» اثری رئالیستی است که پل سزان برای خلق آن از دوره باروک اسپانیایی و فلاندری الهام گرفته است. او بعداً پیش از آنکه جنبش امپرسیونیسم را رهبری کند با هدایت نقاش امپرسیونیست «کامیل پیسارو»، زیباییشناسی رنگارنگتری ایجاد کرد.
تکنیک جدید سزان در سال ۱۸۶۰ چه بود؟ / احتمالاتی درباره پرتره رازگونه سزان
در اواسط دهه ۱۸۶۰، سزان در حال توسعه یک تکنیک جدید در نقاشی بود. او برای انجام این کار، برای اعمال رنگ اغلب از یک چاقوی پالت استفاده میکرد. اما اینکه آیا پرتره پنهان در حد یک اتود و آزمون و خطا بوده یا اینکه او به سادگی از یک بوم نقاشی قدیمی برای صرفه جویی در هزینه استفاده مجدد کرده، موضوعی است در حد حدس و گمان!
اینجا، تصویر اشعه ایکس به صورت افقی برای مقایسه کنار هم با "طبیعت بی جان با نان و تخم مرغ" برگردانده شده
ارنا اوری (کارشناس و محافظ ارشد موزه هنر سینسیناتی) در ادامه احتمال دیگری را مطرح کرده است. او میگوید: سزان قبل از خلق اثر رنگهای زیادی را پاک نکرده است. موضوع دیگر اینکه گویا او در لحظه احساس کرده به یک بوم نیاز دارد و در نهایت اثرش را روی همان بومی که داشته خلق کرده است.
اوری میگوید: موضوع مسلم این است که سزان بومش را خراش نداده است.
«CNN» در ادامه سوالات و ابهامات دیگری را در گزارشش مطرح کرده است. این رسانه نوشته است: در رابطه با اثر کشف شده و با ارزش سزان سوالات و ابهامات دیگری وجود دارد. مثلا اینکه سزان از چه رنگهایی استفاده میکرده و اینکه پرتره اصلی او چقدر کامل بوده است؟
در ادامه تحقیق روی اثر رازگونه سزان همچنان ادامه دارد و کارشناسان این کشف را بسیار جدی گرفتهاند و تلاش دارند به ابهامات موجود درباره آن پاسخ دهند.
کارشناسان موزه امیدوارند با استفاده از فرآیندهای اسکن پیشرفته مانند تصویربرداری چند طیفی، نقاشی را تجزیه و تحلیل کنند که ممکن است با ارزیابی بافتهای نامرئی برای چشم انسان، قلم موی زیرین را آشکار کند. در همین حال، اشعه ایکس میتواند نشان دهد کدام عناصر شیمیایی و چه رنگدانههایی توسط هنرمند مورد استفاده قرارگرفتهاند.
اوری در بخش دیگری از صحبتهایش نسبت به جلب حمایتها و همکاری با کارشناسان حفاظت و نگهبانی از آثار هنری دنیا اظهار امیداوری کرد تا به این ترتیب یافتههای جدیدتر و جدیتری از اثر رازگونه پل سزان برملا شود.
«موزه هنر سینسیناتی» از چند روز گذشته نقاشی «طبیعت بیجان با نان و تخم مرغ» دوباره پیش روی مخاطبان قرار گرفته است. از بیستم دسامبر هم تصاویر اسکن شده توسط اشعه ایکس در نمایشگاه موزه در معرض دید قرار داده شده.
تصویر اشعه ایکس که در اینجا به طور کامل نشان داده شده، وجود سرب سفید را نشان میدهد که به عنوان رنگدانه استفاده میشده است
ارنا اوری در ادامه گزارش «CNN» گفته است: اسکنها و تحلیلهای بیشتر میتوانند مستلزم انتقال اثر هنری به مؤسسهای دیگر باشند تا به این ترتیب چالشهای لجستیکی موجود دراینباره مرتفع شود؛ بنابراین احتمال اینکه بازدیدکنندگان فرصت دیدن یکی از دو یا احتمالا سه اثر موجود سزان را از دست بدهند، وجود دارد.
ارنا اوری (کارشناس و محافظ ارشد موزه هنر سینسیناتی) در پایان تاکید کرده که برای پرداختن به تحقیقات روی اثر کشف شده پل سزان عجلهای وجود ندارد؛ چراکه از سال ۱۹۵۵ وجود داشته و همچنان نیز وجود خواهد داشت.
او در پایان افزوده است: «این پرتره از زمانی که او آن را نقاشی کرد وجود داشته است، و از سال ۱۹۵۵ (ما آن را به دست آوردیم) وجود داشته است، بنابراین هیچ عجلهای وجود ندارد.
دیدگاه