«برادران لیلا» نسخه سینمایی «روزنه آبی» اکبر رادی است
سومین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای مطرح در خانه هنرمندان ایران، فیلمتئاتر «روزنه آبی» نوشته زندهیاد اکبر رادی نمایش داده شد.
سومین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، به نمایش فیلمتئاتر «روزنه آبی» اختصاص داشت. سپس نشست تحلیل و بررسی این اثر با حضور عباس غفاری (میزبان)، حسین کیانی (نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر) و شهرام خرازیها (منتقد تئاتر) در سالن فریدون ناصری برگزار شد.
عباس غفاری در ابتدای این نشست گفت: در این جلسه قرار است درباره اهمیت نمایشنامهای چون «روزنه آبی» و همچنین خود مرحوم رادی صحبت کنیم. این جلسات فقط نقد صرف نیست و در پی ایجاد فضای دیالوگ محور بین مخاطبان و منتقدان و کارشناسان حاضر است. لذا پس از صحبتهای ابتدایی، حاضران نیز میتوانند در بحث شرکت کرده و نقد، نظر و پرسش خود را مطرح کنند.
حسین کیانی نیز در ادامه این نشست، درباره اهمیت اکبر رادی و نمایشنامه «روزنه آبی» گفت: نکته خیلی جالبی که میخواهم در ابتدا به آن اشاره کنم، این بوده که در آن زمان، نمایشنامه در فضای واقعی و بدون ساخت دکور اجرا میشده است. در واقع انگار با نمایشنامه مانند فیلمنامه در فیلم سینمایی برخورد میکردند. نمایشنامه «روزنه آبی» سرگذشت عجیبی دارد. پیش از آنکه به اهمیت زندهیاد رادی بپردازیم لازم است یادآوری کنم که ابتدا این نمایش را شاهین سرکیسیان تمرین میکرد. در آن زمان مخالفتهای شدیدی با او صورت گرفت و در نهایت این امکان برای او فراهم نشد.
این کارگردان تئاتر در ادامه بیان کرد: تراژدی شکاف نسلها که تراژدی همیشگی جامعه ایرانی است، به خوبی در این اثر بیان شده است. این تراژدی همچنان با قدرت و قوت در جامعه ما باقی است. زندهیاد رادی نیز با استادی تمام و به صورت تحسین برانگیزی، این تراژدی همیشگی جامعه ایرانی را به رشته تحریر درآورده است. اکنون که این اثر را دیدم، وسوسه شدم که آن را به صحنه ببرم. زیرا متن به قدری متناسب و متقارن با امروز ماست که میتوان گفت یک تراژدی مدرن است.
کیانی در ادامه صحبتهایش گفت: شاید علتی که آن زمان مورد توجه قرار نگرفت و جنجالهایی را برانگیخت، این است که خیلی پیشروتر از زمان خود عمل کرده است. به نوعی میتوان گفت که رادی در اولین نمایش خود قلهای را فتح کرد که برای بسیاری دور از دسترس بود. به هر حال بسیار پیشروتر از زمان خود است و کماکان در دوره ما نفس میکشد. البته اجرای مجدد آن باید با رویکرد تازه باشد اما متن را میتوان بدون کم کردن یک جمله روی صحنه برد.
وی افزود: چندی پیش اجرایی از متن «آهسته با گل سرخ» را دیدم که توسط گروه جوانی اجرا میشد. نمایش ۲ ساعت بود و مرتبا صعود و سقوط میکرد. آنجا متوجه شدم نمایشنامهنویس تا چه اندازه میتواند قلم قدرتمندی داشته باشد که حتی یک گروه ضعیف بتواند اجرایی از آن را به صحنه ببرد که مخاطبان تا آخر آن را دنبال کند. لازم است بگویم که متن «آهسته با گل سرخ» از آثاری است که رادی را به اوج رسانده است.
عباس غفاری در ادامه این برنامه گفت: متاسفانه به اشتباه گفته میشود که رادی نمایشنامهنویس بیخطری بوده است. در حالی که او از زمانه خود جلوتر بوده است. وقتی آثار او را میخوانیم، در حال صحبت از یک اضمحلال است. او به نوعی در آثارش، آینده را پیشبینی میکند.
وی با بیان اینکه رادی همیشه به معلم بودن خود افتخار کرده است، بیان کرد: او نسلی را پیشبینی میکند که قرار است بیاید و در ادامه چه اتفاقی برایش رخ دهد. در نهایت باید بگویم رئالیسمی که اکبر رادی به درامنویسی ما هدیه میکند، اتفاقی است که بعدها بسیاری آن را دنبال میکنند.
دیدگاه