آیا استفاده از اینفلوئنسرها در تولید آثار هنری ممنوع است؟
گردوخاک شاخها روی صحنه تئاتر
هنرمندان جهان نگران هوش مصنوعی بودند، هالیوودیها به خاطرش چندین ماه اعتصاب کردند، برخی کشورها تلاش کردند قوانینی محدودکننده برای ابزارهای هوش مصنوعی تصویب کنند و ... اما آتش از دامن اینستاگرام زبانه کشید.
اینفلوئنسرهای اینستاگرامی دارند همهچیز را قورت میدهند؛ تلویزیون برای جلب نظر مخاطبانش، شاخهای اینستا را به برنامه یلدایی دعوت میکند، بسیاری از تهیهکنندگان سینما بازیگران فیلمهایشان را بر اساس تعداد فالوورهایشان انتخاب میکنند، خوانندههایی که فالوور بالاتری دارند، بیشتر بلیت کنسرت میفروشند و در حالی که چاپ آثار فاخر ادبی به هزار جلد نمیرسد، کتابهای اینفلوئنسرها بیش از بیست سی چاپ میخورد؛ حتی یکی دو هفته پیش کمپینهای تبلیغاتی انتخاباتی هم دست به دامن همین شاخها شده بودند. خلاصه بازاری است که بیا و ببین. حالا در این گیرودار پای اینفلوئنسرها به صحنه تئاتر هم باز شده است.
آیا ورود شاخها به هنر ممنوع است؟
خیر! هیچکس نمیتواند مانع از حضور کسی در یک اثر هنری شود. نمیتوان مانع حضور کسی در تلویزیون، سینما، تئاتر و حتی ادبیات و تالیفات شد. پیش از این هم انتقادهای بسیاری علیه حضور شاخهای مجازی مانند نوجوان معروف به «واگعیه یا کیکه» و ... در تلویزیون شکل گرفت و میدان دادن به برخی چهرههای اینستاگرامی در سینما هم دستمایه نقدهای تند و تیزی از سوی منتقدان شد. از دو سه روز پیش هم با انتشار ویدئویی از حضور دو شاخ مجازی در نمایش صحنهای «آدمخوارها» در عمارت نوفل لوشاتو، اعتراضها و انتقادهای بسیاری در فضای مجازی شکل گرفت. طبیعتا بیشترین اعتراضها از سوی صنف بازیگران بود.
بازیگران بسیاری با انتشار استوریهای اینستاگرامی به حضور برخی از افراد در صحنه تئاتر اعتراض کردند؛ پانتهآ بهرام، شبنم مقدمی، فقیهه سلطانی، نیما شعباننژاد، نیوشا ضیغمی و... اعتراضهای تند و تیزی نوشتند. شبنم مقدمی در اینستاگرامش نوشت: «صحنه، حتما ارث پدر هیچکس نیست. اما پرواضح است جای هرکس و ناکسی روی صحنه نیست و نام هر لاطائلاتی که بر سکویی اجرا میشود نمایش نیست. تئاتر قداست نه، اما حرمت دارد، آبرو دارد، اصالت دارد.»او ادامه میدهد: «هیچکس، احدی، صاحب تماشاخونه شخصی یا هرکس که گمانش میرود صرف دوزاردهشاهی پولِ ته جیبش سرمایهگذار تئاتر است یا هر آنکس که نمیدانیم به چه دلیل مجوز اجراهای اینچنین سخیف و بیمحتوا را صادر میکند به هیچ بهانه، اعم از پول یا غیره اجازه بیاحترامی به ساحت تئاتر و اهل آن را ندارد.»
در بند پایانی این نوشته آمده است :«چطور توی چشم این همه جوان بااستعداد و قابل، که به خون دل و هزار هزینه درس خواندهاند، دوره و کلاس گذراندهاند، هزار امید در دل پروراندهاند نگاه میکنید، در را به رویشان میبندید، به ریششان میخندید و بعد این کارها را با این آدمها روی صحنه میفرستید؟ توضیحتان چیست؟ مسوولش کیست؟ یک نفر این افتضاح را گردن بگیرد.»
همچنین برخی از فعالان تئاتر با کامنتنویسی ذیل معرفی این نمایش در سایت تیوال نوشتند: روزگاری تصور میشد صحنه تئاتر به مانند طناب بندبازان باعث میشود بیهنران را راهی به ساحت ارزشمند تئاتر نباشد، اما هزار افسوس که این هیولای پتیاره پول، چه وحشیانه تمام ارزشها و شرافت تئاتر را برای خود میبلعد. روزگاری تئاتر اعتبار و شرف داشت. حال بوی تعفن مشامها را آنقدر پر کرده که دیگر از بازار عطرفروشان نمیتوان گذر کرد. باید منتظر ماند و دید آیا مقامات به این امر واکنشی خواهند داشت و آیا اجرای این نمایش متوقف میشود؟
معیار چیست؟
مخاطب! تا زمانی که نمایش «آدمخوارها» یا نمایشها و کتابها و فیلمها و برنامهها و کنسرتهایی به چنین فروشی برسند و با استقبال روبهرو شوند، حضور شاخهای اینستاگرامی یا هر فرد مشهور دیگری که صف فروش را پر کند، ادامه خواهد داشت. در واقع باید گفت قوانین بازار و عرضه و تقاضا، استانداردها را تعیین میکند. به بیان دیگر اگر مخاطبان تئاتر دوست داشته باشند شاخهای مجازی را روی صحنه تئاتر ببینند و به خاطرش پول بپردازند، حتما کسانی هستند که با این استاندارد برای چنان مخاطبانی نمایش بسازند. اگر مخاطب اثری را عاری از کیفیت لازم بداند و دوست نداشته باشد، آن اثر شکست میخورد. فرقی ندارد آن اثر را علی کوچولو و شادی کاتب بازی کرده باشند یا بازیگران مطرح تئاتر!
دیدگاه