آنالیز عروسک های مهمونی؛ ایرج، عروسک‌ها و یک تیم طلایی

اگر ایرج طهماسب در تمام این سال‌ها یکی از پرچمداران خاطره‌سازی در قالب تولیدات عروسکی در تلویزیون و سینما بوده است، شاید بخشی از این توفیق را مدیون همین تیزهوشی‌اش در پرورش موقعیت‌های ساده زندگی روزمره و بیرون کشیدن رگه‌های جذابیت از دل آن باشد.

آنالیز عروسک های مهمونی؛ ایرج، عروسک‌ها و یک تیم طلایی

شاید جالب باشد بدانید که او حتی در فرآیند رسیدن به صدایی ایده‌ال برای عروسک‌ها هم چنین روندی را طی می‌کند.

به نقل از یکی از اعضای ثابت تیم ایرج طهماسب این روایت را شنیدم؛ اینکه تمام موقعیت‌هایی که در تولیدات عروسکی او در این سال‌ها دیده و از ته دل به آن‌ها خندیده‌ایم، در واقع اقتباسی از خاطراتی است که در واقع تجربه شده است! گویی یکی از عادات ایرج طهماسب در کار جمعی، فراخواندن همه اعضای گروه به یک دورهمی و شروع به مرور خاطرات در پشت دوربین است.

موقعیتی که طهماسب با تیزهوشی و ذکاوت، تلاش می‌کند از لابه‌لای خاطرات خنده‌دار، موقعیت‌های غیرطبیعی و گاه حتی تجربه‌هایی کاملا پیش پا افتاده، دست به خلق روایت بزند. این اوج تبحر یک نویسنده و برنامه‌ساز است.

 

اگر ایرج طهماسب در تمام این سال‌ها یکی از پرچمداران خاطره‌سازی در قالب تولیدات عروسکی در تلویزیون و سینما بوده است، شاید بخشی از این توفیق را مدیون همین تیزهوشی‌اش در پرورش موقعیت‌های ساده زندگی روزمره و بیرون کشیدن رگه‌های جذابیت از دل آن باشد. شاید جالب باشد بدانید که او حتی در فرآیند رسیدن به صدایی ایده‌ال برای عروسک‌ها هم چنین روندی را طی می‌کند.

 

بعد از ساخت عروسک، او همه اعضای تیم خود را صدا می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد خوب به عروسک نگاه کنند و بعد نزدیک‌ترین صدایی که می‌توانند برای او درآورند را اجرا کنند. حالا وقت تیزهوشی آقای کارگردان است. اینجاست که تبحر طهماسب عیان می‌شود و از میان هنرنمایی صداپیشه‌هایی که هر یک برای خود، ستاره هستند، دست به انتخاب می‌زند و «بهترین» را به ما در مقام مخاطبانش پیشکش می‌کند.

 

آنچه در این پرونده مرور کرده‌ایم، بخشی از ماحصل این وسواس در انتخاب‌گری و احترام به مخاطب از سوی «آقای مجری» است.

 

هوتن شکیبا - بچه، شاباش، دیبی، خونه بغلی

به پشتوانه تجربه‌های تئاتری‌، وقتی مقابل دوربین قرار گرفت خیلی زود توانمندی‌هایش به چشم آمد. هوتن شکیبا هر چند مسیر شهرت را از تلویزیون آغاز کرد اما در سینما بود که توانست به‌صورت همزمان مخاطبان خاص و عام را با خود همراه کند و به تعبیری تبدیل به یک برند در بازیگری شد. او همزمان با نقش‌آفرینی مقابل دوربین، پشت میکروفن هم نشست و از دوبله تا خوانش کتاب صوتی را تجربه کرد.

 

هنوز هم بسیاری از مردم کوچه و خیابان او را به نام «حبیب» می‌شناسند. همکاری هوتن شکیبا با سروش صحت در «لیسانسه‌ها» حکم جرقه‌ای را داشت که آتش شهرت و محبوبیت او در میان عموم مردم را شعله‌ور کرد. شکیبا اما بعدها در سینما هم خوش درخشید. از «شبی که ماه کامل شد» تا «ملاقات خصوصی» و همین آخری یعنی «صبحانه با زرافه‌ها» که رونمایی‌اش در جشنواره فجر، حسابی با تحسین همراه شد.

یکی از متنوع‌ترین حضورها در تیم صداپیشگان «مهمونی» را هوتن شکیبا دارد. «بچه» از اولین عروسک‌های برند شده این مجموعه بود که بی‌شک بخش عمده‌ای از محبوبیت خود را وام‌دار تسلط شکیبا در ضرباهنگ گفتار و شیرین‌زبانی‌هایش است. شاباش هم که در ابتدای هر قسمت، حضور دارد و هوتن شکیبا به‌خوبی او را با صدا، شخصیت‌پردازی کرده است. دو کاراکتر دیبی و خونه بغلی هم به یادگار مانده از فصل‌های متأخر مجموعه کلاه قرمزی هستند که با قدرت در ترکیب جدید احیا شده‌اند.

فارغ از درخشش هوتن شکیبا در صداپیشگی هر یک از این چهار کاراکتر، تنوع قابل‌تحسینی که در ارائه همزمان این هنرنمایی‌ها در یک قاب به ثبت رسانده است، نقطه‌ای درخشان در کارنامه صداپیشگی او محسوب می‌شود.

هوتن شکیبا همین روزها فیلم کمدی «هفتاد سی»‌ را در آستانه اکران عمومی دارد. فیلمی که بهرام افشاری آن را کارگردانی کرده و جدی‌ترین تجربه مشترک سینمایی این دو هنرمند برخاسته از صحنه تئاتر محسوب می‌شود. هوتن شکیبا هم در بازیگری و هم در صداپیشگی، آینده درخشانی را پیش روی خود دارد.

محمد بحرانی -  ببعی، آقوی همساده

به معنای واقعی کلمه، هنرمندی دل‌بسته موسیقی و عروسک است و فعالیت‌های حرفه‌ای خود را هم در نقطه تماس این دو آغاز کرد. محمد بحرانی از چهره‌های فعال در حوزه نمایش‌های عروسکی بود و برندی که توانست او را به چهره‌ای معتبر در این حوزه تبدیل کند، کسی نبود جز عروسک جناب‌خان. عروسکی که اولین بار در یک برنامه شبکه خانگی به‌نام «کوچه مروارید» متولد شد و وقتی به دعوت رامبد جوان در قاب «خندوانه» قرار گرفت، ناگهان شهرتش ضریب گرفت.

بحرانی همزمان با اوج‌گیری محبوبیت جناب‌خان، آرام‌آرام خودش هم تصمیم به حضور در مقابل دوربین گرفت و این علاقه‌مندی چنان زمینه‌ای داشت که سرانجام توانست از جناب‌خان هم پیشی بگیرد! بحرانی در این سال‌ها بارها در مجموعه‌های نمایشی در مقابل دوربین ظاهر شده و این اواخر سراغ اجرا هم رفته است. او همین روزها به‌عنوان یکی از هنرمندان کمک‌کننده در مجموعه «صداتو» حضور دارد.

بحرانی در دو فصل ابتدایی «مهمونی» حضور نداشت اما در فصل سوم و به‌واسطه ایده بازگشت عروسک‌های مجموعه کلاه‌قرمزی، او هم با دو عروسک محبوب به جمع صداپیشه‌های این مجموعه اضافه شد. بحرانی به‌صورت همزمان به‌جای دو عروسک «ببعی» و «آقوی همساده» صحبت می‌کند و عجیب اینکه اجرایی به‌کل متفاوت در نقش هر کدام از این عروسک‌ها دارد.

باید اعتراف کنیم که برای عکس اصلی این ستون، تردید جدی داشتیم!‌ مگر می‌توان میان «ببعی» و «آقوی همساده» یکی را انتخاب کرد؟ محبوبیت عجیب و غریب این دو کاراکتر علاوه‌بر طراحی درست شخصیت و گرافیک هوشمندانه، مرهون صداپیشگی درخشان محمد بحرانی است.

اشاره کردیم که بحرانی علاقه ویژه‌ای به حضور در مقابل دوربین دارد و بیراه نیست اگر بگوییم چند صباحی است که در توجه به این وسوسه، بیش از اندازه گرفتار افراط شده است! او حالا در هر قالب و به هر بهانه‌ای حضور در مقابل دوربین را می‌پذیرد و این در حالی است که او همچنان در عرصه صداپیشگی، به نسبت دیگر حوزه‌های فعالیت، به مراتب درخشان‌تر ظاهر شده است.

کاظم سیاحی - جیگر، پشه

از هنرمندان برخاسته از عرصه تئاتر است. کاظم سیاحی سال‌ها بازیگری روی صحنه را تجربه کرده بود و حتی سابقه کارگردانی تئاتر هم در کارنامه خود داشت اما توانمندی‌هایش زمانی تبدیل به پشتوانه‌ای برای شهرتش شد که مثل خیلی از بازیگران تئاتری، فرصت هنرنمایی در مقابل دوربین را به دست آورد. سیاحی علاوه‌بر بازیگری، همواره توجه ویژه‌ای به فعالیت در حوزه صدا داشته و صداپیشگی را هم به‌صورت حرفه‌ای دنبال کرده است.

از همان اوایل دهه 80 فعالیت‌های پراکنده‌ای را به‌عنوان بازیگر در سریال‌های تلویزیونی داشت اما هیچ‌کدام به‌اندازه مجموعه «لیسانسه‌ها» منجر به محبوبیت او نشد. سیاحی زمانی در این سریال ظاهر شد که صداپیشگی‌اش برای جیگر حسابی گل انداخته بود و حالا به‌عنوان چهره‌ای که خالق آن صدای جذاب بوده است، به‌صورت ویژه در کانون توجه قرار گرفت. او در سال‌های اخیر فعالیت‌های قابل‌توجهی در شبکه نمایش خانگی داشته است، به‌خصوص در «مگه تموم عمر چندتا بهاره؟».

سیاحی را می‌توان صداپیشه حاشیه‌سازترین عروسک‌های دنیای ایرج طهماسب دانست!‌ او در میان رفقای کلاه‌قرمزی اجرای درخشانی در نقش جیگر داشت و این عروسک محبوب در مقطعی در معرض شایعه ممنوع‌التصویری قرار گرفت و در میان عروسک‌های دنیای «مهمونی» هم این «پشه» بود که با این حاشیه مواجه شد و این‌بار هم صداپیشگی‌اش را کاظم سیاحی برعهده داشت.

صداپیشگی او در نقش هر دو کاراکتر «جیگر» و «پشه» آنقدر خاص و دوست‌داشتنی است که بعید است بتوان تصوری برای امکان بهتر بودن آن‌ها در ذهن داشت! کاظم سیاحی اجرایی درخشان در هر دو مورد داشته و بیراه نیست که به‌واسطه محبوبیت بسیار بالایش، در هر دو نمونه، علاوه‌بر حضور، غیبت‌هایش هم خبرساز بوده است!

هم در صداپیشگی و هم در بازیگری، پرقدرت در حال ادامه مسیر است و قطعا از چهره‌هایی هم نیست که قصد دوری از فضای تئاتر را داشته باشد. به همین دلیل احتمالا کاظم سیاحی را در سال‌های آینده هم در همین موقعیت‌ها خواهیم دید، با تمرکز بیشتر بر بازیگری در شبکه نمایش خانگی، البته.

بهادر مالکی - فامیل دور، روحی

خودش گفته است که به دلیل عشق مفرطش به عروسک‌ها، در همان دوران کودکی، بیش از هم سن و سال‌هایش عروسک داشته و به همین دلیل هم آرام‌آرام دل‌بسته نمایش‌های عروسکی شده است. بهادر مالکی از طریق استادش مرضیه محبوب به گروه ایرج طهماسب معرفی شد و در خلق یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای مجموعه تلویزیونی کلاه‌قرمزی، نقشی کلیدی پیدا کرد.

بهادر مالکی در زمینه بازیگری هم فعالیت‌هایی دارد و در سال‌های اخیر کمی جدی‌تر در این حوزه حضور دارد. او همین روزها یکی از بازیگران اصلی سریال محبوب «افعی تهران» است و پیش از این هم در نقش یک ربات، حضوری تحسین‌برانگیز در سریال «روزی روزگاری مریخ» داشت.

همان‌طور که در ویژه‌برنامه نوروزی سال 90 و با دعوت پسر عمه‌زا، پای فامیل دور به جمع عروسک‌های ایرج طهماسب باز شد، در سومین فصل از «مهمونی» هم شاهد حضور سرزنده او در روایت بودیم! بهادر مالکی صداپیشه این کاراکتر محبوب است.  فامیل دور از همان قسمت اول با لباس نگهبانی‌ای که به تن داشت، به‌عنوان یک دربان که سال‌ها در این حرفه کسب تجربه کرده است به مخاطب معرفی شد. او از روستایی به نام «دور» به شهر آمده است و حساسیت ویژه‌ای روی درها دارد و همین ویژگی موقعیت‌های بامزه‌ای را از حضور او در خاطرمان ثبت کرده است.

بی‌شک یکی از اجراهای درخشان در صداپیشگی‌ عروسک‌های دنیای ایرج طهماسب را باید به نام بهادر مالکی ثبت کرد. هنرمندی که با توانمندی‌اش، فامیل دور را چنان تشخصی بخشیده است که هنوز هم برای مخاطبان، تکراری نشده است. اوج تبحر مالکی هم زمانی عیان شد که صداپیشگی کاراکتر روحی در فضایی کاملا متفاوت را برعهده گرفت و از پس آن‌هم به زیبایی برآمد.

بهادر مالکی همچنان زیر سایه سنگین محبوبیت فامیل‌دور قرار دارد اما علاقه‌اش به حضور در مقابل دوربین و تجربه بازیگری هم غیرقابل کتمان است. پیش‌بینی می‌کنیم او در‌ آینده تمرکز بیشتری روی بازیگری داشته باشد و کمی از فضای صداپیشگی فاصله بگیرد.

محمد لقمانیان - بچه فامیل‌دور

در زندگینامه اینترنتی‌اش قید شده که متولد کشور قطر است و تا سه سالگی در خارج از ایران ساکن بوده است. در سنین نوجوانی علاقه‌مند نمایش شد و به پشتوانه همین علاقه‌مندی، در دوران دانشجویی به سمت تئاتر عروسکی گرایش پیدا کرد. محمد لقمانیان از همین مقطع و به‌واسطه استعدادی که در برقراری ارتباط با عروسک‌ها داشت توانست مسیر حرفه‌ای خود را پیدا کند و آشنایی با مریم سعادت بود که به پیشرفتش در این مسیر، سرعت بخشید. او به‌واسطه هنر عروسک‌گردانی توانست به گروه ایرج طهماسب راه پیدا کند.

«لقمه» اسم عروسکی بود که لقمانیان با وام‌گرفتن از نام فامیل خود و ترکیب ظاهری‌ای نزدیک به چهره خودش، آن را خلق کرد. عروسکی که او را در یک دست می‌گرفت و همزمان با او دابسمش تولید می‌کرد. خلاقیت محمد لقمانیان در جان بخشی به «لقمه» زمینه‌ساز شهرت او شد و بسیاری از ما تصویر او در کنار این عروسک را پیش از جدی شدن فعالیت حرفه‌ای‌اش در تلویزیون، در فضای مجازی دیده بودیم.

محمد لقمانیان، عروسک‌گردان فامیل دور است. همان عروسکی که بهادر مالکی در اوج هنرمندی، صداپیشگی آن را برعهده دارد. لقمانیان از همین طریق با گروه ایرج طهماسب همراه شد و احتمالا زمانی که تصمیم به ورود کاراکتر بچه فامیل دور به داستان شده، او به پشتوانه آشنایی‌اش با این پرسوناژ، بهترین گزینه برای صداپیشگی او می‌توانست باشد.

اصلی‌ترین ویژگی‌ای که بچه فامیل دور در قیاس با دیگر عروسک‌های خلق شده در دنیای ایرج طهماسب دارد، میزان واکنشی بودن آن است. به این معنا که بخش عمده‌ای از شیرینی‌های مربوط به حضور این کاراکتر در فضای روایت، مربوط به واکنش‌هایی است که به اظهارات و رفتار دیگران دارد و به همین دلیل نمی‌توان به‌عنوان یک شخصیت خودبسنده، درباره کاراکترسازی آن اظهارنظر کرد.

محمد لقمانیان، فراتر از صداپیشگی، یک عروسک‌گردان متبحر است. او هرچند گرایش‌هایی به حضور در مقابل دوربین هم دارد اما به‌نظر می‌رسد اصلی‌ترین زمینه فعالیت حرفه‌ای‌اش در ادامه، همین عروسک‌گردانی باشد.

سهیل مستجابیان - دی‌جی

هر چند فعالیت‌های پراکنده‌‌ای در حوزه تئاتر و اجرای صحنه‌‌ای داشته اما چیزی که زمینه‌ساز شهرت عمومی او شد، فعالیت‌های تفننی‌اش در شبکه‌های اجتماعی بود. سهیل مستجابیان با بهره‌گیری از تسلطی که بر میمیک صورت خود داشت، شروع به تولید دابسمش در فضای مجازی کرد. او به همین پشتوانه به شهرت رسید اما خیلی زود پایش به فضاهای رسمی‌تر هم باز شد.

سهیل مستجابیان که تجربه دریافت جایزه بازیگری در حوزه تئاتر را در کارنامه خود داشت، در اولین حضور جدی در مقابل دوربین، در برنامه «جوکر» حاضر شد که اتفاقا این حضور حاشیه‌هایی را هم برایش به دنبال داشت. بخشی از مخاطبان این برنامه، او را چهره‌ای بی‌تناسب با سابقه حرفه‌ای سایر مهمانان دانستند و میزان جدی بودنش را هم به نقد کشیدند!

اشاره کردیم یکی از شخصیت‌هایی که هوتن شکیبا به‌خوبی در مقام صداپیشه به آن جان بخشیده و هر قسمت از «مهمونی» با حضور او آغاز می‌شود، «شاباش» است. این عروسک خواننده اما تنها نیست و از همان ابتدا «دی‌جی» را هم در کنار خود داشته است. ایده اصلی ایرج طهماسب برای بهره‌گیری از ظرفیت این دو کاراکتر، افزودن به جذابیت‌های موسیقایی برنامه بوده است که طبیعتا این ظرفیت در شبکه نمایش خانگی، بیش از قاب تلویزیون فرصت بروز و ظهور داشت.

ته لهجه شیرازی کاراکتر دی‌جی در کنار تسلطی که بر زبان انگلیسی دارد، کاراکتر ویژه‌‌ای از او خلق کرده است که می‌توان گفت سهیل مستجابیان در اجرای درست صداپیشگی او، سنگ تمام گذاشته است. نکته مهم تعامل درست او در اجرای این کاراکتر با هوتن شکیباست. بده‌بستان‌های میان این دو، تبدیل به عامل جذابیت این دو عروسک شده است.

آخرین حضور جدی‌ای که از سهیل مستجابیان در ماه‌های اخیر شاهد بودیم، حضورش در نقش اصلی یک فیلم سینمایی به کارگردانی حسین مهکام بود. «احمد به تنهایی» فیلم قابل توجهی بود که مستجابیان حضور قابل قبولی در آن داشت اما مشخص نیست، ادامه مسیر بازیگری چقدر برای او جدی شده است.

محمد شعبانپور - نوک خراب

یکی از کلیشه‌های مرسوم در طراحی برنامه‌های گفت‌وگومحور و خودمانی در شبکه‌های سیما، تا همین چند سال پیش، حضور یک کاراکتر مزاحم در صحنه بود. فرمولی که در برنامه‌هایی مانند «خندوانه» به نقطه اوج خود رسید و کاراکتر نیما را به شهرت رساند. محمد شعبانپور از بازیگران و کمدین‌هایی است که در طیفی از برنامه‌های سیما، اجرای چنین نقشی را برعهده داشت. او حتی تجربه اجرای کمدی در برنامه‌های شبانه شبکه جهانی جام‌جم را هم داشت.

اشاره کردیم که محمد شعبانپور، ناآشنا به قواعد حضور در برابر دوربین نبوده و اتفاقا بخشی از تجربه‌های خود را از بازی در برنامه‌های تلویزیونی کسب کرده اما بیراه نیست اگر بگوییم مشهورترین حضور او در مقابل دوربین مربوط به مجموعه شبکه خانگی «روزی روزگاری مریخ» می‌شود. شعبان‌پور در آن مجموعه ایفای نقش یک پلیس مریخی را برعهده داشت که اتفاقا اجرایی قابل‌قبول و طنازانه از آن ارائه کرد. او بعدها به یکی از گزینه‌ها برای حضور در برنامه‌های رقابتی و رئالیتی‌شوهای شبکه خانگی هم تبدیل شد.

طراحی کاراکتر نوک‌خراب یکی از هوشمندانه‌ترین ایده‌های ایرج طهماسب در «مهمونی» به حساب می‌آید. کلاغی که اعتیاد شدیدی به پنیر دارد و طهماسب با استفاده از ظرفیت همین اعتیاد افراطی، نگاه و ملاحظات ظریفی را برای گروه مخاطبان کودک و نوجوان طراحی کرده است.

قرار گرفتن در ترکیب صداپیشه‌هایی که هر یک در جایگاه خود یک ستاره محسوب می‌شوند و در اوج درخشش هستند، برای هر هنرپیشه جوانی می‌تواند یک ریسک باشد اما محمد شعبانپور به درستی با کاراکتر نوک‌خراب ارتباط برقرار کرده و می‌توان صداسازی او برای این شخصیت را یکی از نقاط طلایی در کارنامه‌اش به‌حساب آورد.

محمد شعبانپور در همین جشنواره فیلم فجر سال گذشته یکی از مهمترین تجربه‌های بازیگری‌اش را پشت‌سر گذاشت. او یکی از بازیگران اصلی فیلم سینمایی «پروین» به کارگردانی محمدرضا ورزی بود و نقش همسر پروین اعتصامی را در این فیلم ایفا کرد. احتمالا او در آینده، نگاه و تمرکز جدی‌تری بر عرصه بازیگری خواهد داشت.

منبع: هفت صبح
کد مطلب: ۳۷۵۴۵۹
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت